خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

دوشنبه، 14 مهر 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

شعر تاجیکستان به قبل و بعد از سهراب سپهری تقسیم می‌شود

مهر | فرهنگی و هنری | دوشنبه، 14 مهر 1404 - 07:57
شاه‌منصور شاه‌میرزا شاعر و پژوهشگر تاجیکستانی می‌گوید شعر تاجیکستان به دلیل تأثیر بسیار زیاد سهراب سپهری، به قبل و بعد از سهراب تقسیم می‌شود و او این ادعا را در مقالات مختلف ثابت کرده است.
سهراب،شعر،تاجيكستان،سپهري،فارسي،خط،ايران،كتاب،شاعران،كتابخان ...

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ جواد شیخ الاسلامی: ۱۵ مهر، مصادف با سالروز تولد سهراب سپهری، یکی از شخصیت‌های کلیدی و تأثیرگذار در تحولات شعر و هنر معاصر ایران است.
سپهری از خانواده‌ای با ریشه‌های عمیق در فرهنگ و ادب پارسی برخاسته است؛ پدربزرگ او، ملک‌المورخین و لسان‌الملک سپهر، نویسنده نامدار «ناسخ‌التواریخ» و مادربزرگش، حمیده سپهری، شاعر بوده که اشعارش در مجموعه «زنان سخنور ایران» به چاپ رسیده است.
سهراب سپهری در مهر سال ۱۳۰۷ در کاشان متولد شده است.
او به‌عنوان هنرمندی چندوجهی، نقشی اساسی در ادبیات مدرن ایران از طریق تلفیق شعر و نقاشی ایفا کرد.
تأثیر سپهری بر ادبیات پس از خود، به ویژه بر نسل‌های متأخر، از طریق ارائه یک جهان‌بینی که میان مفاهیم عرفانی و مدرنیته پل می‌زد، بسیار قابل توجه است.
آثار شعری او، به ویژه مجموعه‌هایی چون «صدای پای آب» و «حجم سبز»، نه تنها در ایران مورد توجه شاعران و مخاطبان قرار گرفت، بلکه پس از ترجمه به زبان‌های دیگر، برای او شهرتی فراتر از ایران فراهم کرد.
به بهانه سالروز تولد سهراب سپهری، سراغ «شاه‌منصور شاه‌میرزا» شاعر، نویسنده و پژوهشگر تاجیکستانی رفته‌ایم تا درباره ظهور و بروز شعر سهراب در تاجیکستان و کشورهای آسیای میانه صحبت کنیم.
اینکه سهراب سپهری در تاجیکستان چقدر خوانده شده است؟
چه کسی و کسانی در معرفی سهراب سپهری به شاعران و ادبای تاجیکستانی نقش داشته‌اند؟
و در نهایت به این موضوع برسیم که وضعیت شعر فارسی در تاجیکستان امروز چگونه است؟
آیا شاعران و ادبای این کشور با خط و الفبای فارسی آشنا هستند، یا اینکه هنوز هم آثار ادبی فارسی را با زبان سیریلیک می‌خوانند؟
«سرمه‌ دل» در زمینه مردم‌شناسی، «مادرنامه» گلچین درخشان‌ترین چکامه‌های فارسی در ستایش مادر، «باغ شفتالو» مجموعه‌داستان، «می‌خواستم پرنده شوم» مجموعه‌غزل، «دینم عشق است» مجموعه‌شعر و «نسیمی از بخارا» برگردان اشعار رودکی به خط سریلیک، بخشی از آثار شاه‌منصور شاه‌میرزا است که در ایران و تاجیکستان منتشر شده است.
در ادامه بخش اول گفتگو با شاه‌منصور شاه‌میرزا را می‌خوانید؛
* آقای شاه‌منصور، علاقه شما به سهراب سپهری در میان شاعران غیرایرانی کم‌نظیر است.
از اینجا شروع کنیم که چه شد به عنوان یک شاعر و پژوهشگر تاجیکستانی به سهراب سپهری علاقه‌مند شدید؟
واقعیتش اینکه بنده در یک خانواده فرهنگی به دنیا آمدم.
پدرم که خدا رحمتش کند، نویسنده بود و مولف بیش از ۱۸ کتاب بود و یک کتابخانه بسیار بزرگ داشت که در شهرستان خودمان هم کتابخانه بزرگی محسوب می‌شد.
ما اطراف خجند زندگی می‌کنیم.
خجند هم مثل شهر اصفهان و تبریز یک شهر قدیمی و دارای قدمت بسیار زیادی است.
وقتی که من صاحب سواد شدم و در کتابخانه پدرم وقت می‌گذراندم، پدر می‌گفت این کتاب‌ها مثل شما فرزندان من هستند و وقتی که اینجا هستید، باید با احتیاط با آنها رفتار کنید.
تأکید می‌کرد هرکتابی که برمی‌دارید، در جای خودش بگذارید.
اگر می‌گفتی کتاب «جنگ و صلح» تولستوی کجاست، می‌گفت ردیف فلان و قطار فلان و شماره فلان.
یعنی همه‌چیز در این کتاب‌خانه در جای خودش قرار داشت.
یک روز کتابی به دستم افتاد که نامش «امواج کارون» بود؛ برگزیده شعر معاصر ایران.
در آن کتاب دو سه تا شعر از سهراب سپهری خواندم و به نظرم خیلی جالب آمد.
اشعار زیادی هم از این شاعران در کتاب نبود؛ از هر شاعر چند شعر کوتاه.
همین چند تا شعر، علاقه من به شعر سهراب را جرقه زد.
شعر سپید و نیمایی ایران جایگاه چندان جدی در تاجیکستان نداشت، اما وقتی که شعر سهراب شناخته شد، یک غلغله در تاجیکستان به پا کرد.
کم‌کم شعرای ما شروع کردند به تقلید کردن از سهراب.
من یک مقاله به نام «سهراب در سپهر شعر تاجیکستان» دارم که در مجله‌ شعر هم منتشر شد
* اولین کتابی که از سهراب خواندید، کدام کتاب بود؟
سال‌های ۸۹ و ۹۰ میلادی بود که فروشگاه الهدی در مرکز شهر دوشنبه یک کتابفروشی راه‌اندازی کرد؛ در ایامی که من دانشجو بودم.
آنجا کتابی به نام «هشت کتاب» به چشمم خورد.
دیدم روی کتاب اسم سهراب سپهری را نوشته است.
من از بچگی با خط فارسی آشنا بودیم، به همین خاطر کتاب را خریدم و وقتی کتاب را خواندم، دیدم چه شعرهای زیبایی دارد.
اینطور بگویم که شعرها برای من و خیلی از تاجیکستانی‌ها غیرمنتظره بود.
می‌گفتیم مگر چنین شعری هم در ادبیات فارسی بوده است؟
* قبل از اینکه سهراب را بخوانید، در تاجیکستان با شعر نوی ایران آشنا بودید؟
آشنا بودیم ولی آشنایی ما خیلی کم بود.
مثلا تا حدودی نیما را می‌شناختیم.
در کشور ما بیشتر شعرای سنتی ایران معروف بودند.
مثلا غزل‌های رهی معیری، سیمین بهبهانی، نادر نادرپور و مهدی اخوان ثالث مطرح بودند.
شعر سپید و نیمایی ایران جایگاه چندان جدی در تاجیکستان نداشت، اما وقتی که شعر سهراب شناخته شد، یک غلغله در تاجیکستان به پا کرد.
کم‌کم شعرای ما شروع کردند به تقلید کردن از سهراب.
من یک مقاله به نام «سهراب در سپهر شعر تاجیکستان» دارم که در مجله‌ شعر هم منتشر شد.
آن‌ زمان سردبیر مجله بسیار استقبال کرد و گفت ما نمی‌دانستیم سهراب در تاجیکستان اینقدر مورد اقبال قرار گرفته و طرفدار دارد.
در آن مقاله من واژه «سهراب‌بیمار» را به کار بردم؛ به معنای سهراب‌زدگی و البته به معنای مثبتش.
سهراب اینقدر در تاجیکستان طرفدار پیدا کرد که مثل یک ویروس اوضاع شعر تاجیکستان را دگرگون کرد.
* خود شما هم در شناسایی سهراب سپهری در تاجیکستان موثر بودید.
درست است؟
وقتی که من با سهراب آشنا شدم، شروع کردم به برگردانِ پاره‌هایی از هشت کتاب سهراب سپهری از خط فارسی به خط سیریلیک و این پاره‌ها را در نشریه‌های تاجیکستان منتشر کردم.
سال ۲۰۰۰ میلادی یا سال ۱۳۸۰ شما بود که خودم هم به ایران آمدم و در رادیو تاجیکی و برون‌مرزی صداوسیما مشغول به کار شدم.
در آن مقطع هرروز به کتابخانه آستان قدس رضوی می‌رفتم و روی شعر سهراب مطالعه می‌کردم.
تمام مجله‌ها و مقاله‌ها کتاب‌هایی را که درباره سهراب نوشته بود، کپی کردم.
از هیچ چیزی درباره سهراب نگذشتم؛ حتی رنگ ماشین سهراب، یا اینکه پدربزرگش اسدالله‌خان سپهری و مادربزرگش حمیدی سپهری از کجا آمدند و که بودند؟
و چرا از بین ۵ فرزند خانواده تنها سهراب به سمت شعر آمد و معروف شد؟
همچنین همه نقدهایی را که در زمان حیات سهراب درباره شعرش نوشته شده بود، جمع کردم.
* نتیجه این مطالعات چه بود؟
ابتدا از تمام آثاری که در کتابخانه آستان قدس رضوی درباره سهراب سپهری پیدا می‌شد، کپی گرفتم.
بیشتر از ۸۰ کتاب را کپی کردم.
آن زمان‌ها فلش نبود و باید همه این‌ها را روی کاغذ کپی می‌کردم.
در نتیجه یک کتابخانه عظیم از این کتاب‌ها درست شد و من شروع کردم به مطالعه روی آنها.
بر اساس آن مطالعات مقاله‌ای نوشتم و آنجا توضیح دادم که علت جذابیت شعر سهراب در کشورهای آسیای میانه، حتی در روسیه، چیست؟
چون نقدهای بسیار زیبایی بر شعر سهراب توسط حتی روس‌ها نوشته شد.
مثلا خانم «ویرا کلیاشتارینا» یک ایران‌شناس و سهراب‌پژوه معروف روسی است، سهراب را خیلی خوب درک و معرفی کرده بود.
خودش هم به زبان فارسی تسلط داشت و شیفته سهراب بود.
من به این چهره‌ها هم در مقاله خودم اشاره کردم.
از تمام آثاری که در کتابخانه آستان قدس رضوی درباره سهراب سپهری پیدا می‌شد، کپی گرفتم.
بیشتر از ۸۰ کتاب را کپی کردم.
آن زمان‌ها فلش نبود و باید همه این‌ها را روی کاغذ کپی می‌کردم.
در نتیجه یک کتابخانه عظیم از این کتاب‌ها درست شد و من شروع کردم به مطالعه روی آنها.
با این مقالات بود که در تاجیکستان تقلید از سهراب شروع شد.
مثلا یکی از شاعران ما «عسکر حکیم» رئیس کانون نویسندگان تاجیکستان، یک منظومه بلند به نام «سنگ من الماس» دارد که وقتی آن را می‌خوانید، احساس می‌کنید ادامه «صدای پای آب» سهراب است؛ با همان اشاره‌ها و همان سبک و سیاق.
بر این اساس است که من معتقدم ادبیات ما با سهراب سپهری کاملا دگرگون می‌شود و به دو بخش تقسیم می‌شود.
* یعنی می‌گویید شعر تاجیکستان به قبل و بعد از سهراب سپهری تقسیم می‌شود؟
بله.
باور کنید من این حرف را با دلایل مختلف می‌گویم.
یکی از آشکارترین دلایلش اینکه معروف‌ترین شاعران ما از سهراب تأثیر پذیرفته‌اند.
درباره این موضوع در مقاله‌ام به تفصیل درباره این ادعا صحبت کرده‌ام.
* اسم مقاله چه بود؟
همان مقاله «سهراب در سپهر شعر تاجیکستان» که پیشتر عرض کردم.
در این مقاله بخشی به نام «سهراب و تأثیرش در شعر آسیای میانه» دارم که بیشتر درباره همین ادعاست.
مثلا سال ۲۰۰۰ یا ۲۰۰۱ بود که یک منظومه از سهراب در ازبکستان به زبان ازبکی توسط خانم «نرگس شاه‌علیوا» ترجمه شد و کتاب سال شد.
این خیلی خبر خوبی بود و نشان می‌داد شعر سهراب در دیگر کشورها هم مورد توجه قرار گرفته است.
شاعران همین‌طور اشعار سهراب را تقلید می‌کردند و در وصف سهراب شعرها می‌گفتند.
سعی می‌کردند اشعار سهراب‌گونه بنویسند که این‌ها تا آن زمان سابقه نداشت.
سابقه شعر نیمایی، شعر بی وزن، شعر آزاد و اینها را داشتیم ولی سبکی که سهراب شعر می‌گفت، در تاجیکستان و کشورهای آسیای میانه، وجود نداشت.
این شد که سهراب به همراه فروغ فرخزاد و نادر نادرپور و اخوان ثالث، جزو معروف‌ترین شاعران ایران در تاجیکستان شد.
* در تاجیکستان خط فارسی مرسوم نیست و شما به خط سیریلیک می‌خوانید و می‌نویسید.
برایم جالب است بدانم علاقه به سهراب سپهری و شاعران معاصر ایران، تأثیری بر اشتیاق اهالی ادب تاجیکستان برای فراگیری خط فارسی داشته‌اند؟
اینطور بوده که شاعران تاجیکستانی، شعرهایشان را به خط فارسی بنویسند؟
بله.
خط فارسی فقط یک خط نیست.
این خط، خط علم و دانش است.
شما واژه شصت/شست را در نظر بگیرید؛ اگر با صاد یا سین باشد، دو معنای متفاوت دارد.
برای درک متون ادبیات فارسی باید خط فارسی را یاد داشت.
وقتی به این خط مسلط می‌شوید، تازه شعر فارسی را متوجه می‌شوید.
فهم و رعایت قوافی و ردیف در شعر، بدون یاد گرفتن خط و الفبای فارسی، ممکن نیست.
اینها نقص‌هایی است که شعر ما به خاطر خط سیریلیک با آن مواجه است.
به همین خاطر شعرای ما شروع کردند به مطالعه ادبیات کلاسیک و ادبیات معاصر ایران.
شما اگر هزار بار شعر فارسی را ترجمه کنید، تا وقتی که آن را به زبان اصلی نخوانید، ظرافت و معرفت و لذت و بزرگی آن را درک نمی‌کنید.
ادامه دارد...