تجربه دگردیسی یک هنرمند نقاش؛ چطور از زباله پلاستیکی اثر هنری خلق شد؟
بهاره رئیسی هنرمند نقاش درباره زبالههای پلاستیکی که به حجمهای نقاشیشده بدل کردهاست، توضیحاتی ارائه کرد.

به گزارش خبرنگار مهر، در نمایشگاه «متامورفوز»، زبالههای پلاستیکی به حجمهای نقاشیشده بدل شدهاند.
هنرمند در این مجموعه از یکسو روایتگر دغدغههای زیستمحیطی است و از سوی دیگر، بازتابی از دگردیسی ذهنی و هنری خود را پیش روی مخاطب میگذارد.
مجموعه «متامورفوز» دربرگیرنده حجمهای نامتقارنی است که بر بستر ضایعات پلاستیکی، شکل گرفتهاند و با الهام از وقایع اجتماعی و شخصی با رویکردی استعاری، نقاشی شدهاند؛ تصاویری که مخاطب را به اندیشیدن درباره گذشته و اکنون فرا میخوانند.
این آثار در گالری شیرین به نمایش درآمده است.
بهاره رئیسی هنرمند نقاش و طراح که آثارش در قالب نمایشگاه «متامورفوز» به نمایش درآمده است در این باره به خبرنگار مهر گفت: پس از نمایشگاه انفرادیِ «در میان حباب» که مجموعهای از مکعبهای چوبی نقاشیشده بود، به این فکر افتادم که در پروژه بعدی ام، روی حجمهای نامتقارن، نقاشی کنم.
از سوی دیگر، دغدغه استفاده از متریالهای برگشتناپذیر به طبیعت را سالها بود که در ذهن داشتم.
در نتیجه ساختِ حجمهای نامتقارن را با زبالههای پلاستیکی، آغاز کردم و این ایده، آرام آرام در ذهنم پخته و پرداخته شد تا نهایتا به نمایشگاه «متامورفوز» ختم شد.
وی در مورد عنوان «متامورفوز» و اینکه چه معنایی تداعی میکند، توضیح داد: همانطور که میدانید، متامورفوز به فارسی معنی «دگردیسی» میدهد.
عنوان متامورفوز، به ۲ دلیل برایم معنا دارد؛ نخست اینکه من به عنوان یک نقاش، خودم در حال دگردیسی تدریجی هستم یعنی ابدا برایم میسر نیست که کارهای قبلیام را تکرار کنم و گویی بعد از اتمام هر مجموعهای، پوست میاندازم و ذهنم تغییر شکل میدهد.
در عین اینکه ابدا از مسیر و المانهای قبلیام گسسته نمیشوم.
دوم اینکه در این مجموعه جدید خواستم بگویم که زبالههای پلاستیکی بیارزش هم میتوانند با پردازش و پذیرش فُرم جدید، به بستری نو، بدل شوند یعنی دگردیسی کنند و به جای آنکه به جان طبیعت بیفتند، به بستری ارزشمند برای کار هنری تبدیل شوند.
در نتیجه «متامورفوز»، هم دارد از دگردیسیِ من حکایت میکند و هم از دگردیسی پلاستیکها.
رئیسی در پاسخ به اینکه آیا هر اثر در نمایشگاه، داستان یا روایت خاص خودش را دارد، گفت: هریک از این نقاشی - حجمها، شبیه به برگی از یک دفتر وقایعنگاری هستند.
یک سری اتفاقاتی، در زندگی شخصی و اجتماعی رخ میدهند که زندگی ما را عمیقاً متاثر میکنند و ما انگار هیچ توانی برای جلوگیری یا تغییر جهت آنها نداریم؛ موضوع کارهای من، روایت این نوع وقایع است، به زبانِ شخصی خودم.
مثلاً چند سال قبل، خبر مسمومیتهای مدارس دخترانه کشور با گازهایی ناشناخته، خیلی خبرساز شد و التهاب عجیبی در جامعه ایجاد کرد.
من حجم و نقاشی «مدرسه دختران» را تحت تاثیر همین داستان، کار کردم.
برای این نقاشی، تصویری از دوران بمباران شیمیایی حلبچه در جنگ ایران و عراق، الهامبخشم بود.
وی در مورد ارتباط این نمایشگاه با نمایشگاه قبلیاش بیان کرد: هر ۲ نمایشگاه «در میان حباب» و «متامورفوز» دربردارنده کارهایی هستند که روی حجمها نقاشی کردم؛ شاید این مهمترین وجه تشابه این ۲ پروژه باشد.
در مجموعه قبلی، روی مکعبهای از پیش ساخته شده، نقاشی کردم ولی حجمهای مجموعه جدید را تماماً خودم ساختم.
حضور پررنگ پرترهها و جزئیاتِ فراوان، احتمالا پیوند دهنده همه کارهای پیشینم با «متامورفوز» است.
شاید مهمترین وجه تمایز این ۲ پروژه، رویکرد موضوعی آنها باشد در اولی موضوع هر اثر بسیار شخصی بود ولی در مجموعه جدیدم، عمیقاً تحت تاثیر وقایع اجتماعی بودم.
رئیسی درباره اینکه قصد دارد با تماشای آثارش، چه احساسی در مخاطب به وجود آید، گفت: من و مخاطب این آثار، به احتمال زیاد، حامل احساساتی متاثر از تجربیات مشترک هستیم و فشردگی وقایعی که در فاصله پاندمی و جنگ، رخ داده همچنان بر وجودمان سنگینی میکند در نتیجه گمان میکنم که نوعی «احساس همدلی» برایم از هر چیز دیگری، معنادارتر است.
اعتراضم به عدم توجه به محیط زیست و عدم بازیافت نظاممند پلاستیک در سرزمین مادری نیز نوعی تلاش برای انتقال یک پیام است.
وی در پایان در توضیح تکنیک و فرم کارهایش بیان کرد: فرم اولیه را با کنار هم گذاشتن، برش دادن و تثبیت قطعات پلاستیکی میسازم؛ با خمیر پاپیه ماشه آن را پردازش و کامل و بعد آن را با ترکیب مواد، نقاشی میکنم.