سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

«ناتوردشت»؛ درامی همدلانه که تا پایان یقه‌تان را ول نمی‌کند

مهر | فرهنگی و هنری | جمعه، 11 مهر 1404 - 08:41
یک نویسنده سینمایی در یادداشتی درباره «ناتوردشت» به تحلیل داستان این فیلم پرداخت.
مخاطب،قصه،فيلم،واقعي،داستان،خردمندان،دختر،اجتماعي،پيران،احمد ...

به گزارش خبرنگار مهر، نژلا پیکانیان نویسنده سینمایی در یادداشتی از فیلم «ناتوردشت» که این روزها روی پرده سینماهاست نوشت و عنوان کرد که این فیلم یک درام هیجان‌انگیز بر اساس داستان واقعی گم شدن یک دختر خردسال است که با تمرکز بر تلاش‌های مردمی و بحران‌های اخلاقی، مخاطب را تا پایان درگیر خود نگه می‌دارد.
متن این یاداشت به شرح زیر است:
«نه در سینمای جهان که در سینمای ایران هم کم نیستند آثاری که بر اساس داستان و اتفاقی واقعی ساخته می‌شوند و مخاطب را به گونه‌ای دیگر با اتفاقات درام همراه می‌کنند و با به یاد آوردن تجربه واقعی او را به چالش می‌کشند، داستان‌هایی که گاه از دل صفحات حوادث روزنامه‌ها بیرون آمدند و گاهی هم از اتفاق‌هایی که در فضای مجازی و صفحات اجتماعی بیشتر سر و صدا کردند.
«ناتورِدشت» به کارگردانی محمدرضا خردمندان، درامی هیجان‌انگیز براساس داستان واقعی گم شدن یک دختر خردسال در روستایی دورافتاده است که با تمرکز بر تلاش‌های مردمی و همچنین بزنگاه‌های اخلاقی، تماشاگر را تا پایان درگیر نگه می‌دارد و در پلان‌های مختلف نفس او را در سینه حبس می‌کند.
«ناتورِدشت» که دومین تجربه بلند سینمایی محمدرضا خردمندان به شمار می‌رود، از یک رویداد واقعی الهام گرفته است؛ گم شدن دختری به نام یسنا.
قصه «ناتورِدشت» با روایتی آغازین از زندگی احمد پیران برای مخاطب روایت می‌شود که در آستانه سفری خانوادگی برای برگزاری مسابقه پسرش، با خبر گم شدن دختر بچه‌ای در روستایشان روبه‌رو می‌شود و در ادامه قصه همه تلاشش را برای پیدا کردن این دختر بچه می‌کند.
احمد پیران که سابقا محیط‌بان بوده است، با کمک اهالی روستا برای پیدا کردن دختربچه قصه دست به کار می‌شود اما در این مسیر نه تنها پرده از رازهایی از گذشته او برداشته می‌شود، بلکه لایه‌هایی از بحران‌های درونی را که منجر به واکنش‌ها و تصمیم‌های مهم اخلاقی و اجتماعی شخصیت مختلف قصه می‌شود، آشکار می‌کند.
در مقابل تلاش‌های احمد پیران و باقی اهالی روستا که خالصانه برای پیدا کردن دختر بچه به آب و آتش می‌زنند اما شخصیت منفی قصه به نام آیهان (با بازی میرسعید مولویان) بر درام و بهتر است بگوییم تعلیق قصه می‌افزاید و به عنوان نقطه شر قصه که مسیر داستان را از یکنواختی درمی آورد، مخاطب را هیجان زده می‌کند و حتی در صحنه هایی او را در دام می‌اندازد.
بیراه نیست اگر بگوییم در کنار تلاش‌ها برای پیدا کردن دختر بچه قصه، ترفندهای آیهان برای مخفی کردن او، یقه مخاطب را تا آخر فیلم ول نمی‌کند که بازی قابل قبول میرسعید مولویان قطعاً بر این حس مخاطب بی‌تاثیر نیست.
در مقابل شخصیت محبوب قصه یعنی احمد پیران با بازی هادی حجازی‌فر با وجود اینکه در قامت الگویی آشنا به تماشاگر معرفی می‌شود اما در ادامه به واسطه شناساندنش به عنوان یک قهرمان محلی، مخاطب را با خود همراه می‌کند و حتی با وجود رازهایی که از گذشته‌اش برملا می‌شود، حس همدلی او را برمی‌انگیزد.
«ناتورِدشت» با وجود اینکه اثری الهام گرفته از واقعیت است و طبیعتاً مخاطب درباره‌اش زیاد شنیده و خوانده، اما مخاطب را تا پایان با خود همراه می‌کند، هرچند پایان‌بندی‌اش برای برخی تماشاگران به شکلی اغراق‌آمیز خوش‌بینانه به نظر می‌رسد اما می‌توان این پایان‌بندی را با ارجاع به داستان واقعی که اتفاق افتاده، قابل دفاع و منطقی دانست، البته اگر از خرده داستان‌هایی که نقشی چندان در پیشبرد قصه ندارند (مثل داستانی از گذشته احمد پیران با دیگر همکاری با بازی سعید آقاخانی) چشم‌پوشی کنیم.
اما اگر بخواهیم کمی از «ناتورِدشت» و صحبت درباره آن فاصله بگیریم، باید بگوییم محمدرضا خردمندان در دومین تجربه بلند سینمایی‌اش مسیری را رفته که در فیلم اولش «بیست و یک روز بعد» هم در آن قدم برداشته بود.
روایت قصه‌ای تلخ و دردناک اجتماعی که باز هم یک کودک محور اصلی آن است، دقیقاً مانند آنچه که در فیلم اول او اتفاق افتاد، با این تفاوت که در «بیست و یک روز بعد» دیگر شخصیت قصه نوجوان بود.
او پیش از این در فیلم «بیست و یک روز بعد» نیز نشان داده بود که دغدغه‌هایی فراتر از سرگرم‌سازی صرف دارد.
در آن فیلم، محور داستان نوجوانی بود که با مشکلاتی سخت در زندگی شخصی‌اش دست‌وپنجه نرم می‌کرد، شخصیتی که با وجود سن‌وسال کم، بار درامی سنگین را بر دوش می‌کشید.
در فیلم جدید خردمندان نیز همان جنس نگاه انسانی و دغدغه‌مند نسبت به مسائل اجتماعی به چشم می‌خورد، با این تفاوت که این بار، شخصیت محوری داستان نه یک نوجوان، بلکه کودکی است که در دل بحرانی اجتماعی گرفتار آمده.
حضور کودک در مرکز روایت، در کنار فضاسازی تلخ و واقع‌گرایانه، باعث شده است تا فیلم همچنان در امتداد مسیر فیلم اول کارگردان باشد؛ مسیری که با وجود سادگی ظاهری، لایه‌هایی عمیق و تأثیرگذار از احساس، رنج و انسانیت را در خود جای داده است.
به نظر می رسد خردمندان با انتخاب داستان‌هایی اجتماعی و حتی این بار واقعی تلاش می‌کند اثری ملموس برای مخاطب بسازد و او را با قصه‌هایی برآمده از دل جامعه همراه کند.
قصه‌هایی تامل‌برانگیز که علاوه بر اینکه دل مخاطب را به در می‌آورد، او را از جهات مختلف به فکر وامی‌دارد.
خردمندان به عنوان کارگردانی جوان که دومین اثرش در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و این روزها اکران عمومی را پشت سر می‌گذارد، نشان داده در به تصویر کشیدن فضای واقعی و دلهره‌آور که مخاطب را درگیر می‌کند می‌تواند موفق عمل کند و با وجود نواقصی که در روایت درام و برخی جزئیات فیلمنامه به چشم می‌خورد، اثری مخاطب‌پسند را روانه سینماها کند، اثری که می‌توان توصیه کرد اگر به دنبال داستانی هستید که هم هیجان داشته باشد و هم تأمل‌برانگیز تا آن را روی پرده سینماها تماشا کنید، انتخابتان می تواند فیلمی به نام «ناتورِدشت» باشد.»