3 مرد افغان قتل زن جوان ایرانی را انکار کردند
پرونده قتل زنی که دو سال قبل جسدش در لواسان پیدا شد، با انکار متهمان پیچیدهتر شد.

کد خبر: 739564 | ۱۴۰۴/۰۷/۱۱ ۲۰:۳۰:۵۴
پرونده قتل زنی که دو سال قبل جسدش در لواسان پیدا شد، با انکار متهمان پیچیدهتر شد.
به گزارش اعتمادآنلاین، دو سال پیش شهروندان به پلیس گزارش دادند جسد زنی حدوداً ۳۵ساله در یک مکان خلوت رها شده است.
وقتی ماموران تحقیقات خود را آغاز کردند، متوجه شدند تلفنی همراه جسد است.
جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و پلیس ابتدا با شماره فردی که با نام پسرم ذخیره شده بود تماس گرفت.
مرد جوان که بهنام نام داشت، به دادسرا مراجعه و سپس با حضور در پزشکی قانونی تایید کرد جسد متعلق به مادرش، منیر، است.
به گفته بهنام، مادرش روز گم شدن طبق معمول هر روز از خانه خارج شد و دیگر برنگشت.
بهنام گفت: من و خواهرم بهناز با مادرمان زندگی میکردیم.
مادرمان بیرون از خانه کار میکرد.
دو روز قبل از خانه خارج شد و دیگر نیامد.
هرچه با تلفنش تماس گرفتیم، جواب نداد.
به پلیس خبر دادیم.
بعد از دو روز از گوشی مادرم با من تماس گرفتند و باخبر شدم مادرم کشته شده است.
پزشکی قانونی اعلام کرد مقتول بر اثر فشار بر عناصر حیاتی گردن جانش را از دست داده است.
با مطرح شدن فرضیه قتل، تلفن همراه مقتول تحت بررسی قرار گرفت و مشخص شد آخرین شمارهای که با او تماس گرفته شده از سوی مردی افغانستانی به نام غلام است.
پلیس غلام را بازداشت کرد.
این مرد مدعی شد هرچند از تلفن او با مقتول تماس گرفته شده اما خودش صحبت نکرده است.
متهم گفت: دوستم به نام خیری با منیر تماس گرفت.
پلیس خیری را بازجویی کرد.
او گفت: من اتهام قتل را قبول ندارم.
غلام خودش با آن زن تماس گرفت.
خیری آزاد و در ادامه دو مرد افغانستانی دیگر که با مقتول در ارتباط بودند، شناسایی و بازداشت شدند.
در نهایت کیفرخواست علیه هر سه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد.
متهمان به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران فراخوانده شدند.
در ابتدای جلسه پسر مقتول گفت در دادسرا همراه خواهرش درخواست دیه کرده و همان درخواست را تکرار میکند.
سپس غلام در جایگاه حاضر شد.
او گفت: اتهام را قبول ندارم.
تلفن من دست خیری بود.
آن شب افطاری داشتم و همه هموطنانم را دعوت کرده بودم.
اصلاً فرصت ارتباط با آن زن را نداشتم.
قاضی گفت: قبل از آخرین تماس تو یک سال با این زن در ارتباط بودی و سابقه تماسهایت موجود است.
متهم گفت: همه آن تماسها از طرف خیری بود.
قاضی گفت: خیری سه ماه بعد از این حادثه به طور ناگهانی فوت شد.
علت فوت هم باز شدن مواد در شکمش بود.
در حالی که خانواده و دوستانش میگویند او سابقهای نداشت و اصلاً با باندهای مواد مخدر ارتباط نداشت اما تو داشتی.
متهم گفت: وقتی خیری مرد، من در زندان بودم.
اصلاً هم خبر ندارم چه شد.
مرگ او به من ربطی ندارد.
من ۳۰ سال است در ایران زندگی میکنم.
هیچ مشکلی هم نداشتم.
نمیدانم چرا حالا چنین اتهامی به من زده شده است.
در ادامه دو متهم دیگر در جایگاه قرار گرفتند و همه چیز را انکار کردند.
آنها توضیحی دراینباره ندادند که چرا با زن ایرانی ارتباط داشتند.
در پایان قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.