سه برهان اثبات خداوند در آیه 164 سوره بقره
آیه 164 سوره بقره در مقام معرفی خداوند دارای دو ویژگی است: همزمان از چند برهان بهره میگیرد. براهین مورد نظر، افزون بر اثبات اصل وجود خداوند، ربوبیت خداوند را نیز اثبات میکند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْكِ الَّتِی تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِمَا یَنْفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ مَاءٍ فَأَحْیَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِیهَا مِنْ كُلِّ دَابَّةٍ وَتَصْرِیفِ الرِّیَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَیْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَآَیَاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ»(164/بقره)
از این آیه نکات ذیل قابل استفاده است:
یک؛ موارد مورد اشاره به عنوان آیات الهی در این آیه عبارتند از: 1.
آفرینش آسمان و زمین؛ 2.
گردش شب و روز؛ 3.
گردش کشتیها در دریا در جهت منافع آدمیان؛ 4.
بارانی که از آسمان فرود میآید؛ 5.
زنده کردن زمین پس از مرگ آن به مدد باران؛ 6.
پراکندن انواع جنبدگان در زمین؛ 7.
ایجاد گردش در بادها؛ 8.
ابرهای مسخر میان آسمان و زمین.
دو؛ شروع از آفرینش آسمانها و زمین بدان جهت است که نشانههای دیگر مورد اشاره در آیه، در درون آسمان و زمین؛ یعنی در درون هستی تحقق مییابند؛ نظیر گردش شب و روز ناظر به تحولات آشکار در زندگی روزمره آدمیان است.
سه؛ به نظر میرسد که در این آیه از سه برهان برای اثبات وجود خداوند استفاده شده است: 1.
برهان حدوث؛ فقره «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» میتواند به این برهان ناظر باشد.
2.
برهان حرکت؛ واژههای اختلاف، تجری، بثّ و تصریف میتواند ناظر به برهان حرکت باشند.
3.
برهان نظم؛ به استثنای اصل آفرینش آسمان و زمین، بقیه موارد مورد نظر در آیه به برهان نظم اشاره دارند.
چهار؛ به استثنای فقره نخست که ناظر به اصل آفرینش است، سایر موارد افزون بر اثبات وجود خداوند، اثبات ربوبیت خداوند را نیز در بر میگیرد.
بنابراین در نگاه کلی میتوان گفت که این آیه در مقام معرفی خداوند دارای دو ویژگی است: 1.
قرآن همزمان از چند برهان بهره میگیرد.
2.
براهین مورد نظر قرآن، افزون بر اثبات اصل وجود خداوند، ربوبیت خداوند را نیز اثبات میکند.
پنج؛ باید دانست که قرآن به عنوان کارکرد رایج و شایع، از تعبیر آسمانها و زمین همه هستی را اراده میکند.
از این جهت این دست از آیات باید به معنای آفرینش همه هستی توسط خداوند معنا شود.
شش؛ در کارکرد رایج دیگر در قرآن، آسمان به صورت جمع و زمین به صورت مفرد بهکار میرود.
در این صورت مقصود از زمین همین سیاره ای است که آدمیان در آن ساکن هستند و به استناد دستاوردهای علمی کنونی تنها جایی در سراسر هستی است که امکان حیات در آن وجود دارد.
البته تنها در سوره مبارکه طلاق از تکثر زمین یاد شده است: «اللَّهُ الَّذِى خَلَقَ سَبْعَ سمَاوَاتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ» (طلاق، 12)
هفت؛ از چیدمان «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» که در آن آسمان بر زمین مقدم شده میتوان دریافت که آفرینش هستی از آسمان ها آغاز شده و در پایان به زمین منتهی شده است.
هشت؛ خداوند در این آیه و نیز در برخی دیگر از آیات پس از آفرینش هستی، از گردش شبانه روز به عنوان نشانه های خداوند یاد می کند؛ نظیر آیه شریفه «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ لَآَیَاتٍ لِأُولِی الْأَلْبَابِ» (آل عمران، 190).
راز این امر آن است که در میان نشانه های قدرت و عظمت الهی پس از اصل آفرینش آن چه که بیش از هر چیز دیگر به چشم آمده و پیوسته مایه شگفتی آدمیان می گردد، همانا گردش شبانه روز است.
یادکرد سایر موارد نیز بر اساس همین اولویت در این آیه بازتاب یافته اند.
نه؛ کشتی چه در گذشته و در حال حاضر سالمترین و بزرگترین وسیله انتقال افراد و به ویژه کالاها است؛ بهگونهای که دو سوم تجارت جهان از طریق دریا انجام میگیرد.
آن چه که در این بین حائز اهمیت است توانش آب در نگاهداری کشتیها و بارهای بسیار سنگین است.
ده؛ قرآن بارها بر اهمیت نعمت آبی که از آسمان فرو فرستاده میشود و نقش آن در حیات جانداران تأکید میکند؛ به ویژه بر نقش آب بر حیات مجدد طبیعت پس از مرگ آن در زمستان تأکید میکند: «وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ مَاءٍ فَأَحْیَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِیهَا مِنْ كُلِّ دَابَّةٍ»
یازده؛ دو فراز «وَتَصْرِیفِ الرِّیَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَیْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ» در حقیقت بیانگر مراحل پیشین نزول باران از آسمان است؛ گویا خداوند در این دو فراز تبیین کرد که از طریق ابرهای مسخر میان آسمان و زمین و سپس گردش آنها که در پی آن به هم خوردن ابرها و رهاشدن مولکولهای آب از درون آنها پدید میآید، بارش باران رخ میدهد.
دوازده؛ در فقره: «لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یعْقِلُونَ» دو نکته وجود دارد:
1.
برشمردن موارد پیش گفته به عنوان آیات الهی که میتواند برهانی بودن آنها را به تصویر کشد؛ چنان که واژه «یعقلون» میتواند تأکیدی بر برهانی بودن این آیات و اناطه آنها به عقل باشد.
2.
صِرف داشتن عقل برای راهیابی به سرزمین حقیقت کافی نیست، بلکه کاربست آن لازم است.
یادداشت از: آیتالله علی نصیری، رئیس مؤسسه معارف وحی و خرد
انتهای پیام/