جایگاه زنان هنرمند نوگرا در تاریخ معاصر کجاست؟؛ مقایسه با آثار مردان
زنان هنرمند نوگرای ایرانی با بهرهگیری از فناوریهای جدید، مفاهیم نوین و رویکردهای معاصر، سبکهای متفاوتی را شکل دادهاند که با حفظ ریشههای فرهنگی و تاریخی در قالب مدرن ارائه میشوند.

خبرگزاری مهر-گروه هنر-آزاده فضلی؛ نمایشگاه «به گزارش زنان» اول تا سوم مرداد ۱۴۰۴ با نمایش آثار ۶۵ زن هنرمند نوگرا با ۱۲۰ اثر در موزه هنرهای معاصر تهران، ۱۲۰ اثر از ۱۲۰ هنرمند زن نوگرای جوان در گالریهای خانه هنرمندان ایران و آثاری از ۲۸۰ هنرمند زن نوگرا در ۱۳ گالری پایتخت آغاز به کار کرد.
اکنون این نمایشگاه، تنها در موزه هنرهای معاصر تهران برپاست و قرار است تا نیمه مهر ادامه داشته باشد.
از نشانههای مهم گذار جامعه سنتی به جامعه مدرن، حضور و نقش اجتماعی زنان در ثبت روایت و نقد جامعه معاصر خویش است و هنر یکی از ابزارهایی است که امکان ثبت و روایت و نقد را میدهد.
در همین راستا نمایشگاه «به گزارش زنان» حضور و تلاش زنان هنرمند نوگرا در یک قرن گذشته را به شکلی پیوسته و پیدایش و حضور رسمی اندک این زنان پیشگام را در عرصه نوگرایی تا امروز به نمایش گذاشته است.
هنر نوگرای ایران به دورهای از تاریخ هنر ایران اشاره دارد که با رویکردهای نو و مدرن در هنر شکل گرفت، به ویژه پس از دوران قاجار و پهلوی.
ریشههای نوگرایی در هنر ایران را میتوان در برخورد جامعه ایرانی و روشنفکرانش با اندیشههای اروپایی و نیز آشنا شدن با تکنیکها و ابزارهای جدیدی چون رنگ روغن و دوربین عکاسی پیدا کرد.
این دوره شاهد تحولاتی اساسی در هنر ایران بود از جمله ورود تکنیکها و مفاهیم جدید غربی و همچنین تلفیق آنها با سنتهای هنری ایرانی.
اما هنر نوگرای ایرانی در حوزه زنان هنرمند، ویژگیها و خصوصیات منحصر به فردی دارد که این نسل از هنرمندان توانستهاند با بهرهگیری از رویکردهای نوین، دیدگاهها، ارزشها و هویتهای فرهنگی را به شیوههای تازهای بیان کنند.
زنان هنرمند نوگرای ایرانی با بهرهگیری از فناوریهای جدید، مفاهیم نوین و رویکردهای معاصر، سبکهای متفاوتی را شکل دادهاند که با حفظ ریشههای فرهنگی و تاریخی، در قالب مدرن ارائه میشوند.
موضوعی که قصد داریم در ادامه به آن بپردازیم، مقایسه آثار هنری زنان و مردان نوگرای ایرانی است که این مهم، در قالب چند نکته و مورد، قابل بررسی است.
اولین مورد، زمینههای فرهنگی و اجتماعی است؛ در جامعهای که نقش و وضعیت زنان و مردان در آن متفاوت است، آثار هنری هر گروه تحت تأثیر این فاکتورها شکل میگیرد.
زنان هنرمند نوگرای ایرانی، بهویژه در محیطهایی که محدودیتهای فرهنگی و اجتماعی وجود دارد، اغلب مجبورند با چالشهای بیشتری روبهرو شوند و این تأثیر در نوع اثر و موضوع آنها دیده میشود.
دومین مورد، در زمینه انتخاب محتوا و موضوعات است؛ آثار زنان نوگرای ایرانی اغلب بر موضوعاتی چون هویت، جنسیت، حقوق زنان، تجربیات شخصی و روایتهای فرهنگی و اجتماعی تمرکز دارند در حالی که آثار مردان ممکن است بیشتر به مفاهیم عمومی، فلسفی یا انتقادی در سطح بزرگتری بپردازند.
روشهای بیان و سبکشناسی، مورد سوم است که در بعضی موارد، زنان هنرمند نوگرای ایرانی از روشهای نوآورانه و رمزی بهره میبرند تا مفاهیم حساس را منتقل کنند، چراکه در بعضی موارد محدودیتهایی برای بیان آزادانه دارند.
مردان هنرمند هم در این مسیر متفاوت عمل میکنند و ممکن است از روشهای مختلفی برای بیان مفاهیم استفاده کنند.
آثار زنان و مردان نوگرای ایرانی هر کدام نقش و جایگاه ویژه خود را دارند و هر کدام به شکل متفاوتی به توسعه هنر نوگرای معاصر کمک میکنند
مورد چهارم، مقایسه آماری و کیفی تعداد هنرمندان است که از این نظر، ممکن است تعداد زنان هنرمند نوگرای ایرانی نسبتا محدودتر باشد اما آثار آنها اغلب ارزشمند و متفکرانه است و توانستهاند نکاتی تازه و جالب را ارائه دهند.
در مقابل، آثار مردان ممکن است تنوع بیشتری داشته باشد اما این به معنای برتری نسبت به آثار زنان نیست؛ بلکه بیشتر نشاندهنده مسیر متفاوت مواجهه و بیان است.
مورد پنجم نقش و تاثیرگذاری آثار هنری است که در برخی موارد، آثار زنان نوگرای ایرانی به دلیل دیدگاههای نوینی که دارند، تاثیرگذاری عمیقتری در تغییر نگرشها و روندهای هنر معاصر داشتهاند، چون غالباً آنها به موضوعاتی میپردازند که کمتر در عرصههای هنری مطرح شده است و این موضوعات بر اساس تجربیات و دیدگاههای متفاوت شکل گرفته اند.
در کل، نمیتوان به طور کلی گفت که آثار زنان و مردان نوگرای ایرانی از نظر ارزش هنری قابل مقایسه نیستند، چراکه هر کدام ویژگیها، محتوای خاص و سبکهای متفاوتی دارند.
بلکه باید گفت هر گروه نقش و جایگاه ویژه خود را دارند و هر کدام به شکل متفاوتی به توسعه هنر نوگرای معاصر کمک میکنند.
از طرف دیگر، مقایسه میزان اعتبار و تاثیر آثار زنان و مردان هنرمند در حوزه تجسمی نیازمند نگاه دقیق و نقدهای متنوع است، چون هر 2 گروه در مسیر خود به اثرات قابل توجهی دست یافتهاند اما زمینهها، رویکردها و میزان شناختهشدگی متفاوت است.
در مسیر تاریخ هنر تجسمی ایران، معمولاً مردان هنرمند نقش بیشتری در تاریخسازی و شناخته شدن داشتهاند، زیرا فضای فرهنگی و اجتماعی در گذشته بیشتر به نفع مردان بود اما در دهههای اخیر، حضور زنان هنرمند نوگرای ایرانی در عرصه تجسمی بسیار چشمگیرتر شده و آثار برجستهای خلق کردهاند.
آثار زنان هنرمند نوگرا در حوزه تجسمی اغلب به موضوعات هویت، بدن، جنسیت و رابطه انسان با محیط و فرهنگ میپردازند و سعی در نوآوری در تکنیکها و مفاهیم دارند.
این آثار عموماً در فضاهای هنری، گالریها و نمایشگاههای بینالمللی دیده شده و توانستهاند تأثیرگذار باشند.
آثار مردان هنرمند نوگرا، اما عمولاً تنوع بیشتری در فرم و محتوا دارند و در تاریخ هنر ایران شناختهشدهتر هستند.
در دورههای اخیر، زنان هنرمند حوزه تجسمی در داخل و خارج از کشور، اعتبار و جایگاه قابل توجهی کسب کردهاند، بهویژه در رقابتهای بینالمللی و جشنوارههای معاصر.
این آثار غالباً بر پایه نوآوری، روایتهای شخصی و پرداختن به مسائل اجتماعی و فردی است.
در مقابل، آثار مردان در میان آثار کلاسیک و نوگرای ایرانی، جایگاهی دیرینهتر دارند، ولی لازم است توجه کنیم که این برتری تاریخی، نمیتواند نشاندهنده ناپایداری یا کمارزش بودن آثار زنان باشد بلکه برعکس، ارتفاع و حضور فعلی زنان در این حوزه نشانهای از روند مثبت و در حال توسعه است.
در مجموع، امروزه آثار زنان هنرمند در حوزه تجسمی در ایران، به ویژه در عرصه هنر نوگرای معاصر، در حال کسب توجه و اعتبار چشمگیری هستند و در کنار آثار مردان، سهم مهمی در شکلگیری هنر تجسمی معاصر ایران دارند.
با توجه به این روند رو به رشد، در آینده میتوان انتظار داشت که این آثار بیشتر مورد توجه و اعتبار قرار گیرند.
نمایشگاه «به گزارش زنان» که آثار زنان هنرمند معاصر را در چند نمایشگاه مجزا به نمایش گذاشت نیز نه فقط بازتاب حضور کمرنگ یا پررنگ زنان در هنر معاصر ایران، بلکه گزارشی محکم و پرصلابت از کنشگری آنان در شکلدهی به زبان بصری معاصر کشور است.
«به گزارش زنان» چهرهای واقعی و نه آرمانی از زن ایرانی به عنوان هنرمند را به نمایش گذاشته و این پیام را اعلام میکند که دیگر دوران اینکه زن صرفاً سوژه یا موضوع باشد، گذشته است؛ او اکنون سازنده و معناپرداز اصلی است.
زنان هنرمند ایرانی با استفاده از سوژهها، رسانهها و فرمهای متنوع هنری، به زبان شخصی خود رسیدهاند؛ زبانی که تنها از جنس لطافت و زیبایی نیست بلکه دربردارنده مقاومت، نقد و تأمل است.
از طرف دیگر در بحث بازار هنر نیز میتوان مقایسهای اجمالی داشت و با استناد به تنها حراج رایج در ایران، میتوان گفت که رقابت جنسیتی در بازار هنر معنای خاصی ندارد و همان طور که آثار حسین زنده رودی، سهراب سپهری و پرویز تناولی رکوردار هستند، آثار ایران درودی، بهجت صدر و منیز فرمانفرماییان نیز رکوردهای قابل توجهی را رقم زدند.