انتخابات تناسبی؛ از چهرهمحوری تا حزبمحوری در انتخابات شهری
برگزاری انتخابات تناسبی ویژگیها و آثار متعددی دارد که تغییر از چهرهمحوری به حزبمحوری و تقویت احزاب از جمله آنهاست.

خبرگزاری مهر؛ گروه سیاست: انتخابات اردیبهشت ۱۴۰۵ شورای شهر تهران، سیستم تناسبی اجرا میشود.
باید یادآور شد که انتخابات شوراهای اسلامی شهر در ایران، از ابتدای شکلگیری تا امروز، بیشتر بر محور «چهرههای فردی و محلی» استوار بوده است تا بر بستر تشکلهای سیاسی و برنامههای حزبی؛ در اغلب ادوار، فهرستهای انتخاباتی اگرچه نام حزب یا ائتلافی را یدک میکشیدند، اما در عمل متکی به اعتبار شخصی، نفوذ اجتماعی و شبکههای غیررسمی نامزدها بودند.
به همین دلیل، بخش بزرگی از آرای مردمی نه بر اساس ارزیابی برنامهها یا گفتمانها، بلکه با معیارهایی چون شهرت محلی، سابقه خدمات، یا تعلق جغرافیایی و قومی کسب میشد.
این ویژگی، به مرور موجب شکلگیری نوعی «سیاست محلی غیرنهادی» شد که در آن، شوراهای شهر به مجموعهای از سلایق و دیدگاههای فردی تبدیل شدند و انسجام و کارآمدی لازم برای تصمیمگیریهای کلان شهری در این مسیر کاهش یافت و در چنین ساختاری، فقدان پیوند سازمانیافته میان اعضای شورا و نهادهای سیاسی، به ضعف پاسخگویی و مسئولیتپذیری منجر شد.
وقتی نمایندهای با اتکای صرف به رأی شخصی انتخاب میشود، در برابر هیچ تشکل یا برنامهای پاسخگو نیست و به همان اندازه که انتخابش فردی است، عملکردش نیز شخصی باقی میماند.
نتیجه چنین وضعی، تصمیمگیریهای مقطعی، اختلافات درونشورایی و گاه بیثباتی در مدیریت شهری است.
باید یادآور شد که «نظام انتخابات تناسبی» تلاش میکند تا منطق رقابت سیاسی را از «چهرهمحوری» به سمت «حزبمحوری» سوق دهد.
فلسفه اصلی این قانون، تقویت احزاب و نهادینهسازی نقش آنها در فرآیندهای انتخاباتی کشور است.
در شیوه جدید، انتخابات شوراها از حالت فردمحور به سمت ساختار محور و فهرست محور حرکت خواهد کرد که میتواند موجب انسجام سیاسی، تقویت جبههها و ارتقای کیفیت تصمیمگیری در مدیریت شهری شود.
در این مدل، رأیدهندگان به جای انتخاب افراد منفرد، به «فهرستها یا ائتلافهای حزبی» رأی میدهند و کرسیها بر اساس درصد آرای هر فهرست توزیع میشود.
این تغییر ساختاری موجب میشود که حضور در شورا مستقیماً با «هویت و برنامه حزبی» گره بخورد.
در چنین شرایطی، نامزدها ناچارند برای ورود به فهرستهای معتبر، از صافیهای حزبی عبور کنند؛ یعنی سابقه فعالیت، تخصص، و تعهد به برنامههای جمعی از معیارهای اصلی گزینش میشود.
جهت گیری انتخابات مجلس هم باید به سمت تناسبی شدن باشد
محمدباقر قالیباف رئیس مجلس در اولین همایش هیأت مرکزی نظارت بر انتخابات شوراهای اسلامی کشور با هیأتهای عالی نظارت استانها با تأکید بر اینکه ما باید به سمت انتخابات حزبی برویم که تناسبی شدن انتخابات نیز در این راستا است، گفت: انتخابات تناسبی که فعلا قرار است در شهر تهران انجام شود باید به تدریج در انتخابات شوراها به کل کشور تسری پیدا کند و در انتخابات مجلس نیز باید جهت گیری ما برگزاری انتخابات به شیوه تناسبی باشد؛ البته این به آن معنا نیست که این کار را با عجله انجام دهیم بلکه این کار نیاز به طمأنینه و اقدام تدریجی دارد و لازم است مثلا ابتدا در مراکز استان برگزار شود و سپس در سایر مناطق برگزار شود، اما این که انتخابات به صورت تناسبی برگزار شود در پیشرفت کشور، انسجام مردم، فعالیتهای مردمی ومشارکت آن ها موثر است.
گفتنی است که مزیت دیگر برگزاری انتخابات به شکل تناسبی آن است که احزاب برای حفظ اعتبار خود، ناگزیر به «تدوین برنامههای جامع شهری» و معرفی چهرههای توانمند هستند.
رأیدهندگان نیز بهجای تکیه بر شناخت شخصی، بر اساس برنامهها، گفتمان و عملکرد پیشین احزاب تصمیم میگیرند.
این تحول، سطح آگاهی سیاسی جامعه را افزایش میدهد و رقابتها را از سطح شعار و وعدههای کوتاهمدت به سطح «پاسخگویی بلندمدت» ارتقا میدهد.
تغییر از چهرهمحوری به حزبمحوری، البته نیازمند مقدماتی است: تقویت احزاب واقعی، شفافیت در منابع مالی، و آموزش عمومی درباره نقش و کارکرد تشکلهای سیاسی.
اما در صورت تحقق این پیششرطها، انتخابات تناسبی شوراها میتواند نقطه عطفی در نهادینهسازی سیاست حزبی در ایران باشد.
شوراهای شهر در چنین مدلی، نه صرفاً مجموعهای از افراد مستقل، بلکه «نمایندگان رسمی گفتمانهای سیاسی» خواهند بود که با برنامهای روشن، متعهد و قابل ارزیابی وارد عرصه تصمیمگیری شهری میشوند.
در نهایت، گذار از سیاست شخصمحور به سیاست برنامهمحور، گامی مهم در جهت «بلوغ دموکراسی محلی و ملی» است؛ زیرا تنها با حضور احزاب پاسخگو و منسجم است که میتوان از شوراها انتظار داشت به نهادهایی مؤثر در توسعه پایدار شهری و ارتقای حکمرانی محلی بدل شوند.
تقویت نهادهای حزبی بهعنوان واسطه میان مردم و مدیریت شهری
یکی از کارکردهای اساسی نظامهای سیاسی کارآمد، وجود نهادهایی است که بتوانند میان مردم و ساختار قدرت نقش واسطهگری و انتقالدهندگی ایفا کنند.
در میان این نهادها، احزاب سیاسی جایگاه ویژهای دارند؛ چرا که از یکسو مطالبات و دغدغههای شهروندان را به زبان سیاست ترجمه میکنند و از سوی دیگر، تصمیمات و برنامههای حاکمیتی را برای مردم تبیین میسازند.
در حوزه مدیریت شهری نیز، تقویت و حضور مؤثر احزاب میتواند فاصله میان جامعه محلی و نهادهای اجرایی شهر را کاهش دهد و مسیر حکمرانی شهری را شفافتر و پاسخگوتر سازد.
انتخابات تناسبی باعث افزایش مشارکت احزاب شناسنامه دار میشود
علی زینی وند رئیس ستاد انتخابات کشور با اعلام اینکه انتخابات شوراها در تهران به صورت تناسبی برگزار خواهد شد، گفت: انتخابات تناسبی باعث افزایش مشارکت احزاب شناسنامه دار شده که زمینه ای برای تقویت احزاب و مسئولیت پذیر کردن و پاسخگو کردن آنهاست.
بارها مشاهده کردهایم که احزاب تلاش می کنند تا فردی رئیس جمهور شود اما بعد از انتخاب رئیس جمهور هیچ کدام از طرفین زیر بار مسئولیت خود نسبت به یکدیگر نمیروند لذا این انتخابات تناسبی امسال در جریان انتخابات شوراها در تهران انجام می شود.
پیش از این در مدل سنتی انتخابات شوراهای شهر در ایران، این پیوند بهدرستی شکل نگرفته بود؛ نامزدها عموماً با تکیه بر سرمایههای شخصی، ارتباطات محلی یا حمایتهای غیررسمی وارد عرصه رقابت میشدند و پس از پیروزی نیز، رابطه مستقیمی با مردم نداشتند مگر در مقاطع تبلیغاتی یا بحرانهای مقطعی.
چنین وضعیتی، شوراها را از جایگاه حلقه ارتباطی میان جامعه و مدیریت شهری دور میساخت و تصمیمگیریها را از بطن مشارکت عمومی جدا میکرد.
اما در نظام انتخابات تناسبی که بر پایه رقابت فهرستهای حزبی استوار است، این الگو دگرگون میشود.
هر حزب یا ائتلاف سیاسی ناچار است برای جلب اعتماد رأیدهندگان، در میان مردم حضور فعال و مستمر داشته باشد.
احزاب باید در طول سال، نه فقط ایام انتخابات، در محلات شهری فعالیت کنند، مشکلات شهروندان را بشنوند، تحلیل و راهکار ارائه دهند و از دل همین ارتباطات میدانی، سیاستهای شهری خود را تدوین کنند.
به این ترتیب، حزب به پلی میان مردم و مدیران شهری بدل میشود؛ پلی که هم از پایین به بالا مطالبات را منتقل میکند و هم از بالا به پایین سیاستهای شهری را تبیین و توضیح میدهد.
چنین سازوکاری موجب میشود که تصمیمات شهری دیگر در فضای بسته شوراها گرفته نشود، بلکه در چارچوب گفتمانهای سیاسی و اجتماعی سازمانیافته شکل گیرد.
احزاب مسئول خواهند بود که عملکرد نمایندگان خود در شورا را به مردم گزارش دهند و در مقابل، بازخورد افکار عمومی را در ساختار درونی خود منعکس کنند.
این چرخه ارتباطی مستمر، هم به افزایش شفافیت در فرایند مدیریت شهری کمک میکند و هم به افزایش اعتماد عمومی نسبت به نهاد شورا و شهرداری منجر میشود.
از سوی دیگر، حضور مؤثر احزاب در سطح محلی، زمینهساز تربیت نیروهای کارآمد برای آینده نظام سیاسی است.
اعضای حزبی که در شوراهای شهر تجربه اداره و سیاستگذاری محلی را به دست میآورند، در واقع در مدرسهای عملی برای سیاستورزی آموزش میبینند.
این فرایند میتواند به تدریج، کمبود نیروی متخصص و سیاسی در سطوح بالاتر را نیز جبران کند و حلقه انتقال تجربه از مدیریت محلی به ملی را کامل کند.
در نهایت، میتوان تأکید کرد که تقویت نقش احزاب در مدیریت شهری تنها با اصلاح سازوکار انتخابات ممکن نیست.
این امر نیازمند قوانین حمایتی، شفافیت مالی احزاب، آموزش سیاسی شهروندان و فرهنگسازی عمومی است.
اگر این بسترها فراهم شود، نظام انتخابات تناسبی میتواند شوراهای شهر را از نهادهایی پراکنده و شخصمحور، به بازوی سیاسی و اجتماعی مردم در اداره شهر تبدیل کند؛ بازویی که هم صدای جامعه را به مدیریت شهری میرساند و هم اراده جمعی را در تصمیمسازیهای محلی نهادینه میکند.