ریزش سنگین بورس در راه است؟
روزنامه اعتماد نوشت: به نظر ميرسد بازار در آستانه ورود به فاز نوساني باشد. اگر شاخص كل نتواند محدودههاي حمايتي خود را حفظ كند، احتمال افت مجدد به زير كانال ۲.۵ ميليون واحد وجود دارد و در سناريوي بدبينانهتر، حتي بازگشت به محدوده ۲.۲ ميليون واحد نيز دور از انتظار نخواهد بود.

روزنامه اعتماد نوشت: به نظر میرسد بازار در آستانه ورود به فاز نوسانی باشد.
اگر شاخص کل نتواند محدودههای حمایتی خود را حفظ کند، احتمال افت مجدد به زیر کانال ۲.۵ میلیون واحد وجود دارد و در سناریوی بدبینانهتر، حتی بازگشت به محدوده ۲.۲ میلیون واحد نیز دور از انتظار نخواهد بود.
کد خبر: 739216 | ۱۴۰۴/۰۷/۰۹ ۱۵:۲۰:۰۰
«ریسکهای پنهان بورس تهران» عنوان یادداشت امیرعباس باقری برای روزنامه اعتماد است که در آن آمده؛ در هفته دوم مهرماه شاهد شروع نسبتا خوبی برای بازار سرمایه بودیم.
برخلاف انتظاراتی که وجود داشت، شاخص کل در سه روز ابتدایی معاملاتی متوالی بیش از ۲۰۰ هزار واحد رشد کرد و توانست وارد کانال ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار واحدی شود.
این اتفاق توجه بسیاری از فعالان بازار را به خود جلب کرد، چراکه انتظار چنین جهش پرقدرتی در شرایط فعلی چندان بالا نبود.
واقعیت این است که من نیز چنین رشدی را پیشبینی نمیکردم؛ چراکه شرایط سیاسی و اقتصادی حاکم بر کشور عموما موجب واکنش محافظهکارانهتر بازار میشود.
با این حال، جریان تقاضا در روزهای ابتدایی هفته شکل گرفت و حتی در بسیاری از نمادها شاهد صف خرید بودیم.
با وجود این رشد چشمگیر، ارزیابی من این است که روند کنونی چندان پایدار نخواهد بود.
تجربه نشان داده است که بازار پس از چند روز مثبت، بار دیگر به مسیر نوسانی یا حتی نزولی بازمیگردد؛ بهویژه در شرایطی که اختلاف نرخ دلار نیما و بازار آزاد به بیش از ۴۰ درصد رسیده است.این فاصله قابل توجه، نه تنها ریسک مضاعفی برای شرکتهای بورسی ایجاد میکند، بلکه به بیاعتمادی سرمایهگذاران نیز دامن میزند.
بنابراین انتظار تداوم رشدهای پرقدرت، چندان منطقی به نظر نمیرسد.
به نظر میرسد بازار در آستانه ورود به فاز نوسانی باشد.
اگر شاخص کل نتواند محدودههای حمایتی خود را حفظ کند، احتمال افت مجدد به زیر کانال ۲.۵ میلیون واحد وجود دارد و در سناریوی بدبینانهتر، حتی بازگشت به محدوده ۲.۲ میلیون واحد نیز دور از انتظار نخواهد بود.
این پیشبینی بر مبنای دادههای بنیادی و همچنین شرایط روانی حاکم بر بازار صورت میگیرد.
شرایط اقتصادی کنونی کشور بهطور جدی دشوار است.
تورم ساختاری، کاهش قدرت خرید، محدودیتهای مالی و فشار ناشی از تحریمهای تازه، همگی عواملی هستند که سایه سنگینی بر بازار سرمایه انداختهاند.
در چنین بستری، مثبتهای اخیر بازار را نمیتوان نشانهای از بهبود بنیادین قلمداد کرد.
این رشدها بیشتر حاصل حمایتهای مقطعی است که معمولا دوام زیادی ندارند.
بنابراین سرمایهگذاران نباید به رشد اخیر دل ببندند.
از منظر رفتاری، دادههای معاملات نشان میدهد که ورود پول حقیقی در سه روز ابتدایی هفته بیشتر جنبه کوتاهمدت داشته است.
تجربه نیز نشان داده که در چنین شرایطی، سرمایهگذاران حقیقی با کوچکترین سیگنال منفی، به سرعت از بازار خارج میشوند.
در مقابل حقوقیها همچنان محتاط عمل میکنند و ترجیح میدهند در انتظار روشنتر شدن شرایط بمانند.
این مساله باعث شده ارزش معاملات در مقایسه با دورههای صعودی قدرتمند، همچنان در سطح پایینتری باقی بماند.
بعد روانی بازار نیز اهمیت زیادی دارد.
اخبار مربوط به تحولات بینالمللی و احتمال تشدید فشارها، فضای ذهنی فعالان اقتصادی را سنگینتر کرده است.
همین نگرانیها موجب شده بسیاری از معاملهگران استراتژی محافظهکارانه در پیش بگیرند و ترجیح دهند نقدشوندگی پرتفوی خود را بالا نگه دارند.
تا زمانی که تغییر محسوسی در این شرایط ایجاد نشود، بازگشت اعتماد به بازار دشوار خواهد بود.
جمعبندی اینکه اگرچه رشد بیش از ۲۰۰ هزار واحدی و ورود شاخص به کانال ۲.۷ میلیون واحدی در سه روز ابتدایی هفته چشمگیر بود، اما نگاه تحلیلی و واقعبینانه نشان میدهد که این روند احتمالا دوام زیادی نخواهد داشت.
مگر آنکه در کوتاهمدت تحول غیرمنتظرهای رخ دهد؛ مانند تغییر در رویکرد سیاست خارجی یا آغاز مذاکراتی که در حال حاضر احتمال آن ضعیف به نظر میرسد.
در غیر این صورت، باید خود را برای روزهای سختتر بازار آماده کنیم.
به عنوان توصیهای عملی، سرمایهگذاران در شرایط فعلی باید بیش از هر زمان دیگر به مدیریت سرمایه توجه داشته باشند.
ورود هیجانی میتواند آسیبهای جدی به پرتفوی افراد وارد کند.
بهتر است تمرکز بر سهمهای بنیادی و صنایع کمریسک قرار گیرد و از سرمایهگذاری سنگین در نمادهای پرریسک پرهیز شود.
همچنین داشتن افق سرمایهگذاری میانمدت و بلندمدت میتواند ریسک تصمیمگیریهای کوتاهمدت و هیجانی را کاهش دهد.
بازار سرمایه ایران بارها نشان داده که رفتارش وابسته به متغیرهای کلان و تحولات سیاسی است.
بنابراین هرگونه امیدواری به آینده بازار باید بر پایه تغییرات بنیادین و واقعی در اقتصاد و سیاست کشور شکل گیرد؛ تغییری که در شرایط فعلی هنوز نشانههای روشنی از آن مشاهده نمیشود.