شبی شاعرانه در کرمان/ تقدیر از نویسندهای که کودکی را نوشت/ قصهگویی از سیرچ - تسنیم
تالار فرهنگ و هنر کرمان در شبی که گذشت میزبان آیین تجلیل از مردمی بود که کودکی ما را با کلماتش نوشت.هوشنگ مرادی کرمانی؛ نویسنده ای که از دل کویر برخاست و با واژه هایش، پل زد میان نسل ها.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از کرمان، تالار فرهنگ و هنر کرمان، شامگاه گذشته میزبان احساسی از جنس واژه و خاطره بود؛ در شبی که عطر قصه در هوای کرمان پیچیده بود، این تالار لبریز از عشق و احترام به نویسندهای شد که واژههایش بخشی از حافظه جمعی ماست.
آیین تجلیل از هوشنگ مرادی کرمانی، فخر دیار کریمان، با حضور استاندار کرمان، معاون فرهنگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کشور، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان، جمعی از مدیران، نویسندگان، «مصطفی رحماندوست» شاعر و نویسنده کودک و نوجوان، «عباس جهانگیریان» نویسنده و پژوهشگر، «سیدعلی میرافضلی» شاعر و نماینده فرهنگستان زبان و ادب فارسی نویسندگان، هنرمندان و جمع زیادی از مردم علاقهمند استان کرمان برگزار شد؛ شبی که در آن، نه فقط از یک نویسنده، بلکه از وجدان لطیف ادبیات کودک ایران قدردانی شد.
تالار فرهنگ و هنر در این شب پرشکوه، سرشار از شور، لبخند و اشک بود؛ مردمی که با حسی از جنس واژه و خاطره، برای دیدن نویسنده محبوب خود آمده بودند.
آنها آمده بودند تا «ادامهی یک قصه» باشند؛ قصهای که سالها پیش با مجید آغاز شده بود و امشب با احترام و افتخار، دوباره در دل مردم کرمان ورق میخورد.
مردی از کویر؛ از سیرچ تا قلب ادبیات ایران
هوشنگ مرادی کرمانی در این شب به یادمانی با همان آرامش و صداقت همیشگی، از کودکیاش در سیرچ گفت؛ از روزهایی که در 13 سالگی برای نخستینبار سوار بر ماشین، راهی کرمان شد.
از پدربزرگی که شبها پای قصههایش مینشست آن زمان که پیش از تمام شدن قصه خوابش میبرد، خودش ادامه قصهها را در ذهنش میساخت و شاید همان شبها بود که نویسندهای در ذهن پسرکی از سیرچ متولد شد؛ نویسندهای که سالها بعد، قصههایش مرزهای ایران را درنوردید و دل میلیونها نفر را تسخیر کرد.
ازسینما نور تا خمرهای جهانی
مرادی کرمانی با لبخندی از عشقش به سینما گفت؛ از صبحهای جمعهای که با شوق در صف سینما نور کرمان میایستاد؛ از 61 سال زندگی در تهران گفت و تاکید کرد خود را تهرانی نمیداند «من هنوز همان پسرک کرمانیام که قصههایش را برای دل مردم مینوشت» و ادامه داد «پشیمان نیستم؛ بهترین مسیر را با توجه به شرایط زندگیام انتخاب کردم.»
سخنانش، همانند قصههایش، ساده اما عمیق بود.
همان مرد آرام و بیادعایی که با واژههایش جهان را روشنتر کرد، در میان تشویق مردم، لبخند زد؛ لبخندی که انگار آغاز قصهای تازه بود.
شبی شاعرانه در دیار کریمان
در این آیین، نویسندگان و شاعران برجستهای چون مصطفی رحماندوست، عباس جهانگیری و سیدعلی میرافضلی نیز حضور داشتند و در فضایی شاعرانه از خاطرات و تأثیر ماندگار مرادی کرمانی در ادبیات ایران سخن گفتند و پوستر جایزه ملی هوشنگ مرادی کرمانی رونمایی شد؛ جایزهای که قرار است یاد و راه او را در ترویج ادبیات اصیل ایرانی زنده نگه دارد.
تالار فرهنگ و هنر کرمان در شبی که گذشت لبریز از احساسی از جنس آرامش بود.
شبی که با قصه آغاز شد و با قصه تمام؛ اما در دل مردمی که با آثارش بزرگ شدند، قصه او هرگز پایان نخواهد داشت؛ شبی برای مردی که کودکی ما را با کلماتش نوشت.
هوشنگ مرادی کرمانی، نویسندهای است که از دل کویر برخاست، اما قلمش بارانِ مهربانی و معنا بر جان خوانندگان بارید.
او نهتنها یکی از بزرگترین نویسندگان کودک و نوجوان ایران است، بلکه صدای راستین مردم ساده، فراموششده و صمیمی سرزمین ماست.
در آثار او، بوی خاک و نان تازه، طعم چای روستایی و آوای عشق مادرانه موج میزند.
مرادی کرمانی، از کویر خشک سیرچ کرمان، جهانی ساخت پر از مهر، طنز، درد و امید.
او با نگاهی ساده اما ژرف، رنج و شادی مردم را به تصویر کشید و با واژههایش، پل زد میان نسلها؛ میان کودکی و بزرگسالی، میان خنده و اشک، میان واقعیت و رؤیا.
مرادی کرمانی، هنرمندی است که به زبان مردم مینویسد، اما اندیشهاش جهانی است.
او نشان داد که میتوان از دل کویر، ادبیاتی آفرید که به آب و آیینه شبیه باشد.
در آثارش، کودک و بزرگسال هر دو جایی برای خندیدن، اندیشیدن و گریستن دارند.
او قصهگوی روزگار ماست؛ قصهگویی که میداند چگونه از درد، زیبایی بسازد و از تلخی، لبخند.
و شاید راز ماندگاریاش همین باشد: او به انسان ایمان دارد.
انتهای پیام/511/