بمباران امنیت روانی ایرانیان!
به گزارش مشرق، صالح رجایی، فعال رسانه در تلگرام نوشت:
در روزهایی که تنشها میان ایران و رژیم صهیونیستی در اوج خود قرار دارد و جنگ روانی گسیخته، بخشی از جبهه مقابله ملت ماست، بازنشر بیانتقاد مطالبی نظیر گزارش بیبیسی با عنوان «حمله بعدی اسرائیل به ایران با هدف تغییر نظام خواهد بود» صرفاً خبر نیست، بلکه ابزاری برای القای ترس، سردرگمی و ضعف در بدنه جامعه محسوب می شود.
بیبیسی، رسانهای که در کارزار فشار رسانهای غرب جایگاه شناختهشدهای دارد، وقتی ادعا میکند که «حمله نه یک واکنش بازدارنده ساده، بلکه مرگبار خواهد بود و خیلی نزدیک است»، نه هشدار مستقل و آگاهی بخش بلکه عملیات روانی و گونه ای از جنگ شناختی غربی ها بر علیه ایران است.
در این میان متأسفانه برخی جریانات داخلی هم دوباره در دام بازنشر اینگونه روایتها افتادهاند.
بازنشر بدون نقد، بررسی منبع و تحلیل، به این معناست که خود به ستون پنجم عملیات دشمن تبدیل شویم.
وقتی رسانه داخلی، محتوای هدفدار بیگانه را منتشر میکند، در واقع دارد دشمن را در ایجاد آشفتگی روانی و تشکیک در توان ملی یاری میکند.
کاری که شاید هیچ بمب، هیچ محدودیت تحریمی به تنهایی نتواند انجام دهد.
تردید در نیت حمله و بازخوانی روایتها پرسش نخست این است که آیا هدف واقعی حمله قبلی، تغییر نظام و ترور کامل مقامات کشور بوده است؟
پاسخ مستند نه است.
حملات اولیه بیشتر بر مراکز حساس نظامی تمرکز داشت و نه بر حذف کل ساختار حکومتی؛ در حالی که طرح تغییر کامل ساختار سیاسی، هزینهای بسیار بالا و ریسک بینالمللی عظیم دارد.
ژیم صهیونیستی پس از پاسخ قاطع موشکی ایران و آچمز شدن در زمین ایران، به عنوان پلن بی خود به دنبال ترور مسئولین و مدیران عالی نظام و سپس تغییر رژیم یا دست کم اختلال در روند تصمیم گیری و مدیریت کشور بود.
فلذا فرض تحول سریع از طریق حمله نظامی، بیشتر یک روایت رسانهای برای تضعیف روح مقاومت است تا تحلیلی مبتنی بر شرایط واقعی میدانی، دست کم در مرحله اول جنگ چنین بود.
چه معنا دارد وقتی بیبیسی این روایت را میسازد؟
بیبیسی، از نگاه بسیاری از ناظران، نه تنها رسانه اطلاعرسان بلکه حلقهای از دستگاه عملیات روانی جریان استکباری محسوب میشود.
طرح ادعاهایی که نگرانیزا، دوقطبیساز و هیجانیاند، در بسیاری مواقع هدفمند است.
اگر رسانههای داخلی بدون نقد یا بررسی، آن را بازنشر دهند، همان قدرت روایتسازی دشمن را تقویت کردهاند.
بازنشر اخبار هیجانی نه تحلیل که بازی در زمین دشمن است.
تقویت پویشی که در نهایت به کاهش اعتماد عمومی، افزایش اضطراب و تضعیف انسجام ملی منجر میشود؛ برای مقابله با این خطر بزرگ، چند راهبرد اساسی را باید در دستور کار قرار داد: واکنش سریع و مستندسازی وقتی خبری بهشدت تحریکآمیز منتشر میشود، رسانههای رسمی و جریان رسانهای حزباللهی باید در کوتاهترین زمان، پاسخ تحلیلی و مستندی ارائه دهند؛ با منبعشناسی، بررسی سابقه رسانه منتشرکننده، تشریح محدودیتهای تحلیل و مقایسه با واقعیات موجود.
ممنوعیت بازنشر بیمطالعه رسانهها و کانالهای داخلی باید خط قرمزی برای خود تعریف کنند؛ بازنشر محتواهایی که منبع قابل تأییدی ندارند یا هدف روانی مشهود دارند، نباید صورت گیرد.
جای بازنشر هیجانی، بازنشر تحلیل سنجیده است.
آموزش سواد رسانهای عمومی بخشی از وظیفه رسانهها این است که مخاطبان را نسبت به شگردهای عملیات روانی آگاه کنند: چگونه میتوان منبع یک خبر را بررسی کرد؟
چگونه بین تحلیل مستقل و روایت عملیاتمحور تمایز قائل شد؟
وجود بخشهایی در رسانهها با عنوان «راستیآزمایی» یا «نقد روایت» میتواند مؤثر باشد.
در این زمینه فکت چک شبکه الجزایر در هنگام سخنرانی نتانیاهو جنایتکار که همزمان با سخنرانی او، راست و دروغ صحبت های او را نشان می داد به نظر می رسد که نمونه جالب توجهی از ارتقاء سطح سواد رسانه می باشد.
ترویج روایت مقاومت و امید در برابر سیل مطالب دوقطبیساز و خاموشکننده امید، باید صدای دیگری بلند شود: صدای ظرفیتهای دفاعی، دیپلماسی مؤثر، اتحاد منطقهای، موفقیتهای فناورانه، و قدرت مردم و نخبگان.
روایت مقاومت باید دستکم به اندازه روایت وحشت و تزلزل و ترس و ارعاب، فضا را پر کند.
همافزایی رسانهای داخلی و بینالمللی رسانههای داخلی باید با رسانههای منطقهای و بینالمللی همگام شوند و یک روایت مستقل و متوازن ارائه دهند؛ بویژه رسانههایی که در فضای مقاومت راوی پیوستگی منطقهایاند.
اگر روایت دشمن در فضای جهانی جا نیفتد، کارویژه تأثیر گذاری آن کاهش مییابد.
در نهایت، بازنشر روایت هدفمند بیگانه نه اطلاع است و نه حتی تحلیل بلکه مشارکت در عملیات روانی دشمن است.
رسانهها و فعالان رسانهای ایران باید در این شرایط حساس، مصونیتِ رسانهای خود را افزایش دهند، روایت مقاومت را بسازند و میدان را از دست شایعهسازان بیرون بکشند.
حفظ ثبات روانی جامعه، اعتماد عمومی و انسجام ملی در چنین شرایطی، بزرگترین دستاورد محسوب می شود.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.