توهین 007!
نه، آقای باند، من از تو انتظار ندارم که در هفت بازی اولت در لیگ برتر گل بزنی یا پاس گل بدهی...

نه، آقای باند، من از تو انتظار ندارم که در هفت بازی اولت در لیگ برتر گل بزنی یا پاس گل بدهی...
کد خبر: 740282 | ۱۴۰۴/۰۷/۱۵ ۱۱:۰۵:۱۲
برای کسانی که با این اصطلاح آشنا نیستند، «007» به یکی از توهینهای محبوب در فرهنگ ترولهای شبکههای اجتماعی فوتبال تبدیل شده است.
این لقب به بازیکن تازهواردی اشاره دارد که در هفت بازی اول خود برای باشگاه جدیدش هیچ گل یا پاس گلی ثبت نکرده باشد.
جذابیت آن هم واضح است: هم مختصر است و هم به مامور خیالی جیمز باند اشاره دارد.
به گزارش روزنامه اعتماد، این وضعیت در فوتبال ایران به شکل دیگری جریان دارد.
بازیکنان جدیدی که وارد تیمهای مطرح و مدعی میشوند از همان روز اول برای درخشش تحت فشار قرار میگیرند و اگر موفق به تاثیرگذاری سریع نشوند به جای برچسب دو صفر هفت، برچسب بنجل روی آنها میخورد!
این وضعیت رسانهها را بر آن داشته تا با بررسی تاریخی بازیکنان جدیدالورود به این سوال پاسخ دهند که آیا فشار بیش از حد روی یک بازیکن تازهوارد معمولا گرانقیمت صحیح است یا خیر.
به گزارش رسانههای انگلیسیزبان، در حال حاضر، فلوریان ویرتس جدیدترین هدف این شوخی (شوخی 007) است.
ستاره آلمانی که لیورپول تابستان امسال او را با مبلغ ۱۱۶ میلیون پوند (حدود ۱۵۶ میلیون دلار) از بایرلورکوزن خریده، پس از شش بازی در لیگ برتر موفق به ثبت گل یا پاس گل نشد.
او فرصت هفتم خود را روز شنبه مقابل چلسی از دست داد تا تبدیل به جیمز باند شود!
قانع کردن کسانی که «007» را جدی میگیرند، مثل متقاعد کردن روبن آموریم سرمربی منچستریونایتد است برای اینکه از سیستم ۳-۴-۲-۱ خود دست بکشد، یعنی اتلاف وقت.
اما با این حال، توضیح اینکه چرا این اصطلاح بیاساس است، ارزش دارد.
ردیابی ریشههای میمهای اینترنتی معمولا ما را به مسیرهایی تاریک، عجیب و گاهی ناخوشایند میبرد.
منشا دقیق «007» مشخص نیست، اما شبکه اسکای اسپورت آلمان - که باید بهتر میدانست - بود که آن را به شهرت رساند.
در آگوست ۲۰۲۱، این شبکه تصویری از جادون سانچو را در لباس رسمی باندگونه با برچسب «007» پخش کرد تا به ناکامی او در شروع کارش در منچستریونایتد (پس از انتقال ۷۳ میلیون پوندی از دورتموند) طعنه بزند.
هر چند سانچو در ادامه نیز به مشکل خورد، اما تاریخ نشان میدهد بسیاری از بازیکنانی که شروعی مشابه داشتند، در نهایت به ستارگانی بزرگ تبدیل شدند.
در بررسی انجام شده، ۷۵ مهاجم (هافبکها و مدافعان برای عدالت کنار گذاشته شدهاند) در لیگ برتر بودند که در هفت بازی اول خود بدون گل و پاس گل ماندند (حداقل در چهار بازی از این هفت بازی در ترکیب اصلی).
در میان آنها، ۲۰ بازیکن برتر از نظر آمار گل و پاس گل در ادامه دورانشان فهرست شدهاند.
اگر شبکههای اجتماعی در سال ۱۹۹۹ وجود داشتند، سالی که تیری آنری در ۲۱ سالگی از یوونتوس به آرسنال رفت، احتمالا او هم هدف موجی از تمسخرها میشد.
اما نتیجه چه شد؟
۱۷۵ گل در لیگ برتر، ۷۴ پاس گل و تبدیل شدن به بهترین گلزن تاریخ باشگاه شمال لندن.
در نگاه به فهرست پایینتر، ماتیوس کونیا را میبینیم که پس از پیوستن به وولوز از اتلتیکو مادرید در سال ۲۰۲۳، ابتدا سختیهایی داشت.
اما بعد از مدتی با شرایط تطبیق یافت و گفت: «این بهترین لیگ دنیاست، پس طبیعی است که سختتر باشد و تطبیق زمان ببرد.
اما حالا اعتماد به نفسم خیلی بیشتر است و احساس میکنم کاملا با لیگ سازگار شدهام.»
تطبیق با شدت بالای لیگ برتر یکی از چالشهایی است که تازهواردان بارها به آن اشاره کردهاند و دادهها نیز این را تایید میکنند.
بر اساس دادههای ردیابی SkillCorner، در هر بازی لیگ برتر، تعداد دویدنهای با شدت بالا (بیش از ۲۰ کیلومتر در ساعت) بیشتر از لیگهای همرده در اسپانیا، آلمان و ایتالیاست.
شواهد اولیه نشان میدهد که ویرتس نیز در لیورپول با این منحنی یادگیری تند روبهرو است.
او چند بار در موقعیتهایی که در آلمان زمان بیشتری داشت، توسط مدافعان حریف از توپ جدا شده است.
بعد از بازی مقابل آرسنال در ماه آگوست، سرمربی لیورپول آرنه اسلات گفت: «فکر نمیکنم خودش میدانست که میتواند همزمان در این همه نقطه بدنش گرفتگی عضله بگیرد!»
اما فقط شدت لیگ نیست؛ کونیا هم پس از انتقال درونلیگی از وولوز به منچستریونایتد در ژوئن امسال، با چالش مشابهی روبهرو بوده است.
ایجاد هماهنگی با همتیمیهای جدید همیشه زمان میبرد، حتی برای بازیکنان باکیفیت.
این موضوع برای ویرتس که به خط حمله بازسازیشده لیورپول پیوسته- شامل دو خرید بزرگ دیگر، هوگو اکیتیکه و الکساندر ایساک - دوچندان است.
البته برخی بازیکنان از همان ابتدا درخشان ظاهر میشوند.
ارلینگ هالند، دیهگو کاستا و سرخیو آگوئرو همگی در هفت بازی نخست خود در لیگ برتر، به طور میانگین بیش از یک گل در هر بازی ثبت کردند و روندشان را ادامه دادند.
اما در مقابل، نمونههای زیادی از بازیکنانی وجود دارد که شروعی طوفانی داشتند و بعد به سرعت افت کردند: پاپیس سیسه در نیوکاسل، عمر زاکی در ویگان و میچو در سوانزی هر کدام در هفت بازی اول حداقل شش مشارکت گل داشتند، اما نتوانستند آن سطح را در فصلهای بعد حفظ کنند.
شاید مناسبترین مثال مرتبط با «باند» خامس رودریگز باشد.
پس از درخشش او در جام جهانی ۲۰۱۴، روزنامه تایمز هند با تیتر معروفی اشتباه نوشت: «اسمش باند است، خامس رودریگز.»
وقتی رودریگز در سال ۲۰۲۰ به اورتون پیوست، شروعی طوفانی داشت - سه گل و سه پاس گل در هفت بازی نخست - و به محبوبترین گزینه بازی Fantasy Premier League تبدیل شد.
اما آن درخشش دوام نداشت؛ همان شش مشارکت، نیمی از کل آمار او در تنها فصلش در لیگ برتر بود.
در نهایت، کوتاهنگری و بیتوجهی به جزییات، سوخت اصلی میم «007» و بحثهای مشابه آن است.
شاید این موضوع در ظاهر بیضرر باشد، اما کیفیت گفتوگو درباره بازیکنان را پایین میآورد بهویژه در پلتفرمهایی که نظرات تند و واکنشی بیش از تحلیلهای منطقی پاداش میگیرند.
تطبیق با لیگ، کشور و فرهنگ جدید فرآیندی زمانبر است؛ بنابراین قضاوتها باید در بازهای طولانیتر انجام شود.
ویرتس و دیگر تازهواردهای کندِ لیگ برتر، باید «مجوز آرامش» داشته باشند.