خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

سه شنبه، 08 مهر 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

لبوبو پاسخ درستی به یک نیاز پنهان بود؟

مهر | فرهنگی و هنری | سه شنبه، 08 مهر 1404 - 00:12
یک کارشناس صنعت اسباب‌بازی گفت: یک محصول زمانی موفق می‌شود که بتواند نیاز یا خواسته‌ای را شناسایی و برآورده کند؛ یعنی فضای خالی قابل توجهی را پر کند. لبوبو نیز از همین قاعده پیروی کرده است.
محصول،موفقيت،محصولات،شيطنت،عروسك،كارشناس،دلايل،عوامل،نگاه،صن ...

بهنام زنگی کارشناس صنعت اسباب بازی، در گفت‌وگو با خبرنگار مهر، با اشاره به دلایل فروش بالای عروسک‌های لبوبو گفت: فروش فوق‌العاده بالای عروسک لبوبو را نمی‌توان به سادگی محدود به یک علت مشخص دانست، زیرا معمولاً عوامل و متغیرهای متعدد در این موفقیت دخیل هستند که نیازمند تحلیل و بررسی دقیق‌اند.
برای دستیابی به نتایج معتبر، باید روند رشد فروش این محصول، نمودارها، لوکیشن‌ها و مناطقی که بیشترین فروش را داشته، همچنین سرعت رشد آن را استخراج و سپس با بررسی‌های لازم بتوان دلایل واقعی موفقیت را شناسایی کرد.
وی ادامه داد: به طور کلی یک محصول زمانی موفق می‌شود که بتواند نیاز یا خواسته‌ای را شناسایی و برآورده کند؛ یعنی فضای خالی قابل توجهی را پر کند.
به نظر می‌رسد «لبوبو» نیز از همین قاعده پیروی کرده است؛ این عروسک انگار توانسته یک نیاز خاص را تشخیص داده و با ارائه پاسخی مناسب به آن، در بازار جایگاه ویژه‌ای پیدا کند.
این کارشناس صنعت اسباب بازی گفت: موفقیت یک محصول به عوامل گوناگونی بستگی دارد؛ از جذابیت ظاهری و قیمت رقابتی گرفته تا قابلیت تولید انبوه، امکان صادرات، تناسب با گروه‌های سنی مصرف‌کنندگان و حتی حمایت‌های رسانه‌ای و محصولات جانبی مرتبط.
تبلیغات نیز نقشی کلیدی ایفا می‌کنند، خصوصاً تبلیغات در فضای مجازی که امروزه سهم عمده‌ای از جریان اطلاع‌رسانی را در دست دارند.
شبکه‌های اجتماعی به‌سرعت می‌توانند تصویری جذاب از یک محصول ایجاد کنند یا حتی احساس نیاز کاذبی نسبت به آن در مخاطبان شکل دهند.
وی افزود: البته به نظر می‌رسد موفقیت عروسک «لبوبو» فراتر از ویژگی‌های محصول باشد و عوامل زیربنایی‌تری در نتیجه نهایی دخیل باشند.
شاید یکی از دلایل اصلی جذابیت این برند مربوط به شخصیت عروسک باشد؛ ترکیبی از شوخ‌طبعی، شیطنت و نوعی خوشایند ناهنجاری یا رفتار غیرمعمول، اما در قالبی بسیار سبک و رقیق که ظاهراً مورد پسند انسان امروزی قرار گرفته است.
این ویژگی‌ها باعث می‌شود مخاطب نتواند به راحتی از این محصول چشم‌پوشی کند، چرا که حس سرگرمی و تفاوت در آن برجسته‌تر از سایر عروسک‌ها است.
زنگی گفت: اگر بخواهیم وضعیت کنونی تفریحات عمومی، به‌ویژه در حوزه جذابیت‌های رسانه‌ای و سرگرمی‌ها، را بررسی کنیم، مشخص می‌شود که بسیاری از این موارد به شکستن هنجارهای عرفی یا نمایش ویژگی‌هایی نظیر خباثت جذاب و شیطنت‌آمیز وابسته‌اند.
مردم معمولاً به شخصیت‌هایی که کمی بدذات و بدجنس هستند، علاقه بیشتری نشان می‌دهند.
این موضوع جای مطالعه بیشتری دارد، زیرا ممکن است از میلِ سرکوب‌شده شهروندان برای شکستن محدودیت‌های اخلاقی نشأت گرفته باشد.
در نهایت، هر انسانی دارای جنبه‌هایی از شیطنت است که به‌صورت طبیعی تمایل به بروز و ظهور دارد.
چه بهتر که این شیطنت در قالب شخصیت‌های خیالی مانند عروسک‌ها، اسباب‌بازی‌ها و محتواهای هنری نمود پیدا کند، بدون اینکه شکل واقعی داشته باشد.
وی افزود: نمونه قابل توجه این مفهوم را می‌توان در انیمیشن‌هایی مانند «انگری بردز» مشاهده کرد که پرندگانی خشن و اخمو را به تصویر می‌کشد.
این حالت خشن و ظاهراً منفی، به نوعی پاسخ‌دهنده به حس خشونت و شیطنت درونی کودکان است.
عروسک‌ها نیز با بهره‌گیری از همین ویژگی‌هایی نظیر خباثت خفیف اما بانمک، توجه‌ها را به خود جلب می‌کنند.
این جذابیت تا حدی وابسته به فضای فانتزی ایجادشده در ذهن مخاطبان است.
حتی محدودیت‌هایی نظیر ممنوعیت برخی از این محصولات در کشورهایی خاص باعث ایجاد کنجکاوی بیشتر می‌شود، چراکه مردم تمایل دارند بفهمند دلیل منع چنین محصولاتی چیست.
این کارشناس صنعت اسباب‌بازی گفت: یکی از عوامل موفقیت چنین پروژه‌هایی نحوه مرتبط کردن آن‌ها با رویدادهای بزرگ است.
مثلاً زمانی که شخصیتی از طریق انیمیشن، ایونت‌ها، و محصولات تجاری دیگر مطرح می‌شود، مراحل برندینگ جهانی برای آن آغاز می‌شود.
متأسفانه محصولات داخلی ما به چنین مرحله‌ای نمی‌رسند، عمدتاً به دلیل نبود نگاه بلندمدت و عدم حمایت از تولیدکنندگان و طراحان داخلی.
این مقایسه زمانی ملموس‌تر می‌شود که یک محصول ساده خارجی مثل باب اسفنجی با پرفروش‌ترین انیمیشن‌ها میدان جهانی را تسخیر می‌کند؛ درحالی‌که در فرهنگ ما داستان‌های بسیاری وجود دارد که قابلیت بازآفرینی دارند اما به‌درستی مورد بهره‌برداری قرار نمی‌گیرند.
وی افزود: در هنر سنتی ایرانی، حتی چهره‌های منفی هم با ظرافت بصری همراه بوده‌اند.
مثلاً در نگارگری‌های قدیمی، دیوها و موجودات عجیب و غریب با زیورآلات و طرح‌های زیبا به تصویر کشیده می‌شدند.
این نوع نگاه که حتی زشتی را نیز با زیبایی پیوند می‌دهد، جزیی از فرهنگ عمیق ما بوده است و می‌توانست پایه خلق کاراکترهایی باشد که لایه‌های ظاهری آن‌ها شیطنت‌آمیز اما درونشان مثبت باشد.
زنگی گفت: از دلایل عدم موفقیت پروژه‌های داخلی می‌توان به تعامل ناکافی و ضعف شبکه‌سازی اشاره کرد.
برای موفقیت یک محصول یا شخصیت عروسکی باید فراتر از تولید صرف فکر کرد؛ این شخصیت‌ها باید در انیمیشن‌ها حضور پیدا کنند یا از طریق محصولات فرهنگی نظیر لوازم‌التحریر، پوشاک و طراحی صنعتی وارد بازار شوند تا یک موج جریان‌ساز ایجاد شود.
در کشورهای موفق، چنین زنجیره‌ای به‌خوبی شکل گرفته است اما در ایران هنوز چنین نگاه چندبعدی وجود ندارد؛ در نتیجه محصولات داخلی به برند جهانی تبدیل نمی‌شوند.
وی افزود: نمونه‌ای مانند «لبوبو» را می‌توان مثال زد که با انتخاب نامی آهنگین و چندمعنایی توانسته توجه کودکانه را جلب کند.
نام‌هایی با چنین ویژگی‌هایی اصولاً حس فانتزی، ریتم مناسب و ارتباط چندوجهی با مخاطب ایجاد می‌کنند.
این روند تا حدی تاثیرپذیر از انیمه‌های شرقی است که ذهن کودکان را با شخصیت‌های خبیث و شیطنت‌آمیز آشنا می‌کنند؛ هرچند این حالت شاید برای گروه‌های سنی پایین مناسب نباشد اما تأثیر جدی بر علاقه متقابل میان کودک و شخصیت‌های بازی دارد.
این کارشناس صنعت اسباب بازی گفت: برای موفقیت در این حوزه باید نگاه جامع‌تر، حمایت همگانی و تولید محتوایی مبتنی بر ویژگی‌های روان‌شناختی مخاطب مد نظر قرار گیرد تا با قابلیت جذب بازار جهانی همراه شود.