۱۰ مبنای قرآنی برای دفاع از جبهه مقاومت؛ پاسخی به شبهات رایج
قرآن به عنوان نقشه راه، الگوهایی برای زیست درست انسانی ارائه کرده است که شامل محورهایی از جمله مقابله با نظام سلطه و نقش آفرینی در عرصه های سیاسی، نظامی، فرهنگی و اجتماعی و مقاومت میشود.

به گزارش خبرگزاری مهر، حجت الاسلام محمد علی اسدی نسب مدیر گروه قرآن پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در یادداشتی نوشت: امروزه در عرصه مقاومت و دفاع از اسلام و سرزمینهای مسلمانان در برابر نظام سلطه، همگان وظیفه دارند در ابعاد گوناگون به ایفای نقش بپردازند و علاوه بر حوزههای سیاسی و نظامی، از بُعد فرهنگی نیز جبهه مقاومت را یاری رسانند.
در ایران اسلامی، از یکسو ایمان راسخ مردم به آموزههای قرآن پشتوانهای بزرگ برای حمایت از این جبهه به شمار میرود و از سوی دیگر، طرح برخی شبهات در زمینه مشروعیت و ضرورت کمک به مقاومت، لزوم تبیین قرآنی این مسئله را دوچندان میسازد.
بر این اساس، بررسی جبهه مقاومت از منظر قرآن کریم ضرورتی انکارناپذیر است.
یکی از محورها و اولویتهای مهم در این زمینه، واکاوی مبانی قرآنی دفاع از جبهه مقاومت با رویکرد نقد شبهات است؛ بهگونهای که هم شفافسازی قرآنی صورت گیرد و هم به پرسشها و شبهات موجود پاسخ داده شود.
با توجه به آیات مرتبط، میتوان ۱۰ مبنای بنیادین و اثرگذار قرآنی برای دفاع از جبهه مقاومت را استخراج و تبیین کرد که عبارتاند از:
۱.مبنای حق حمایت از مستضعفان و مظلومان
کمک و دفاع از مستضعفان وظیفه دینی و اخلاقی است؛ قرآن مؤمنان را به یاری کسانی که در معرض ظلم و تجاوز هستند، فرا میخواند و در این زمینه میگوید, :ما لکم لاَ تقاتِلون فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ )نساء:۷۵) «و شما را چه شده است که در راه خدا و کمک به مستضعفان نمیجنگید؟
حمایت از مستضعفان نشانه ایمان واقعی است و یک تکلیف شرعی جمعی محسوب میشود؛ این حمایت و دفاع شامل ابزارهای مالی، نظامی و فرهنگی است ایه مقید نکرده است که مستضعفان باید در کشور و منطقه دفاع کننده باشد بلکه دلالت دارد که در هرکجای عالم باشند باید از آنان دفاع کرد.
برخی معتقدند کمک به مستضعفان کشورهای دیگر دخالت در امور داخلی آنهاست.
اما باید گفت: بر اساس فقه بینالملل اسلامی، حمایت از مستضعفان در خارج از مرزهای ملی مشروع است، زیرا چنین کمکی از الزامات شرعی برای دفاع از مظلوم است و این عمل مداخله سیاسی نیست، بلکه رعایت حکم الهی است.
۲.
مبنای نفی هرگونه سلطه بیگانگان بر اهل ایمان
مؤمنان باید از شرافت و کرامت خود دفاع نمایند و در برابر سلطه خارجی و وابستگی، استقلال که هویت ملتها را تهدید میکند استادگی نمایند زیرا قرآن بر نفی سلطه کفار بر مؤمنان تأکید دارد.
میگوید: وَلَن یَجعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرِینَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا )نساء:۱۴۱) – «خداوند هرگز راه سلطه را برای کافران بر مؤمنان باز نمیگذارد»
استقلال سیاسی و اقتصادی و فرهنگی پیششرط قدرت اجتماعی و امنیت ملی است؛ هرگونه وابستگی، زمینه نفوذ دشمن را فراهم میکندو اینکه برخی میگویند امروزه وابستگی طبیعی است و نمیتوان آن را نفی کرد سخن درستی نیست زیرا نفی سلطه به معنای عدم تسلط خارجی بر تصمیمگیریهای کلان کشور است.
۳.
مبنای امت واحده اسلامی و همبستگی فراملی
وحدت و همبستگی امت اسلامی دستور قرآنی است و ضامن موفقیت در دفاع و مقاومت و رشد و شکوفایی جوامع اسلامی است و پراکندگی زمینه نفوذ دشمن را فراهم میکند.
قرآن در این زمینه میگوید: إِنَّ هذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً واحِدَةً )انبیاء:۹۲) – «این امت شما، امتی واحد است.»
انسجام فراملی امت اسلامی، توان دفاعی و اجتماعی را افزایش میدهد و امکان مدیریت تهدیدات خارجی را فراهم میکند.
بنابراین این مبنا دو دلیل برای دفاع است یکی وقتی امت اسلامی دارای یک هویت واحد بود در برابر هجوم به تکه ای از ان باید تکههای دیگر برای دفاع اقدام نمایند و دوم اینکه هر قسمت از آن رشد و تقویت شود قسمتهای دیگر هم تقویت خواهد شد چنانکه عکس ان نیز چنین است.
درست است که ممکن است موانعی و احیانا خسارتهایی جزئی در این مسیر وجود داشته باشد اما باید گفت: قرآن وحدت امت را یک اصل استراتژیک معرفی کرده و حتی اگر موانعی وجود داشته باشد، پیروی از فرمان ولایت فقیه و اجتهاد در سیاست و دیپلماسی قرآنی مسیر رسیدن به آن را ممکن میسازد.
۴.
مبنای مبارزه با جنگطلبان
مقابله با هر نوع فساد، استبداد و و دفاع در برابر تعدی به جوامع دینی و اسلامی واجب دینی است و مقاومت در برابر ظلم، آموزهای کلیدی قرآن است و باید با کسانی جون اسرائیل و آمریکا که نه تنها در منطقه که در جهان جنگ طلبند باید جنگید، قرآن در این زمینه میگوید: وَقاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَکُمْ )بقره:۱۹) قرآن در این زمینه مشروعیت مقابله با طاغوت و ظلم را تأیید میکند؛ دفاع محدود به عرصه فردی نیست و شامل نظم اجتماعی و سیاسی نیز میشود چنانکه محدود به محیط جغرافیایی کشور خودمان نمی شود بنابراین اینکه برخی میگویند: اسلام تنها دفاع از کشور خودمان را اجازه میدهد درست نیست و دفاع از همه مسلمانانی که مورد هجوم قرار گرفتهاند را نیز واجب شمرده است.
۵.
مبنای ضرورت پاسداری از اماکن مقدس و نمادهای ایمانی
دفاع از مساجد و اماکن مقدس مانند بیت المقدس محور وحدت و مقاومت معنوی مسلمانان است.
قرآن در این زمینه میگوید: وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِیَعٌ وَمَسَاجِد یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ )حج:۴۰( در این آیه کریمه ضرورت صیانت از اماکن مقدس بهوضوح بیان شده است.
برخی میگویند اولویت با مسائل اقتصادی و توسعه است ولی آموزههای قرآنی نشان میدهد توسعه و هویت دینی قابل جمع هستند؛ حفاظت از اماکن مقدس زیرساخت فرهنگی و اجتماعی جامعه را تقویت میکند و از امنیت معنوی و سیاسی حمایت مینماید.
۶.
مبنای ولایت الهی و نفی ولایت طاغوت
پذیرش ولایت الهی و نفی سلطه طاغوت، شاخص اصلی مسیر مقاومت است و متاسفان در منطقه هماکنون ولایت طاغوت حاکم شده است در حالی که قرآن در این زمینه میگوید: اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا… وَالَّذِینَ کَفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ )بقره:۲۵۷( پیروی از ولایت الهی مسیر مقاومت را هموار و سلطه طاغوت را تضعیف میسازد البته ممکن است برخی میگویند نفی ولایت طاغوت به معنای مخالفت با همه قدرتهای جهانی است ولی باید گفت: هدف، نفی ظلم و سلطه غیرعدالتمحور است؛ مخالفت با ظلم و طاغوت، مشروعیت و استقلال سیاسی جامعه اسلامی را تضمین میکند، نه مخالفت با قدرتهای مستقل و عدالتمدار.
۷.
مبنای عدالتخواهی جهانی
توضیح: برقراری عدالت و مقابله با ظلم، هدف نهایی مقاومت و حرکت اسلامی است و همگان را بر آن امر کرده است و فرموده است: إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ )نحل:۹۰( اقدامات مقاومت باید بر اساس عدالت و انصاف تنظیم شود تا مشروعیت و ثبات در جامعه و جهان اسلام تضمین گردد البته افرادی که مأیوسند معتقدند عدالتخواهی در سیاست بینالملل عملی نیست.
اما باید گفت: قرآن عدالت را یک اصل جهانی و غیرفرقهای معرفی میکند؛ سیاستهای مقاومتی که بر اساس عدالت شکل میگیرند، هم مشروعیت داخلی و هم مشروعیت بینالمللی کسب میکنند و قابلیت اثرگذاری واقعی دارند تظاهرات در آمریکا و کشورهای اروپایی به نفع مردم غزه نشان از امکان تحقق عدالت جهانی است.
اصل توجه به جزای الهی در دفاع و جهاد
ما نباید برای ارزشگذاری اعمالمان فقط به دنیای کوتاه بنگریم بلکه باید به ابدیت نگاه کنیم.
قرآن در این زمینه میگوید: وَأَعِدُّوا لَهُم مَا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُمْ وَآخَرِینَ مِن دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ یَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنفِقُوا مِن شَیْءٍ فِی سَبِیلِ اللَّهِ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَأَنتُمْ لَا تُظْلَمُونَ (انفال/۶۰) ترجمه: «و هر چه در توان دارید، از نیرو و تجهیزات آماده کنید تا دشمن خدا و دشمن خود و دیگران را بترسانید.
آنها را نمیشناسید، ولی خدا میشناسد.
و هر چه در راه خدا انفاق کنید، به شما کامل بازگردانده میشود و ستم نمیشوید.» برخی می کویند مبارزه با آمریکا و دفاع از فلسطین و مظلومان به ضرر دنیای ما است و ما باید ابتدا دنیای خود را آیاد نماییم و بعد اگر توانستیم به کمک مظلومان برویم، اما در پرتو این آیه باید گفت: اولاً کمک الهی محدود به توان و تجهیزات نیست ثانیاً قرآن تصریح میکند که خداوند «مَا تُنفِقُوا مِن شَیْءٍ فِی سَبِیلِ اللَّهِ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ»؛ یعنی هر میزان تلاش مشروع، حتی اندک، با پاداش و اثر الهی همراه است بنابراین سود و زیان را منحصر به دنیا ندانیم و از تنگناهای اقتصادی خیلی ملول نشویم که اگر ایمان داشته باشیم و برای خدا کار کنیم طبق وعده الهی رفاه ابدی در انتظارمان است.
ثالثاً توان معنوی و ایمان مهمتر از ابزار مادی است: کمک الهی شامل برکت در دلها، روحیه، انسجام و راهبردهای درست است و نه صرفاً قدرت سختافزاری.
رابعاً پیشینه تاریخی مقاومت مؤمنان نشان از آن دارد که بسیاری از پیروزیهای مؤمنان در شرایطی رخ داده که نیرو و تجهیزات محدود بوده، اما ایمان و اتکا به خداوند سبب موفقیت شده است.
خامسا: اصول فقهی: جهاد مشروع با نیت صحیح و تلاش در چارچوب شرعی، حتی اگر نتیجه ظاهری فوری نداشته باشد، وظیفه ای شرعی است و ترک اقدام به دلیل ضعف، مشروعیت ندارد و حتی مذموم است.
ضرورت مقابله با دشمن در سرزمین آنان
قرآن میگوید: «فَإِذَا دَخَلْتُمْ فَإِنَّکُمْ غَالِبُونَ» (مائده ۲۳) دلالت بر ورود و اقدام علیه دشمن در قلمرو خودِ دشمن دارد، نه انتظار و دفاع منفعلانه در شهرهای خودی؛ این معنا در تفاسیر کلاسیک مانند طبری و ابنکثیر و روایات یوشع و کالب تأکید شده است، جایی که ورود به «قلب دشمن» همراه با توکل به وعده الهی و تدبیر عملی شرط تحقق پیروزی است.
از نظر فقهی، چنین اقدام پیشگیرانهای مشروع و حتی واجب شمرده میشود، زیرا مطابق قاعده «الضرر یزال» هدف آن دفع تهدید و حفظ جان و امنیت غیرنظامیان است، در حالی که جنگ در داخل شهرها با آسیب به مردم و زیرساختها همراه است و اگر با دشمن در سرزمین خودشان مقابله نکنیم، مجبور خواهیم شد جنگ را در خانه و سرزمین خود انجام دهیم، که هزینه و خطر بیشتری دارد.
آیه نشان میدهد که ترکیب شجاعت، رهبری فعال، تدبیر و اعتماد به خدا، راهبرد مؤثر دفاع مشروع است و انتظار تا نفوذ دشمن به شهرها، نه تنها غیرضروری، بلکه برخلاف منطق استراتژیک و اخلاقی اسلام است
۱۰.ضرورت درک موقعیت و خسارت دشمن
آیه «إِنْ یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَتِلْکَ الْأَیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَیْنَ النَّاسِ…» (آلعمران/۱۴۰) دلالت دارد که تنها متوجه خسارات خود نباشیم ؛ دشمن نیز خسارات زیادی کرده است در موقعیتی مشابه آسیب دیده است، آیه دلالت بر ضرورت واقعنگری درباره دشمن دارد و تصریح میکند که دشمن توان مطلق ندارد و خود نیز آسیبپذیر است یعنی تجربه شکست را داشته است.
این به ما حکم میکند که در برآورد قدرتِ مقابل، صرفِ تصویرِ تهدیدآمیز یا ترسانگیز را نگرفته، ظرفیت و نقاط ضعف او را دقیق بشماریم.
آمریا اعلام کرده است در مدت ۲۰ سال حضور در افغانستان برای نظارت بر جبهه مقاومت و ایران هفت تریلیون دلار هزینه کرده و الآن هم در پایگاههایی که در کشورهای اطراف ایران دارد همین هزینهها را دارد انجام می دهد و این خسارتی است که ما داریم بر آمریکا وارد میکنیم علاوه براین تصور کنید اگر مقاومت در منطقه شکل نمیگرفت وضعیت اسلام و مسلمین و آمریکا در دنیا و منطقه چگونه بود؟