برگزیدگان جشنواره شعر پروانگی معرفی شدند؛ تحریم داخلی بیشتر از خارجی!
اختتامیه نخستین جشنواره شعر «پروانگی» امشب با حضور جمعی از شاعران، برگزیدگان و تعدادی از بیماران پروانهای در باغ کتاب تهران برگزار و از شاعران برگزیده تقدیر شد.

به گزارش خبرنگار مهر، اختتامیه نخستین جشنواره شعر «پروانگی» امشب با حضور جمعی از شاعران، برگزیدگان و تعدادی از بیماران پروانهای در باغ کتاب تهران برگزار شد.
قزوه: دبیری جشنواره شعر «پروانگی» پرافتخارترین دبیری من در عمرم بوده است
در ابتدای این مراسم که اجرای آن را فاطمه افشاریان برعهده داشت، علیرضا قزوه دبیر علمی این جشنواره، گفت: همایشهای زیادی را دبیری کردم، ولی دبیری در این جشنواره را جزو افتخاراتم میدانم.
چون امروز از عزیزانی تقدیر میکنیم که با سختی و مشقت زندگی کردهاند و شعر گفتهاند و اینجا حضور دارند.
این افراد میتوانند برای جامعه ما یک الگو باشد.
قزوه ادامه داد: کاری که آقای هاشمی در خانه ایبی کرده، کار بزرگی ست.
این بچهها رها شده بودند و کسی به آنها کمک نمیکرد.
حالا این بچهها دیگر مشکلی ندارند و حتی به برخی از آرزوهایشان رسیدهاند.
با وجود تحریمها با سختی تمام و بدون اتکا به بودجه دولتی هر ماه باندها و داروها به بچهها میرسد.
من میخواهم همینجا هم از وزیر بهداشت و هم از رئیس جمهور خواهش کنم که حتما یک بازدیدی از خانه ایبی داشته باشند.
وی ادامه داد: شعرهایی که به ما رسیده، شعرهای بسیار خوب و قوی است و از دل برآمده است.
کتاب این جشنواره درمیآید و در جشنواره سال بعد هم شاهد کارهای خوب خواهیم بود.
از ۸ کشور به دبیرخانه آثار رسید.
من هم برای این موضوع شعر گفتهام.
قزوه در ادامه غزلی با این مطلع برای بیماران پروانهای خواند:
گرچه این پروانهها در شعله مسکن داشتند
خنده میکردند و در خون سوز شیون داشتند
گلفروشان دستهاشان غرق تیغ و ناله بود
با تبسم دستههای گل به دامن داشتند
از حباب زخمهاشان روز و شب خون میچکید
سالها پیراهنی از جنس سوزن داشتند
دردمندانی چنین فردا شفیع محشرند
شد شفاعتنامه هر زخمی که بر تن داشتند
جان فدای نازنازانی که طوق زخم را
همچو طوق بندگی عمری به گردن داشتند
تحریمهای داخلی بیماران پروانهای را بیشتر از تحریمهای خارجی اذیت میکند
در ادامه سید حمیدرضا هاشمی گلپایگانی موسس و مدیرعامل خانه ایبی ایران، گفت: ما خیلی تلاش کردیم که در دوران تحریم، عزیزان مان کوچکترین کمبودی را حس نکنند.
حضرت آقا میفرمایند اگر میخواهیم در یک خانواده کسی مریض شد، جز رنج مریضداری رنج دیگری نداشته باشند.
ما باید به این فرمایش عمل کنیم.
خانه ایبی یک سازمان مردمنهاد است.
در این خانه ما در حال مقابله با تحریمهای خارجی و تحریمهای داخلی هستیم که تحریمهای داخلی خیلی بیشتر ما را اذیت میکنند.
با اینهمه چون که ما تشکلی مردمی هستیم، نباید هیچ سدی مقابل خودمان حس کنیم.
من همیشه به عزیزانم عرض کنم به هیچ عنوان نگران پانسمانها و داروها نباشید.
وظیفه ما این است که تحریمها را دور بزنیم و این پانسمانها در اختیار عزیزانمان قرار بگیرد.
هاشمی گلپایگانی ادامه داد: قرار شد در زمینه شعر هم فعالیت کنیم و از ذوق و هنر عزیزان هم استفاده کنیم.
موضوع به آقای قزوه پیشنهاد شد و با کمال مهر استقبال کردند و خیلی کمک کردند.
مدیرعامل خانه ایبی گفت: زبان شعر زبان گویایی است.
شعرهایی آمده که درد و رنج عزیزان را با زبان شعر بیان میکند.
اینها میتواند در جامعه اثر خیلی خوبی داشته باشد.
این بیماری چیزی نیست که کسی را زمینگیر کند.
تمام کسانی که این بیماری را دارند، هر کدامشان دارای یک هنر هستند.
در این بیماری انگشتان دست به مرور به هم میچسبد و جمع میشود.
با این وجود ما کسانی را داریم که قلم لای دستشان میگذارند و طراحیهایی میکنند که ما نمیتوانیم.
این عزیزان در موسیقی و شعر و صنایع دستی و… فعالیت دارند.
باید بگوییم ایبی معلولیت و محدودیت نیست، بلکه ایبی هم یک بیماری در کنار سایر بیماریها است.
فقط باید کمک کنیم که آنها بتوانند مسیر زندگی خودشان را ادامه دهند و ما هم کنارشان باشیم.
شروع شعرخوانیها
اولین شاعری که برای جمع شعرخوانی کرد، مصطفی محدثی خراسانی شاعر و از اعضای هیئت داوران جشنواره پروانگی بود:
شفافتر از نور
زیباتر از مهتاب
نازکتر از گلها
روشنتری از آب
*
چون شمع میسوزی
ای گرمی خانه
در حلقهی مهرت
ما مثل پروانه
*
تو هدیهای، لطفی
لطف خداوندی
خانه گلستان است
وقتی که میخندی
*
ای زخمی معصوم!
دیدار تو زیباست
با شادیات شادیم
درد تو درد ماست
*
تو چلچراغ راه
در این شب تاری
تو امتحان ما
در درس ایثاری
*
ما با تو همراهیم
ما با تو همپیمان
ما دوستت داریم
ای لطف بی پایان!
سپس عماد الکثیری از شوش دانیال برای شعرخوانی دعوت شد که او شعری به زبان عربی برای درباره بیماری ایبی خواند.
شعر بیماری ایبی را از یک رنج خاموش به یک روایت قابل لمس تبدیل میکند
در ادامه از زهرا پرویزی از بیماران پروانهای برای شعرخوانی دعوت شد.
زهرا پرویزی در ابتدای صحبت خود، گفت: هنر وقتی که در خدمت آگاهیبخشی درباره بیماریها باشد، میتواند هم شفابخش باشد و هم بیدارکننده.
شعر اگرچه ابراز تشخیص پزشکی نیست اما در آشکارسازی بیماریهای پنهان و جلب نهادهای مسئول، نقش اساسی دارد.
شعر بیماری را از یک رنج خاموش به یک روایت قابل لمس تبدیل میکند.
پرویزی ادامه داد: بیماران پروانهای اغلب با درد و رنجهایی مواجه هستند که در هیچ کجای پرونده آنها ثبت نمیشود.
اما شعر میتواند زبان این رنج باشد.
ابزاری باری آنچه که گفتنش دشوار است.
جشنواره پروانگی نه تنها آغاز همدلی بود بلکه تجلی هنر در خدمت انسانیت است.
در این حرکت نمادین درد به واژه بدل شد و واژه به پرواز و پرواز به امید.
باشد که این امید آغازی باشد بر روشنایی بیشتر.
سپاس که به زخم های خاموش جان بخشیدید.
وی در ادامه چند رباعی برای جمع قرائت کرد:
نمیدانم چرا پروانه گشتم
در این دنیا چرا افسانه گشتم
تمام قصهام عشق است و امّید
بدون عشق من فرزانه گشتم
*
من آن آهنم که سوزانم جهان را
به درد خویش گریانم جهان را
ز مهر مادرم دُردیکشانم
که گردم مست و رقصانم جهان را
*
به آشوب دل دیوانه سوگند
به اشک و بغض بی صبرانه سوگند
بتابد نور رحمت از دل صبر
به بال زخمی پروانه سوگند
*
حدیث عشق از پروانه آموز
میان شعلهها جانانه آموز
که در آتش به شوق نور رقصید
جنون را زان دل دیوانه آموز
در ادامه هاشمی گلپایگانی با اشاره به دو خواهر بیمار پروانهای که هردو دانشگاهی هستند، گفت: همه بیماران پروانهای برای من عزیز هستند، اما چون زهراخانم و آقامحمدمهدی دوقلو هستند و هردو هم نماد پیشرفت بچهها هستند، دوست دارم از آنها کمی بگویم.
خدا بعد از ۱۴ سال این دو بچه را به پدر و مادرشان میدهد و جالب اینکه این دو خواهر و برادر همیشه هم با هم هستند.
بسیار هم موفق هستند.
وی افزود: آقای محمدمهدی پرویزی، برادر دوقلوی خانم زهرا پرویزی، از افتخارات ما هستند.
در کل دنیا بیماری پروانهای نداریم که پزشکی خوانده باشد و تخصص گرفته باشد.
ایشان به تازگی هم ده مقاله دادهاند و نفر برتر شدهاند.
آقای دکتر پرویزی نمادی از فرزندان من هستند که همه آنها توانا هستند.
سپس دکتر محمدمهدی پرویزی، بیمار پروانهای و نبخه علمی، گفت: از آقای هاشمی و آقای قزوه تشکر میکنم که این جشنواره را برپا کردند.
شعر از دل میآید و هر چه از دل بیاید به دل هم مینشیند.
وقتی شعر گفته میشود از نهاد انسان برمیآید.
به همین دلیل شعر بیان ناگفتهها بوده است و هرچه سختمان بوده، در قالب شعر میگفتیم.
دوست دارم در خصوص تحریمها بگویم پروانهها فقط پرواز نمیخواهند؛ پراونهها میخواهند که جهان و تحریمها بالشان را نشکنند.
میترسم اگه پانسمامت کنم؛ با یه لمس کوچیک زمینگیر شی...
سپس طیبه عباسی برای شعرخوانی دعوت شد.
عباسی غزلی تقدیم به بیماران پروانهای از زبان مادرانه ارائه کرد:
چطوری تو دستم بگیرم تو رو؟
چطور صورتت رو نوازش کنم؟
تو آغوشم آروم نمیشه غمت
چقد زخمهاتو شمارش کنم؟
*
جلو چشم من داری پرپر میشی
دعا میکنم غصههات کم بشه
نشد کاری واست کنم، گریههام
برات کاش یک ذره مرهم بشه
*
تن نازکت اونقَدَر زخمیه
که طاقت نداری ببوسم تو رو
غمی که به عمره میجنگی باهاش
داره میکشه هم منو، هم تورو
*
با هر تاولی که روی پوستته
منم با تمام تنم سوختم
تا آروم کنم چند لحظه تورو
زمین و زمان رو به هم دوختم
*
میترسم اگه پانسمامت کنم
با یه لمس کوچیک زمینگیر شی
پرستاریتو میکنم روز و شب
نمیخوام که قبل از خودم پیر شی
*
شبایی که خواب از سرت میپره
برات شعر میبافم از زندگی
زمستون حریفت نمیشه گلم!
تموم میشه این سوز پروانگی
*
بگو قصه و حرف پروانهها
فقط بال زخمی، فقط درد نیست
دلت وقتی آتیش میگیره دیگه
هوای زمستون برات سرد نیست
*
روی هرچی تاول روی هرچی زخم
فقط چند لحظه چشاتو ببند
مث مردم عادی پیرهن بپوش
مث مردم عادی یک کم بخند
*
برو مدرسه پشت نیکمت بشین
مث بچههای دیگه شاد باش
برای یه بارم شده تو خیال
از این درد تکراری آزاد باش
*
نذار خستگی بشکنه بالتو
برو مدرسه زنگ پروانههاست
مدادرنگیهاتو ببر با خودت
خدا عاشق رنگ پروانههاست
در ادامه فاطمه بتول سایوز از کشور ترکیه، شعر به زبان ترکی برای جمع خواند.
رضا نیکوکار شاعر بود که برای شعرخوانی دعوت شد.
او ترانهای برای حاضران قرائت کرد:
به پروانگی هات عادت نکن
اگه پیله کردن بهت دردها!
اگه حتی با سنگ نامردمی
دلت رو شکستند نامردها!
*
به پروانگی هات عادت نکن
جهان پیله ی دور تن های ماست
نترس از شب سرد تنهاییات
خدا محرم قلب تنهای ماست
*
به این تاولایی که داری قسم
به دردی که هر روز تو جونته
دلت خونه امن و پاک خداست
که زیبایی توی رگ و خونته
*
تو دنبال یک جرعه آرامشی
می دونم دلت اونقدام سرد نیست
نذار خم به ابروت بیاد ماه من!
از این زندگی سهم تو درد نیست
*
خودت باش کوه صبور و سترگ
خودت باش؛ روشن تر از آفتاب
خودت زندگی رو تو مشتت بگیر
به تاریک شب های سردت بتاب
*
اگه از زمین و زمون خسته ای
اگه زندگی جز غم و رنج نیست
خدا از دل رنج پیدا میشه
یه وقتایی رنجم بجز گنج نیست
*
میدونم چقد سخته، اما بدون
میاد روزی که غرق لبخند شی
میاد روزی که بی غم و درد و رنج
به آرامش زندگیت بند شی
*
خدایا خودت دستشونو بگیر
که این رنج ممتد کمی کم بشه
خودت زخم پروانه هاتو ببند
نذار بال پروانه هات خم بشه
*
تو دنبال یک جرعه آرامشی
می دونم دلت اونقدام سرد نیست
نذار خم به ابروت بیاد ماه من!
از این زندگی سهم تو درد نیست...
سپس فاطمه آزادیمنش از سوریه برای شعرخوانی دعوت شد.
آزادیمنش شعری به زبان عربی قرائت کرد.
در ادامه سعیده حسینجانی دو رباعی و غزلی با این مطلع برای جمع خواند:
بی خبر مانده ایم دردا از دل پروانهها
آتشی سر میکشد در منزل پروانهها
سپس محمدرضا دانشی از شاعران و بیماران پروانهای برای شعرخوانی دعوت شد:
سر به سوی آسمان بردم همی
از خدای خود طلب کردم همی
از تو میخواهم که یار من شوی
هم عطا کن صبری و هم مرهمی
آنقدر نازک است دلش کَنده میشود؛ با هر تکان کوچک باران، نسیم، نور...
در ادامه سیده کبری حسینی بلخی از افغانستان شعری با این مطلع خواند:
از پیله بیرون میپرد، دنیا پر رنگ است
انگار دنیا برگی از دیوان ارژنگ است
در ادامه رقیه رضوی از هند بود که شعری به زبان اردو قرائت کرد.
آخرین شاعر، مصطفی توفیقی بود که شعری برای بیمارانه پروانهای خواند:
خاموش ماندهایم به دیدار آفتاب
اینجا چراغ رابطه هرچند روشن است
این خانه نیست، خاک نگهداری گل است
این خانه نیست، شیشهی پروانهی من است
*
در شیشهام فرشته آبیِ کوچکیست
که بالهاش تُردترین بالِ عالم است
زیباییش؟
قشنگتر از هرچه دیدهای
«زیبا» برای آنکه صدایش کنی کم است
*
پروانهای لطیف شبیهِ مِهی رقیق
پروانهای نشسته پسِ پردههایِ تور
آنقدر نازک است دلش کَنده میشود
با هر تکان کوچک باران، نسیم، نور
*
تا او نبیند اشک مرا، قبلِ دیدنش
بر صورتِ تکیده خود آب میزنم
تا نشکند –خدای نکرده- دو بالِ او
«از دور بوسه بر رخ مهتاب میزنم»
*
از خستگی خانه به ایوان که میروم
خود را درون شیشه به بنبست میکشم
در حسرت نوازشِ آن دستهایِ ماه
«بر پوستِ کشیدهی شب دست میکشم»
تجلیل از برگزیدگان نخستین جشنواره شعر پروانگی
در ادامه از شاعران برگزیده نخستین جشنواره ملی «پروانگی» با حضور علیرضا قزوه، حجت الاسلام هاشمی گلپایگانی مدیر خانه ایبی، مصطفی محدثی خراسانی، و… تقدیر شد.
طبق بیانیه هیئت داوران شاعران برگزیده نخستین جشنواره ملی شعر «پروانگی»، به این شرح است: میثم داودی، رضا نیکوکار، نجمه پورملکی، محمد زارعی، منیره سادات هاشمی، معصومه صاحبی، زهرا شعبانی، فائزه زرافشان، حسین دهرویه، سید حسین ابراهیمی، مصطفی توفیقی، محسن کلهر، اسماعیل نمازیان، عماد الکثیری الغراوی، طیبه عباسی، هیلانه عطاء الله (از سوریه)، فاطمه آزادی منش (از سوریه)، سیده شریعت رضوی(از علیگر، هند)، فاطمه بتول سایوز(ترکیه)، سیده کبری حسینی بلخی (از افغانستان).
همچنین از رقیه صباحت رضوی (هند)، میترا ملک محمدی، دکتر سید محمد رضا موسوی صابری(هند)، دکتر اصغر مسعودی(رئیس خانه فرهنگ جمهوری اسلامی ایران در لاهور)، دکتر سید تصور مهدی (هند) به عنوان شاعران تقدیری، تقدیر شد.
بیماران پروانهای برگزیده
پایانبخش این قسمت، تقدیر از برگزیدگان بخش «شاعران پروانهای» بود؛ بیماران پروانهای شاعر که در نخستین جشنواره شعر پروانگی حائر رتبه برتر شدند.
در این بخش از زهرا پرویزی، زهرا موذنی، دانیال افتخاری و محمدرضا دانشی از شاعران و بیماران پروانهای تقدیر شد.
گفتنی است داوران بخش شعر فارسی علیرضا قزوه، علی محمد مؤدب، مصطفی محدثی خراسانی و سید مسعود علوی تبار؛ داور بخش شعر ترکی، انگلیسی و اسپانیایی دکتر یوشدا کامل؛ داور بخش شعر اردو محمد عشرت صغیر (شاه جهان پور، هند)، دکتر علی مزمل لاهوری (پاکستان)، دکتر عظمی زرین نازیه(پاکستان) و داور بخش شعر عربی دکتر ریاض کریم عبد الله البدیری (عراق) بودند.