دیپلماسی بدون پشتوانه قدرت کارایی ندارد/نگاه رمانتیک به مذاکره، خطای راهبردی است
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع)، با تأکید بر اینکه دیپلماسی بدون پشتوانه قدرت ملی کارایی ندارد، گفت: در شرایط کنونی جهان، مذاکره زمانی ثمربخش است که بر پایه عقلانیت سیاسی و توازن قدرت باشد.

حسین محمدی سیرت عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع)، در گفتوگو با خبرنگار تسنیم در قزوین با تشریح نقش دیپلماسی در سه مرحله پیش، حین و پس از جنگ، اظهار کرد: دیپلماسی در شرایط کنونی نظام بینالملل نقشی حیاتی دارد، اما تنها زمانی مؤثر است که بر پایه توازن قدرت و عقلانیت سیاسی استوار باشد.
در غیر این صورت، این ابزار از کارایی خود میافتد و عملاً نمیتواند مانع وقوع یا تداوم جنگ شود.
وی در تحلیل تحولات اخیر منطقه و درگیری با رژیم صهیونیستی گفت: در مواجهه با این رژیم، فقدان عقلانیت سیاسی و نبود شناسایی متقابل، باعث شده دیپلماسی به ابزار بیاثر تبدیل شود.
جنگ در واقع زمانی آغاز میشود که ساختارهای عقلانی از کار بیفتند و گفتوگو جای خود را به زور بدهد.
دیپلماسی در این حالت، نه بهعنوان یک ابزار پیشگیرنده، بلکه بهعنوان «ابزار دست دوم» در برابر قدرت نظامی و اقتصادی عمل میکند و توانایی توقف یا کنترل درگیری را از دست میدهد.
محمدی سیرت با اشاره به تجربه تاریخی ایران، خاطرنشان کرد: تجربه تلخ دوران قاجار و حتی دوران جنگهای جهانی نشان میدهد که دیپلماسی بدون پشتوانه قدرت ملی، نتیجهای جز شکست و امتیازدهی ندارد.
ایران در آن مقاطع، فاقد اقتدار نظامی و اقتصادی بود و همین ضعف، دیپلماسی کشور را خنثی و ناکارآمد کرد.
بنابراین، نباید به دیپلماسی بهصورت یک ابزار کامل یا مستقل نگاه کرد.
وی افزود: متأسفانه در بخشی از جریانهای فکری و سیاسی داخل کشور، نگاه رمانتیک و آرمانگرایانهای به دیپلماسی وجود دارد؛ گویی صرفاً با مذاکره و لبخند میتوان معادلات جهانی را تغییر داد.
این در حالی است که دیپلماسی در جهانی شکل میگیرد که اخلاق، عدالت و شفافیت در آن جایگاهی محدود دارد و رفتار بازیگران بینالمللی تابع منطق قدرت است نه اخلاق.
این استاد دانشگاه با اشاره به روند مذاکرات ایران و آمریکا نیز عنوان کرد: بخش قابل توجهی از مذاکرات میان ایران و آمریکا در چهار دهه اخیر، بهدلیل نبود چارچوب عقلانی و فقدان رویکرد واقعگرایانه، به نتایج مطلوب نرسیده است.
در مقابل، نمونههایی از دیپلماسی موفق مانند گفتوگوهای شهید حاج قاسم سلیمانی نشان میدهد که نحوه اجرا و منطق پشت مذاکرات اهمیت تعیینکننده دارد.
وی تأکید کرد: تقابل میان «مذاکره» و «مقاومت» دوگانهای کاذب است.
مذاکره میتواند بخشی از استراتژی مقاومت باشد، به شرط آنکه با اتکا به قدرت ملی و نه از موضع ضعف انجام گیرد.
آنچه خطرناک است، نگاه غربگرایانه به مذاکره است، نه اصل مذاکره.
محمدی سیرت با اشاره به جنگ اخیر با رژیم صهیونیستی تصریح کرد: این جنگ نه محصول گفتوگوها، بلکه نتیجه نظمی جدید بود که انقلاب اسلامی در منطقه ایجاد کرده است.
بسیاری از مذاکرات اخیر صرفاً بهانهای برای آغاز درگیری بودند و بازگشت به میز مذاکره بدون اصلاح رویکردها و بدون درک واقعیتهای میدانی، اشتباهی راهبردی است که تصویر ضعف ایران را در ذهن دشمن تقویت میکند.
وی در ادامه بیان کرد: دستگاه دیپلماسی کشور باید از قالب سنتی و محدود خود خارج شود.
تمرکز صرف بر مذاکرات دوجانبه با آمریکا یک خطای راهبردی است.
امروز ایران باید به سمت چندجانبهگرایی، استفاده از ظرفیت کشورهای ثالث، ایجاد اجماعهای منطقهای و بینالمللی و همچنین تنوع در ابزارهای اقتصادی، فرهنگی و امنیتی حرکت کند.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) افزود: تضعیف نهادهای کلیدی مانند شورای عالی امنیت ملی یا ستاد کل نیروهای مسلح به بهانه انتقاد از عملکرد مذاکرات، اقدامی نادرست است.
دیپلماسی زمانی میتواند مؤثر واقع شود که در کنار سایر مؤلفههای قدرت، از جمله قدرت نظامی، اقتصادی و فرهنگی، به کار گرفته شود.
وی در پایان خاطرنشان کرد: تجربه جنگ اخیر در منطقه نشان داد که دیپلماسی نمیتواند جایگزین قدرت نظامی یا اقتصادی شود، اما میتواند در خدمت آن باشد.
دستگاه دیپلماسی ایران باید با نگاهی واقعبینانه، خلاقانه و مبتنی بر قدرت ملی بازتعریف شود تا بتواند در برابر تهدیدهای منطقهای و بینالمللی، نه منفعل بلکه فعال و اثرگذار عمل کند.
انتهای پیام/