سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

روایت سفیر ایران در بیروت از روزهای پرالتهاب پس از طوفان‌الاقصی| اختصاصی - تسنیم

تسنیم | بین‌الملل | شنبه، 12 مهر 1404 - 19:36
سفیر ایران در بیروت در گفتگو با تسنیم ضمن تحلیل روند تحولات نبرد طوفان الاقصی و ضربات مهلک مجاهدان مقاومت فلسطین بر پیکره رژیم صهیونیستی به تشریح کارنامه درخشان مقاومت اسلامی لبنان در جبهه پشتیبانی از مردم مظلوم غزه پرداخت.
رژيم،صهيونيستي،مقاومت،لبنان،سيد،شهادت،غزه،حسن،فلسطين،نصرالله ...

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، در آستانه فرارسیدن دومین سالگرد عملیات شکوهمند طوفان‌الاقصی، بازخوانی نقش بازیگران اصلی محور مقاومت به ویژه حزب الله لبنان که از دومین روز این نبرد در 8 اکتبر 2023 با درایت و تدبیر شهید سید حسن نصرالله، با تمامی توان خود به میدان نبرد با رژیم صهیونیستی شتافتند، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.
«مجتبی امانی»، دیپلمات با سابقه ایرانی و سفیر ایران در بیروت یکی از راویان تحولات محور مقاومت به ویژه از زمان آغاز این عملیات به دست رزمندگان فلسطینی و در ادامه مشارکت غیورانه رزمندگان حزب‌الله در جبهه حمایت و پشتیبانی از نوار غزه بود.
امانی از جمله کسانی است که در جریان عملیات تروریستی پیجری در روزهای منتهی به شهادت دبیرکل حزب الله لبنان بدست رژیم صهیونیستی دچار مجروحیت شد، اما با وجود آسیب‌های جسمانی شدید وارده، با مشاهده وضعیت پرمخاطره لبنان و تحولات منطقه به ویژه غزه بار دیگر به سرعت راهی محل ماموریت خود شد تا پیام‌آور ادامه حمایت‌های معنوی و سیاسی ایران از جبهه مقاومت، به ویژه حماس و حزب‌الله در مقابله با تجاوزات وحشیانه رژیم صهیونیستی در لبنان و سراسر منطقه غرب آسیا باشد.
سفیر ایران در بیروت در گفتگو با تسنیم ضمن تحلیل روند تحولات نبرد طوفان‌الاقصی و ضربات فراموش نشدنی مجاهدان جنبش اسلامی فلسطین (حماس) بر پیکره رژیم صهیونیستی به تشریح کارنامه درخشان مقاومت اسلامی لبنان در خلال این نبرد به ویژه در جبهه حمایت و پشتیبانی از مردم مظلوم غزه پرداخت.
تقارن ایام سالروز طوفان‌الاقصی با ایام شهادت سید حسن نصرالله سبب شده تا ایشان در بخشی از این مصاحبه به بازخوانی خاطرات خود از سالها هم‌نشینی با سید مقاومت و دیگر فرماندهان و رزمندگان حزب‌الله بپردازد.
مشروح این گفتگو در ادامه تقدیم حضور مخاطبین تسنیم خواهد شد.
تسنیم: جناب آقای امانی، سفیر محترم جمهوری اسلامی ایران در بیروت، خدمت حضرتعالی عرض سلام دارم و از اینکه دعوت ما را برای این گفتگو پذیرا شدید، تشکر می‌کنم.
دو سال از زمان ضربه ترمیم ناپذیر طوفان الاقصی بر پیکره رژیم سفاک صهیونیستی می گذرد و این رژیم همچنان در تلاش است تا با رقم زدن جنایات ضد بشری و غیرانسانی همانند آنچه در غزه شاهدش بودیم و با اتکا به سیاست ترور همانند آنچه در ماجرای شهادت سید مقاومت رقم خورد، آثار این شکست و غافلگیری امنیتی و اطلاعاتی را از اذهان شهرک نشینان صهیونیست پاک کند.
با گذشت زمان و آشکار شدن نقشه‌های پشت پرده دشمنان منطقه‌ای و بین المللی مقاومت، تحلیل شما از اهداف رژیم صهیونیستی برای طراحی و انجام این ترور چیست؟
امانی: بسم الله الرحمن الرحیم، رژیم صهیونیستی همواره راهبرد جنگی خود را بر این اساس تنظیم کرده است که باید در هر نبرد یا درگیری، حتماً به پیروزی برسد.
این رویکرد، ریشه در دکترین این رژیم و آموزه‌های تلمودی صهیونیست‌ها دارد که براساس آن تأکید می‌شود اقدامات نظامی باید به گونه‌ای باشد که نتیجه جنگ را به صورت قاطع، آشکار و قابل درک برای افکار عمومی جهان به سود این رژیم رقم بزند.
این رژیم در موارد متعددی، به ویژه در جنگ‌های پس از اشغال فلسطین، همچون جنگ‌های سال 1967 و 1973، این ویژگی راهبردی را به نمایش گذاشت و با اشغال مناطق و وارد ساختن ضربات سخت، در برخی عملیات‌ها نیز چنین روند قاطعی را دنبال کرده است.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، رژیم اشغالگر قدس در دستیابی به پیروزی‌های قاطع ناکام بوده و راهبرد یاد شده در تحقق اهداف این رژیم عقیم ماند.
با آغاز عملیات طوفان الاقصی در 7 اکتبر 2023 (15 مهر 1402)، رژیم صهیونیستی به شدت دچار سرشکستگی شد؛ چرا که برای نخستین بار، شمار کشته‌های این رژیم با شمار شهدای طرف مقابل اختلاف قابل توجهی نداشت.
در جریان عملیات طوفان الاقصی، حدود 1200 شهرک‌نشین و نظامی صهیونیست کشته شدند و در مقابل، 1600 رزمنده حماس به شهادت رسیدند.
افزون بر این، حملات و نفوذ نیروهای مقاومت فلسطین به عمق سرزمین‌های اشغالی منجر به انتقال شماری از افراد وابسته به رژیم صهیونیستی به داخل غزه شد که ضربه سنگینی به حیثیت صهیونیست‌ها وارد کرد.
پس از این دستاورد نظامی مقاومت، جبهه‌های دیگری از جمله لبنان فعال شد و نیروهای مقاومت در یمن و عراق نیز علیه صهیونیست‌ها وارد عمل شدند.
همچنین، در کرانه باختری نبردها و مقاومت‌هایی رخ داد که رژیم را به تداوم جنایات در غزه واداشت.
در همین چهارچوب، صهیونیست‌ها کوشیدند پیروزی سریع و قاطعی را به دست آورند.
نخستین اقدام آنها در جهت تحقق این هدف حمله به غزه بود؛ تا جایی که در روزهای آغازین این تجاوز، روزانه بین 300 تا 400 نفر از اهالی غزه به شهادت رسیدند تا به ادعای این رژیم، پیروزی قاطع حاصل شود، اما این سیاست موفق نبود، چون حماس همچنان به شلیک موشک‌های خود به عمق سرزمین‌های اشغالی ادامه می‌داد.
در گام بعد، رژیم صهیونیستی به سراغ لبنان رفت و اقدامات جنایتکارانه‌ای را در این کشور ترتیب داد، با این گمان که هر یک از این جنایات می‌تواند راهبرد پیروزی قاطع مدنظر نتانیاهو، کابینه و ارتش این رژیم را محقق کند.
اما همان‌گونه که پیش از این اشاره کردم از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تا سال 1402، هیچ پیروزی قاطعی نصیب رژیم صهیونیستی نشده بود و در جنگ‌های سال‌های 1996 و 2006 و همچنین در نبردهای متعدد با حماس، پس از چند روز درگیری، ناگزیر به پذیرش توافق و پایان نبرد شده بودند.
با این حال با عملیات تروریستی انفجار دستگاه‌های پیجر، تحلیل‌ها به این سمت حرکت کرد که رژیم صهیونیستی انتظار داشت حزب‌الله لبنان را وادار به تسلیم و قبول شکست کند.
این تصور از آنجا نشات می‌گرفت که به باور صهیونیست‌ها وارد کردن تلفات و جراحات به بیش از 3000 نفر، می‌تواند بخش قابل توجهی از توان کشور هدف را درگیر درمان مجروحان و رسیدگی به آنان کرده و نیروهای درمانی و خانواده‌ها را به خود مشغول سازد تا آنها عملا از جبهه‌های نبرد در جنوب لبنان غافل شوند.
با این حال، حتی این جنایت بزرگ هم نتوانست راهبرد مدنظر صهیونیست‌ها را محقق کند.
در ادامه، شاهد بودیم که رژیم صهیونیستی با شلیک 80 تن بمب، محل اقامت شهید سید حسن نصرالله، را به شدیدترین شکل هدف بمباران هوایی قرار داد و به شهادت رساند.
انفجارهای مهیب، فرود موشک‌ها و بمب‌های سنگین، صحنه‌ای هولناک در منطقه ایجاد کرد و رژیم صهیونیستی بر این باور بود که با این عملیات و اعلام خبر شهادت سید حسن نصرالله، جنگ به سود آن متوقف شده و حزب‌الله لبنان شکست را خواهد پذیرفت که بحمدالله این هدف شوم صهیونیست‌ها نیز به شکست انجامید.
تسنیم: بعد از شهادت سید حسن نصرالله و شهید سید هاشم صفی الدین، دو دبیرکل مقاومت اسلامی لبنان و شهادت و زخمی شدن بسیاری از فرماندهان ارشد و همچنین رزمندگان مقاومت در جریان عملیات تروریستی پیجری تحلیل رژیم صهیونیستی بر این بود که مسیر محور مقاومت و حزب‌الله به پایان راه خود رسیده است.
با این حال همچنان ادامه حیات حزب‌الله و سلاح مقاومت به دغدغه اصلی سردمداران تل آویو و آمریکا بدل شده است.
به عنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران در بیروت نگاه حضرتعالی به آینده مسیر مقاومت در لبنان به رغم تمامی هجمه‌ها و فشارهای داخلی، منطقه‌ای و بین المللی چیست؟
امانی: مقاومت حزب‌الله در برابر رژیم صهیونیستی همواره وجود داشته و همچنان نیز ادامه داشت.
تصور رژیم صهیونیستی بر این بود که با آغاز یک جنگ زمینی می‌تواند به اهداف خود دست یابد.
به همین منظور، در جنوب لبنان نبردی سنگین و گسترده به راه انداخت، به نحوی که برای هدف قرار دادن هر رزمنده، از موشک‌هایی با هزینه چند صد هزار دلاری استفاده می‌شد.
علاوه بر این ارتش اسرائیل نوعی توپخانه هوایی ایجاد کرده بودند که هرگونه تحرک یا حضور رزمندگان مقاومت در جنوب لبنان را هدف قرار دهد و زمینه اشغال آن مناطق را فراهم سازد.
از دیدگاه رژیم، این اشغال سرزمینی می‌توانست راهبرد مدنظر برای دستیابی به یک پیروزی قطعی و مسلم را محقق سازد، اما این تلاش نیز با شکست مواجه شد و حزب‌الله همچنان توانست با موشک‌های خود عمق سرزمین‌های تحت اشغال رژیم صهیونیستی را هدف قرار دهد.
هم‌زمان با این عملیات، هدف قرار دادن رهبران جهادی حزب‌الله نیز در دستور کار رژیم صهیونیستی قرار داشت، اما این اقدام نیز نتوانست نتیجه مورد انتظار را برای اعلام یک پیروزی قاطع نزد افکار عمومی جهان رقم زند.
مجموعه این شرایط موجب شد که تا با گذشت نزدیک به دو سال، رژیم صهیونیستی همچنان درگیر نبرد در هشت جبهه مختلف باشد و تنها توانسته است تصویری خیالی از پیروزی را در یکی از عرصه‌ها، یعنی سوریه، برای افکار عمومی داخلی و حامیان بین المللی خود ایجاد کند؛ عرصه‌ای که در آن به این کشور ضربه وارد ساخته و با توجه به ناتوانی سوریه در ارائه هرگونه پاسخ مؤثر، شرایط مطلوب و مورد نظر خود را تحمیل نماید.
تسنیم: شما چگونه از خبر شهادت سید حسن نصرالله مطلع شدید، به ویژه آنکه حضرتعالی در آن ایام در زمره مجروحان عملیات تروریستی پیجیری دوران درمان و نقاهت را پشت سر می‌گذاشتید؟
امانی: در آن روزها، به دلیل وضعیت جسمانی و پانسمان چشم‌ها، ارتباط تصویری محدودی داشتم و در تهران، عمدتاً در بیمارستان یا منزل، اخبار لبنان را پیگیری می‌کردم.
واضح بود که رژیم صهیونیستی پس از عملیات انفجار دستگاه‌های پیجر، به دنبال اعمال فشار فوق‌العاده نظامی و ورود به سطحی از جنایت جنگی مشابه همان اقدام بود.
میان انفجار پیجرها و شهادت سید حسن نصرالله، 10 روز فاصله وجود داشت.
روایت‌هایی که از صحنه بمباران شنیدم نشان می‌داد هیچ جنبده‌ای، حتی در شعاع 10 تا 20 متری محل انفجار، نمی‌توانست از پیامدهای آن در امان بماند.
البته باید اذعان کنم با توجه به علاقه شخصی و خاطرات فراوانی که از دوران حضور در لبنان و همراهی با شهید سید حسن نصرالله در ذهن داشتم، پذیرش خبر شهادت ایشان برای من بسیار دشوار بود؛ همان‌گونه که پذیرش این مسئله برای عموم مردم لبنان نیز تلخ و جانکاه بود.
اما هنگامی که خبر رسمی شهادت سید مقاومت توسط حزب‌الله تأیید و پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب اسلامی منتشر گردید، برای همه مشخص شد که ایشان در آن عملیات تروریستی به فیض شهادت نائل شده‌اند.
برخی نام‌هایی که در میان شهدا ذکر می‌شد برایم آشنا بود، اما در آن زمان امکان تطبیق چهره را نداشتم، اما پس از برداشتن پانسمان چشم‌ها و امکان مشاهده تصاویر، توانستم در عکس‌های مربوط به شهدای این حادثه، چهره‌های آشنایی را در کنار سید تشخیص دهم؛ از جمله حاج جهاد، رئیس دفتر دبیرکل حزب‌الله، که از شخصیت‌های نمونه و سرآمد و عضوی اثرگذار برای خانواده مقاومت به شمار می‌رفت.
حدود دو تا سه هفته پیش از شهادت سید حسن نصرالله، فرزند حاج جواد ـ رئیس دفتر دبیرکل حزب‌الله ـ نیز به شهادت رسیده بود.
بعدها شنیدم که شخص حاج جهاد اظهار داشته بوده: «به‌زودی به سید ملحق خواهم شد».
در نهایت حاج جهاد در فاصله کوتاهی پس از آن شهید شد و یکی دیگر از فرزندان ایشان هم در جریان عملیات انفجار پیجرها مجروح شد.
به دلیل ارتباطات گسترده و خاطرات مشترک با رئیس دفتر شهید سید حسن نصرالله، این مجموعه وقایع برای ما بسیار سنگین بود و شهادت این بزرگواران را نعمتی والا و فوز عظیم در راه مقاومت و دفاع از حق می‌دانیم.
تسنیم: آشنایی شما با سید مقاومت از کجا آغاز شد و نخستین ملاقات شما در چه زمانی به وقوع پیوست؟
امانی: اولین دیدار این‌جانب با شهید سید حسن نصرالله، به گمانم، به سال 1381 بازمی‌گردد.
این دیدار همراه با جمعی از دوستان، در قالب گروهی کوچک پنج یا شش نفره و خارج از چهارچوب وزارت امور خارجه، صورت گرفت.
ایشان در تهران حضور داشتند و این ملاقات، در فضای صمیمی و محدود برگزار شد.
در آن زمان، هرگز تصور نمی‌کردم که تقدیر الهی برایم روابطی مستمر و طولانی با آن بزرگوار در یکی از پرالتهاب‌ترین دوره‌های سیاسی و امنیتی رقم زده باشد.
در طول این دوره، حدود 100 جلسه با ایشان داشتم که هر جلسه به طور متوسط چهار تا پنج ساعت و برخی حتی تا هشت ساعت به طول انجامید.
این دیدارها در همان ایام آغاز شد و سپس در جریان جنگ 33 روزه و دیگر حوادث مهم لبنان، پیگیری اخبار ایشان و ملاقات‌ها ادامه یافت.
پس از عزیمت به لبنان، در نخستین شبِ ورودم به منزل که روز پنج شنبه بود، اطلاع دادند که جناب سید خواستار گفت‌وگوی تلفنی با من هستند.
ایشان ضمن خوش‌آمدگویی، نمایندگانی را برای استقبال از سفیر جمهوری اسلامی ایران به فرودگاه اعزام کرده بودند.
سه روز بعد، در روز دوشنبه، به همراه خانواده به دیدار ایشان رفتم و از آن زمان، باب گفت‌وگوها و ارتباطات منظم با ایشان گشوده شد.
این دیدارها ادامه یافت تا زمانی که آخرین ملاقات حضوری من حدود 20 روز یا یک ماه پیش از حادثه مجروحیت ناشی از انفجار پیجر رقم خورد.
آخرین گفتگوی تلفنی هم، به یک روز قبل از انفجار پیجر بازمی‌گردد که طی آن با ایشان گفت‌وگو داشتم.
این آغاز و پایان ارتباطات زمینی من با شهید سید حسن نصرالله بود که به خواست الهی صورت پذیرفت، اما امیدوارم خداوند متعال در عالم باقی، هم‌نشینی با شهیدان، به ویژه این شهید بزرگوار را نصیب من گرداند.
تسنیم: جناب آقای امانی، نقش سید حسن و مقاومت اسلامی لبنان را در طول دو سال نبرد با رژیم صهیونیستی در دفاع از آرمان فلسطین و مردم مظلوم غزه چگونه ارزیابی می‌کنید؟
مشارکت حزب‌الله در این نبرد تا چه حد در نصرت و یاری رزمندگان مقاومت فلسطین موثر بود؟
امانی: پس از عملیات 7 اکتبر، روشن بود که میان حماس، حزب‌الله و سایر طرف‌ها هماهنگی از پیش تعیین‌شده‌ای وجود نداشت.
سید حسن نصرالله با اطلاع از اخبار و در پی آغاز حملات رژیم صهیونیستی علیه غزه – که در روزهای نخست منجر به شهادت 300 الی 400 شهروند فلسطینی می‌شد و پس از آن نیز با افزایش جنایات، روزانه جمع کثیری از مردم غزه به خاک و خون کشیده می‌شدند – تصمیم گرفت وارد نبرد پشتیبانی از غزه شود.
این اقدام که «جنگ اسناد» نام گرفت، به معنای حمایت و پشتیبانی در پشت جبهه از مقاومت غزه بود.
سید حسن این نبرد را به عنوان مأموریتی برای مشغول ساختن رژیم صهیونیستی در جبهه جنوب لبنان و شمال فلسطین اشغالی آغاز کرد.
این تصمیم، ریشه در ایمان و اعتقاد عمیق ایشان به دفاع از مظلومان و ضرورت استفاده از هر ابزار ممکن برای کاهش فشار بر مردم غزه داشت.
برای ایشان آزادی قدس شریف، به عنوان آرمانی محوری، در صدر اهداف قرار داشت و بر همین اساس تلاش می شد تا مشغول کردن دشمن در شمال فلسطین اشغالی از تمرکز واحدهای رزمی این رژیم در جبهه غزه جلوگیری شود.
حضور حزب‌الله در جبهه شمال، برای رژیم صهیونیستی محدودیت‌های عملیاتی جدی ایجاد کرد و به عنوان عامل مزاحم و بازدارنده، مانع از آن شد که این رژیم بتواند سیاست‌های ارعاب‌گونه و اقدامات نظامی دلخواه خود را در غزه به طور کامل پیش ببرد.
وجه دیگر این اقدام، همبستگی آشکار میان جریان شیعی حزب‌الله و برادران اهل‌سنت در مقاومت فلسطین بود که افتخاری برای جهان اسلام و تشیع به شمار می‌رفت.
البته باید تاکید کنم که سید حسن نصرالله هیچگاه توقع اجر و پاداشی در ازای این مجاهدت‌ها نداشت و خالصانه، با تمام فرماندهان خود وارد عرصه این نبرد شد.
حتی در زمان حیات ایشان در این جنگ، شمار زیادی از فرماندهان باسابقه و همراهان دیرین – چه به واسطه ترور در خودروهای شخصی یا اماکن عمومی در جنوب لبنان، و چه در عملیات‌های هدفمند بعدی مانند ترور شهید محسن (فواد) شکر، شهادت شهید عبدالقادر و نزدیک به 20 فرمانده جهادی لبنان در منطقه ضاحیه– جان خود را فدا کردند.
این سلسله وقایع نشان داد که حزب‌الله تا چه میزان آماده است هزینه سنگین دفاع از مردم مظلوم غزه را متحمل شود.
تسنیم: شهید نصرالله و بسیاری از فرماندهان و رزمندگان مقاومت اسلامی لبنان در راه دفاع از آرمان فلسطین و قدس شریف جان خود را در طبق اخلاص نهادند.
به اعتقاد شما این مسئله چه تاثیری در فهم و ادراک افکار عمومی کشورهای جهان عرب و اسلام از مقاومت اسلامی لبنان دارد؟
امانی: رژیم صهیونیستی، با طراحی‌هایی که با همکاری ایالات متحده انجام داده بود و به ویژه پس از تحولات خونین سالهای متمادی سوریه – که توجه جهان اسلام و افکار عمومی را از مسئله فلسطین، قدس و آرمان آزادی فلسطین منحرف کرده بود – بر این باور بود که در سایه این دلمشغولی، می‌تواند از طریق اجرای طرح‌هایی همچون «معامله قرن» و «توافق ابراهیم» (دو توافق مکمل از نظر تل‌آویو و واشنگتن) موضوع فلسطین را برای همیشه به سود خود حل‌وفصل کند.
قرار بود بر اساس معامله قرن، کلیه فلسطینیان ساکن سرزمین‌های اشغالی، از جمله غزه و کرانه باختری، به مناطق دیگری منتقل شوند و حتی مکان‌های متعددی برای این جابه‌جایی شناسایی شده بود و در محافل سیاسی و رسانه‌ای به آنها پرداخته می‌شد.
اما توافق ابراهیم نیز در چارچوب ایده‌ای مبتنی بر وحدانیت «دین آسمانی حضرت ابراهیم علیه‌السلام» طراحی شده بود تا رژیم صهیونیستی و جریان صهیونیستی تحت حمایت آن را به عنوان محور مشترکی در منطقه معرفی نماید.
این طرح، مبتنی بر سوءاستفاده از دیانت یهود و تلفیق صهیونیسم با آن، تلاش می‌کرد با اتکای ظاهری به پیامبری حضرت موسی (ع) علیه‌السلام – که مورد پذیرش مسیحیان و مسلمانان است – فضایی مشترک ایجاد کند.
حال آنکه صهیونیست‌ها در سمت مقابل هیچ اعتقادی به پیامبری حضرت مسیح (ع) یا پیامبر اسلام (ص) نداشته و با فریبکاری می‌خواستند مرجعیت تاریخ را به دوران حضرت موسی (ع) بازگردانده و مدعی شوند که بعد از ایشان پیامبری نیامده است.
هدف نهایی این طرح، تغییر جغرافیای سیاسی منطقه و پیاده سازی سیاست «اسرائیل بزرگ» (اسرائیل عُظمی) است که سردمداران این رژیم از زمان تشکیل آن در 1948 به دنبال محقق ساختن آن بودند.
اما در این بین عملیات «طوفان الاقصى» ناگهان موضوع فلسطین را بار دیگر به صدر اولویت‌های جهانی بازگرداند.
این اقدام با حمایت حزب‌الله، مجاهدان عراقی، حمایت یمنی‌ها، همراهی – هرچند محدود – حکومت بشار اسد از سوریه، پیوستن کرانه باختری و نیز ورود حزب‌الله لبنان به معرکه، به یک‌باره فلسطین را به مسئله‌ای مورد اجماع همگان در جهان اسلام و فراتر از آن مبدل ساخت.
نتانیاهو تصور می‌کرد که با اعمال اقدامات خشونت‌آمیز و جنایتکارانه می‌تواند فضای رسانه‌ای و افکار عمومی را مجدداً تحت کنترل خود درآورد؛ اما اوضاع رژیم بحرانی‌تر شد و تل‌آویو ناگزیر شد به بهانه‌های مختلف دامنه جنگ را گسترش دهد و به اقداماتی چون حمله به یمن و عراق و هدف قرار دادن گروه‌های مقاومت در این کشورها، تشدید حملات علیه حزب‌الله، و علاوه بر آن، اقدام نظامی گسترده و اشغال اراضی در سوریه پس از سقوط نظام بشار اسد دست بزند.
البته در این بین حملاتی نیز علیه ایران صورت گرفت که ایالات متحده در آن مشارکت مستقیم داشت.
با وجود همه این فشارها امروز، مسئله فلسطین به عنوان موضوع نخست جهان اسلام در صدر توجهات قرار دارد و رژیم صهیونیستی به‌شدت در انزوا قرار گرفته است؛ تا جایی که خود نتانیاهو در اظهارات رسمی، به کنایه، به‌ویژه خطاب به کشورهای اروپایی، یادآوری می‌کند که شما اسرائیل را تنها گذاشته‌اید.
به نظر می‌رسد حتی دونالد ترامپ، با وجود تمام همراهی‌ها و حمایت‌هایش از نتانیاهو، در عرصه واقعی دستاورد قابل‌ذکری از همراهی با جنایات نخست وزیر رژیم صهیونیستی به دست نیاورده است.
در مجموع، این تحولات و خون شهیدان، موجب شد که این آرمان مقدس انسانی، یعنی آزادی فلسطین، بار دیگر در سطح جهانی و اسلامی، جایگاه خود را بازیابد.
تسنیم: جناب آقای امانی بار دیگر از اینکه دعوت خبرگزاری تسنیم را برای انجام این گفتگو پذیرا شدید تشکر می کنم و برای شما آرزوی سلامتی و توفیق روزافزون داریم.
امانی: من هم از شما تشکر می‌کنم.
انتهای پیام/