قایقی میسازم و دل میزنم آخر به دریا...
فاطمه عارفنژاد به بهانه حرکت کاروان دریایی صمود به سمت غزه و بازداشت آنها توسط رژیم صهیونیستی، شعر تازهای سروده است.

به گزارش خبرنگار مهر، فاطمه عارفنژاد به بهانه حرکت کاروان دریایی صمود به سمت غزه و بازداشت آنها توسط رژیم صهیونیستی، شعر تازهای سروده است.
عارفنژاد در مقدمه شعر خود نوشته است «خدا رحمت کند سهراب را که هنوز و همچنان میخواند: پشت دریاها شهری است، قایقی باید ساخت»
در ادامه شعر عارفنژاد را با هم میخوانیم؛
*
تکیه کرده پیش چشمان ترم، بندر به دریا
قایقی میسازم و دل میزنم آخر به دریا
گوشماهیها فقط کابوس میبینند وقتی
میرسد اخبار تلخ از جنگ خیر و شر به دریا
پشت آبیهای موجآلوده شهری هست و طوفان
گفته است از مردمش رازی جنونآور به دریا
بلکه با امواج یارای کمک باشد، در آنجا
میدود گاهی نگاهی سرخ از سنگر به دریا
غرق خواهد شد ولی هر کشتیِ گردابدیده
تا مگر ملحق شود افسانهای دیگر به دریا
راه را گم میکنم در پرسوجوی موج و ماهی
من که بیش از هرچه ساحل داشتم باور به دریا
دفترم میسوزد و بعد از غروبی ناگهان، باد
میبرد از شعر من یک مشت خاکستر به دریا…