اوجانی: بزرگترها خانهنشین شدند؛ فضا برای کار کودک تنگ است
اصفهان-کارگردان «شهر آرزوها» گفت: فشارها و محدودیتها باعث شده بزرگان کار عروسکی و فیلم های کودکان خانهنشین شوند و میدان به آثار سطحی و تکراری برسد.

خبرگزاری مهر، گروه استانها- کوروش دیباج: سینمای کودک و نوجوان در ایران همواره جایگاهی حساس و در عین حال پرچالش داشته است.
اگرچه در دهههای گذشته آثاری ماندگار همچون «کلاهقرمزی» و «شهر موشها» توانستند نسلهایی را با خود همراه کنند، اما در سالهای اخیر این ژانر با پرسشهای جدی مواجه بوده است.
کاهش تولید فیلمهای باکیفیت، کمرنگ شدن حضور بزرگان عروسکی، نبود سیاستگذاری منسجم در حوزه اکران و جایگزینی آثار سطحی به جای تولیدات عمیق، بارها دغدغه کارشناسان و علاقهمندان این حوزه شده است.
از سوی دیگر، تغییر نسلی و رشد هوش و آگاهی مخاطبان کودک و نوجوان سبب شده انتظارات آنان از سینما به مراتب پیچیدهتر و جدیتر شود.
نوجوان امروز دیگر تماشاگر منفعل نیست؛ او با رسانههای متنوع خو گرفته و به سرعت کیفیت و ضعف آثار را تشخیص میدهد.
بنابراین سینمای کودک نیازمند نگاهی تازه، مدیریتی کارآمد و رویکردی خلاق است تا بتواند بار دیگر جایگاه واقعی خود را در سبد فرهنگی خانوادهها به دست آورد.
در این میان، فیلم «شهر آرزوها» به کارگردانی محمد متین اوجانی که ادامهای بر قصه بامبولک است، تلاشی است برای بازگشت به ریشههای عروسکی و پیوند دوباره با مخاطب نوجوان.
به همین بهانه با اوجانی درباره چالشهای این ژانر، جایگاه جشنواره کودک، نیازهای اکران و وضعیت فیلمسازی در حوزه کودک و نوجوان گفتوگویی تفصیلی داشتیم که در ادامه میخوانید.
آقای اوجانی، شما با فیلم «شهر آرزوها» که ادامهای بر ماجراهای بامبولک محسوب میشود، در جشنواره کودک حضور دارید.
نخست بفرمایید چه چیزی شما را به سمت ساخت فیلم در حوزه کودک و نوجوان کشاند؟
به نظر من ژانر کودک بخشی جداییناپذیر از همان سینمای اجتماعی است.
بچهها در خانواده و جامعه حضور پررنگ دارند، بنابراین روایت کودکانه نیز همواره پیوندی با مسائل اجتماعی دارد.
در «شهر آرزوها» تلاش کردم فیلمی کودکانه بسازم که ساختار ارسطویی یک روایت اجتماعی را هم در خود داشته باشد.
از کودکی با فیلمهای عروسکی مثل «شهر موشها» و «کلاه قرمزی» بزرگ شدم و همیشه آرزو داشتم روزی در کارنامهام یک اثر عروسکی ثبت شود.
این فیلم برای من یک چالش سبز بود.
میخواستم ببینم آیا میتوانم از پس جلوههای ویژه، طراحی عروسک و روایت کودکانه بربیایم یا نه.
البته هرگز خودم را در حد بزرگان این عرصه مثل مرضیه برومند یا آقای طهماسب نمیدانم، اما علاقهمند بودم تجربهای داشته باشم و رزومهای در این حوزه ثبت کنم.
شما به استراتژیهای موردنیاز برای رونق سینمای کودک اشاره کردهاید.
به نظرتان مهمترین چالش این حوزه چیست؟
اصلیترین موضوع، اکران درست است.
اگر سینمادارها و مسئولان طوری برنامهریزی کنند که فیلمهای کودک در سانسهای مناسب و با تبلیغات کافی اکران شوند، این ژانر میتواند سودآور باشد.
در غیر این صورت، تهیهکنندگان رغبتی به سرمایهگذاری نخواهند داشت.
در سینمای دنیا بهترین متریالها و بیشترین انرژیها برای تولید فیلم یا انیمیشن کودک صرف میشود.
ما هم میتوانیم با یک مدیریت درست در اکران و تبلیغات، آینده این ژانر را تضمین کنیم.
شما بر نگاه متفاوت به ژانر کودک تأکید دارید.
منظورتان از این نگاه چیست؟
ما باید در مواجهه با سینمای کودک نگاه ممیزانه بزرگسال را تعدیل کنیم.
بچهها احساسات پاک و لطیفی دارند و نباید فیلمهایی برایشان ساخت که صرفاً بازتاب دغدغههای بزرگسالان است.
اگر نگاه تازهای داشته باشیم، قصههای بازتر و خلاقانهتری تولید میشود.
این مسأله شوخی نیست.
آینده فرزندان ما به کیفیت محتوایی که مصرف میکنند وابسته است.
اگر بچهها سرگرمی مناسب نداشته باشند، مشکلات رفتاری آنها به خانواده و در نهایت به جامعه منتقل خواهد شد.
به وضعیت فیلمسازی در حوزه کودک اشاره کنید.
چرا به نظر میرسد بزرگان این عرصه فاصله گرفتهاند؟
به نظر من شرایط فیلمسازی برای کودک به قدری سخت و فشرده شده که بزرگان این حوزه دلسرد شدهاند.
یا سنشان بالا رفته و حوصله ندارند یا میبینند نمیتوانند حرف دلشان را بزنند.
نمونهاش خانم مرضیه برومند است که با سریال عروسکی «کلود دمنه» به سراغ یک ادبیات ایرانی رفت، اما با مشکلات متعدد روبهرو شد و پروژه نیمهکاره ماند.
وقتی فضا بسته شود، بزرگان خانهنشین میشوند و نتیجه آن فاصله گرفتن سینما از آثار عمیق کودکانه است.
در عوض، کمدیهای سطحی با بازیگران تکراری و موسیقیهای کلیشهای روی پرده میروند و کیفیت آثار به شدت افت میکند.
از نظر شما مهمترین ویژگی نسلی که امروز مخاطب سینمای کودک است چیست؟
بچههای امروز به هیچ عنوان سادهلوح یا کمدانش نیستند.
آنها بسیار باهوشاند و حتی میتوان گفت بخشی از دایره تجربه بزرگسال را پشت سر گذاشتهاند.
اگر کسی بخواهد برای کودک فیلم بسازد باید بداند با نسلی طرف است که خیلی خوب میفهمد، به راحتی گول نمیخورد و تفاوت محتوا را تشخیص میدهد.پس باید فیلم کودک را در سطحی تولید کنیم که حتی بزرگسال هم بتواند از آن لذت ببرد.
به نظر شما جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان چه نقشی در رشد این ژانر دارد؟
نخستین نقش جشنواره این است که پرقدرت و با کیفیت برگزار شود.
این جشنواره باید علاوه بر نمایش آثار، زمینه اکران گسترده آنها را در سطح کشور فراهم کند.
جشنواره اگر بتواند این مسیر را هموار کند، بیشترین خدمت را به سینمای کودک کرده است.
مهم است که جشنواره صرفاً به چند روز نمایش محدود نشود، بلکه آغازگر چرخهای برای دیده شدن و فروش فیلمهای کودک باشد.
شما شخصاً آینده سینمای کودک در ایران را چگونه میبینید؟
با همه مشکلات، امیدوارم.
ما نیروی انسانی خلاق داریم و تجربههای موفقی در انیمیشن و عروسکگردانی ثبت کردهایم.
تنها نیاز است مدیریت و سیاستگذاری درست اتفاق بیفتد.
اگر این نگاه اصلاح شود، سینمای کودک میتواند دوباره درخشش گذشته را به دست آورد و حتی در عرصه بینالملل هم موفق شود.