طوفان الاقصی و فروپاشی تدریجی اسرائیل
عملیات 7 اکتبر 2023 نقطه اوج چهل سال مقاومت اسلامی است که با هدف وارد کردن ضربات مستمر و فرسایشی به پایه های حیاتی رژیم صهیونیستی، مسیر فروپاشی تدریجی و بازگشت به وضعیت پیش از 1947 را رقم زد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، بامداد هفتم اکتبر 2023، بیتردید به مثابه قله و نقطه اوج یک پروژه راهبردی چهل ساله باید درک و تحلیل شود.
این عملیات، محصول انباشت تجربه، دانش و قدرت جبهه مقاومت اسلامی بود که در طول چهار دهه گذشته، با یک هدف کلان و مشخص، سلسله اقداماتی هوشمندانه و پیوسته را در راستای مقابله با رژیم صهیونیستی و تضعیف آن در دستور کار داشته است.
برای فهم عمق و اهمیت طوفان الاقصی، باید آن را در بستر استراتژی کلان مقاومت برای ازاله تدریجی رژیم صهیونیستی قرار داد.
طرح راهبردی مقاومت برای مقابله با این رژیم، منطبق بر ایدهای هوشمندانهتر و واقعبینانه بنا شده است: "فروپاشی از طریق قراردادن در تنگنای استراتژیک و وارد نمودن ضربات مداوم و فرسایشی به پایههای وجودی".
در این دکترین، رژیم صهیونیستی به مثابه یک بنای مصنوعی و جعلی در نظر گرفته میشود که بر چند ستون اصلی استوار است.
اگر این ستونها یکی پس از دیگری تضعیف شده و ترک بردارند، کل ساختار، حتی با وجود ظاهر مستحکم آن، از درون فرو خواهد پاشید.
محور مقاومت با شناسایی دقیق این پایههای حیاتی، استراتژی خود را بر هدف قرار دادن سیستماتیک آنها متمرکز کرده است.
این پایههای پنجگانه که موجودیت، بقا و برتری رژیم صهیونیستی به آنها وابسته است، عبارتند از:
پایه وجودی به جهت حامیان؛ غلبه فایده بر هزینه
مهمترین انگیزه برای برساخت رژیم صهیونیستی که امروز از مهم ترین ستون های بقای آن محسوب می شود، حمایت بیقید و شرط حامیان غربی، به ویژه ایالات متحده آمریکا بوده است.
این حمایت تا زمانی ادامه مییابد که فایده داشتن چنین متحدی در منطقه، بر هزینههای آن بچربد.
استراتژی مقاومت در این حوزه، افزایش تصاعدی هزینههای سیاسی، اقتصادی، امنیتی و حیثیتی برای حامیان اسرائیل بوده است؛ به گونهای که تداوم حمایت از این رژیم، به یک بار سنگین و غیرقابل دفاع برای آنها تبدیل شود.
پایه وجودی به جهت ساکنانِ؛ امنیت یهود در سرزمین موعود
اصلیترین وعده و دلیل وجودی پروژه صهیونیسم از حیث ساکنان آن، ایجاد یک پناهگاه امن برای یهودیان جهان بوده است.
این پایه، با ایجاد حس ناامنی مداوم برای شهرکنشینان و تضعیف ایده سرزمین امن متزلزل میشود.
هدف مقاومت، شکستن این روایت و اثبات این واقعیت است که تا زمانی که اشغالگری ادامه دارد، هیچ نقطهای در فلسطین اشغالی امن نخواهد بود و مهاجرت معکوس به یک گزینه منطقی تبدیل خواهد شد.
پایه وجودی به جهت دشمنان؛ اسطوره شکستناپذیری
هیبت و بازدارندگی اسرائیل، بر پایه اسطوره ارتش شکستناپذیر و برتری اطلاعاتی مطلق ساخته شده است.
این اسطوره، دشمنان را مرعوب و دوستان منطقهای را به اتحاد با این رژیم ترغیب میکند.
استراتژی مقاومت، باطل کردن این اسطوره از طریق تحمیل شکستهای نظامی و اطلاعاتی بوده است تا نشان دهد این قدرت، آسیبپذیر و شکستپذیر است.
پایه وجودی به جهت افکار عمومی جهان؛ انگاره مظلومیت تاریخی یهود
اسرائیل برای دههها توانست با تکیه بر روایت مظلومیت تاریخی قوم یهود و هولوکاست، جنایات خود علیه فلسطینیان را توجیه کرده و همدردی افکار عمومی جهان را جلب نماید.
هدف مقاومت، افشای چهره واقعی و جنایتکار رژیم صهیونیستی به عنوان یک قدرت اشغالگر و آپارتاید است.
با تغییر این روایت و جایگزینی مظلومیت فلسطینیان به جای مظلومیت صهیونیستها، پوشش اخلاقی و رسانهای اسرائیل از بین میرود.
پایه وجودی به جهت دولتهای جهان اسلام؛ عادی بودن روابط با کشورهای خاورمیانه
یکی از اهداف مؤسسین اسرائیل، پذیرفته شدن آن به عنوان یک کشور عادی در منطقه غرب آسیا و برقراری روابط دیپلماتیک و اقتصادی با کشورهای اسلامی بوده است.
این امر به معنای پایان دادن به انزوای منطقهای و به حاشیه راندن کامل آرمان فلسطین است.
استراتژی مقاومت، زنده نگه داشتن مسئله فلسطین به عنوان مسئله اول جهان اسلام و پرهزینه کردن هرگونه تلاش برای عادیسازی روابط با این رژیم اشغالگر بوده است.
طوفان الاقصی را باید نقطه تلاقی ضربات وارد شده به تمام این پنج ستون وجودی دانست.
طوفان به صورت بی سابقه ای هزینه حمایت از اسرائیل را برای آمریکا و غرب به حد بیشینه رسانده، اسطوره امنیت داخلی آن را در هم شکست، هیبت شکستناپذیریاش را به سخره گرفت، با نمایش قساوت بیحد در غزه روایت مظلومیتش را باطل کرد و معماری ایالات متحده برای غرب آسیا خصوصا پروژه عادیسازی را به اغمای عمیقی فرو برد.
واقعه 7 اکتبر و حوادث پربسامد پس از آن، به عنوان اوج یک استراتژی چهل ساله، رژیم صهیونیستی را در مسیر سراشیبی وجودی قرار داده و فصلی نوین در تاریخ مبارزات آزادیبخش ملت فلسطین و منطقه غرب آسیا را به نحوی گشوده است که می توان آن را پروژه بازگرداندن اسرائیل به مقطع 1947 دانست.
یادداشت از مهدی افراز پژوهشگر و کارشناس سیاسی و بینالملل
انتهای پیام/