روابط نظامی پنهان بین ایران و چین معضلی جدی برای اسرائیل/ راهبرد پنجگانه رژیم صهیونیستی برای مقابله با اتحاد تهران و پکن
یکی از مسائلی که برای رژیم صهیونیستی تبدیل به یک معضل جدی شده است، همکاریهای راهبردی میان ایران و چین در حوزه مسائل مختلف سیاسی، اقتصادی و نظامی است و روابط میان تهران و پکن،

سرویس جهان مشرق - رژیم صهیونیستی با نگرانی روزافزونی به گسترش همکاریهای استراتژیک میان ایران و چین مینگرد، چرا که این مشارکت تهدیدی چندوجهی برای امنیت منطقهای و برتری نظامی آن ایجاد میکند.
به عقیده تحلیلگران صهیونیست، انتقال فناوریهای پیشرفته، بهویژه در زمینه موشکهای بالستیک و سامانههای دفاع هوایی از چین به ایران، توان نظامی تهران را تقویت کرده و توازن قدرت در خاورمیانه را به چالش میکشد.
رژیم صهیونیستی نگران است که حمایت چین، بهعنوان قدرتی جهانی با منابع عظیم، نهتنها قابلیتهای تهاجمی و دفاعی ایران را بیش از پیش تقویت کند، بلکه هرگونه اقدام مستقیم علیه این همکاری را به یک بحران دیپلماتیک گسترده با پکن تبدیل کند که پیامدهای آن فراتر از منطقه خواهد بود.
لازم به ذکر است که مشرق صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاههای محافل رسانهای-اندیشکدهای بینالمللی این گزارش را منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات این گزارش لزوماً مورد تأیید مشرق نیست
عودد عیلم، رئیس سابق بخش اطلاعات موساد و پژوهشگر اندیشکده jcpa در گزارشی به بررسی این مسئله پرداخته است.
در این گزارش آمده است:
در هفتههای پرتنش پس از درگیری ۱۲ روزه اخیر که اسرائیل، ایالات متحده و ایران را درگیر کرد، منابع اطلاعاتی اسرائیل و ناظران غربی افزایش چشمگیری در محمولههای نظامی مخفیانه از چین به ایران شناسایی کردند.
دستکم دو بار در اوایل سال ۲۰۲۵، هواپیماهای باری چینی بهطور بیسر و صدا در خاک ایران فرود آمدند و قطعات حساس و حیاتی را تخلیه کردند که برای احیای و گسترش توانمندیهای موشکی بالستیک و سامانههای دفاع هوایی تهران طراحی شده بودند.
این محمولهها در حالی ارسال شدند که حملات هوایی اسرائیل خسارات قابل توجهی به زرادخانه موشکی ایران و سامانههای قدیمی دفاع هوایی ساخت روسیه وارد کرده بود.
در حالی که پکن علناً بیطرفی خود را اعلام کرده، گزارشهای اطلاعاتی واقعیت پیچیدهتری را نشان میدهند: نقش فزاینده چین در بازسازی قدرت نظامی ایران بهعنوان بخشی از یک مشارکت استراتژیک گستردهتر برای مهار نفوذ آمریکا در منطقه.
میان ابریشم و فولاد: ظهور روابط نظامی پنهان بین چین و ایران و معضل اسرائیل
اسرائیل با یک معضل دشوار روبروست: هرگونه حمله مستقیم به محمولههای چینی میتواند به تشدید تنش شدید با پکن منجر شود.
برخلاف تجهیزات ایرانی یا روسی، بستههای نظامی چینی خطر ایجاد یک بحران ژئوپلیتیکی گسترده را به همراه دارند، با توجه به جایگاه حساس جهانی چین و اعتماد به نفس رو به رشد آن.
از این رو تصمیمگیران اسرئیل باید واکنشهای خود را با دقت تنظیم کنند تا از درگیری مستقیم اجتناب کنند، در حالی که تهدید گستردهتر برای امنیت منطقه را مدیریت میکنند.
پیوندهای چین و ایران به بیش از دو هزار سال پیش، به دوران جاده ابریشم بازمیگردد.
روابط دیپلماتیک رسمی بین جمهوری خلق چین و ایران در سال ۱۹۷۱ برقرار شد و بر پایه رویکردی عملگرایانه شکل گرفت که از آن زمان در میان تنشهای جنگ سرد، انقلاب اسلامی و تغییرات در اتحادها و تحولات بینالمللی و منطقهای، تکامل یافته است.
پس از انقلاب ۱۳۵۷، چین یکی از معدود کشورهایی بود که با وجود تحریمهای بینالمللی، سلاح و فناوریهای دوکاره را به ایران فروخت.
این روابط بهویژه در اواخر دهه ۱۹۸۰ عمیقتر شد، زمانی که ایران پس از جنگ ویرانگر با عراق بر توسعه موشکهای بالستیک تمرکز کرد.
چین فناوری و قطعات کلیدی را تأمین کرد و به ایران کمک کرد تا برنامه موشکی قابلتوجهی برای بازدارندگی منطقهای ایجاد کند.
توافق هستهای (برجام) در سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ نقطه عطف دیپلماتیک بود: این توافق تحریمها را کاهش داد و به چین اجازه داد همکاریهای اقتصادی و انرژی خود با ایران را بهطور قابلتوجهی گسترش دهد، در حالی که شراکت امنیتی پیچیده خود را با تهران حفظ کرد و اکنون، با وخامت روابط چین و آمریکا در سالهای اخیر، پکن ایران را بهعنوان شریکی استراتژیک برای مهار نفوذ آمریکا در خاورمیانه و فراتر از آن میبیند.
کمک نظامی چین به ایران چندوجهی است و عمدتاً بر فناوریهای موشکی و سامانههای دفاع هوایی متمرکز است - دو ستون اصلی استراتژی ایران برای جنگ نامتقارن.
بر اساس گزارشها، چین مواد حساس برای سوخت جامد موشکهای بالستیک، قطعات سامانههای ناوبری و دانش لازم برای بازسازی خطوط تولیدی که در حملات اسرائیل و به دلیل تحریمها تخریب شده بودند را به ایران ارائه میدهد.
علاوه بر این، چین اخیراً سامانههای موشکی پیشرفته ضدهوایی - نسخههایی از HQ-۹B - را به ایران منتقل کرده که در برخی قابلیتها مشابه یا حتی برتر از سامانههای S-۳۰۰ روسی هستند.
این سامانهها برد دفاع هوایی ایران را افزایش میدهند و توانایی آن را برای دفع حملات هوایی اسرائیل و نفوذهای آمریکا بهبود میبخشند.
استقرار HQ-۹B پس از آن صورت گرفت که ایران بخش قابلتوجهی از سامانههای S-۳۰۰ دریافتی از روسیه را در حملات اسرائیل در سال ۲۰۲۴ و درگیری اخیر از دست داد.
ارزیابی تهدید برای اسرائیل
موشکهای بالستیک ایران به دلیل کلاهکهای بزرگ، سامانههای پیشران پیشرفته و برد فزاینده، تهدیدی جدی برای اسرائیل محسوب میشوند.
برخی مدلها شامل کلاهکهای مانورپذیر یا فناوریهای هایپرسونیک هستند که رهگیری را دشوار میکنند.
با وجود سامانه دفاع چندلایه اسرائیل - شامل گنبد آهنین، فلاخن داوود و پیکان - تعداد قابل توجهی از موشکهای ایرانی در جنگ اخیر موفق به نفوذ به این سامانهها شدهاند.
تزریق فناوریهای چینی و سامانههای دفاع پیشرفته تهدید مذکور را تشدید میکند.
سامانه HQ-۹B چالش سختتری برای نیروی هوایی اسرائیل ایجاد میکند، زیرا ممکن است دسترسی به حریم هوایی را محدود کند و حملات دقیق به تأسیسات تولید موشک را پیچیدهتر سازد.
این ارتقا میتواند بهطور جدی به برتری تاکتیکی اسرائیل در توازن قدرت منطقهای آسیب برساند.
توصیههای سیاستی برای اسرائیل
اسرائیل برای مقابله با تهدید فزاینده ناشی از همکاری راهبردی چین و ایران، که هسته اصلی آن تقویت توان موشکی و دفاع هوایی تهران است، نمیتواند به یک پاسخ ساده یا اقدام مستقیم متکی باشد.
این چالش، نیازمند یک راهبرد چندوجهی، عملی و هوشمندانه است که بین مقابله با تهدید امنیتی فوری و جلوگیری از ورود به یک رویارویی تمامعیار با یک ابرقدرت جهانی، تعادل برقرار کند.
راهبرد پیشنهادی عودد عیلم، رئیس سابق بخش اطلاعات موساد و پژوهشگر اندیشکده jcpa در این گزارش بر پنج محور اصلی استوار است:
فعالسازی کانالهای دیپلماسی مخفی با چین
با توجه به حساسیت و خطر درگیری مستقیم، اسرائیل باید کانالهای مخفی با پکن - از طریق ارتباطات اطلاعاتی و شبکههای دیپلماتیک - را ترجیح دهد تا خطوط قرمز روشنی علیه تأمین قطعات موشکی و دفاع هوایی برای ایران تعیین کند.
باید به چین خطرات ژئوپلیتیکی که در خاورمیانه ایجاد میکند و هزینههای احتمالی برای جایگاه بینالمللی آن گوشزد شود.
علاوه بر این، اسرائیل میتواند بهطور غیرمستقیم بر شرکتهای چینی حساس به تحریمهای ثانویه فشار آورد، از طریق مسدود کردن سرمایهگذاریها و تهدید تجارت، در صورت تداوم حمایت نظامی.
افزایش فشار مشترک با آمریکا بر واردات انرژی چین
چین حدود ۱۰ درصد از نفت خود را از ایران وارد میکند - وابستگیای که اهرم مهمی برای اسرائیل و آمریکا فراهم میکند.
اگر پکن به حمایت نظامی از ایران ادامه دهد، میتوان از طریق تحریمهای هماهنگ، بازرسیهای دریایی و فشارهای مالی، محدودیتهایی بر صادرات نفت ایران به چین اعمال کرد.
این اقدام میتواند چین را به بازنگری در کمکهای نظامی به دلیل هزینههای اقتصادی وادار کند.
گسترش عملیات اطلاعاتی و خرابکاری مخفی
اطلاعات اسرائیل باید نفوذ انسانی (HUMINT) و عملیات سایبری علیه تولید موشک در ایران، بهویژه در تأسیساتی که با کمک چین بازسازی شدهاند، را تشدید کند.
عملیات خرابکاری مشابه گذشته - علیه قطعات موشکی، کارخانههای شیمیایی و زیرساختهای صنعتی مرتبط با چین - میتواند عملیاتی شدن سامانههای جدید را بهطور قابلتوجهی به تأخیر اندازد.
تمرکز بر شبکههای لجستیکی که محمولههای چینی را منتقل میکنند نیز ضروری است.
ضربه مخفی به مسیرهای حمل یا قطعات حساس میتواند بازسازی قدرت نظامی ایران را بدون درگیری مستقیم با چین به تأخیر اندازد.
افزایش فشار دیپلماتیک منطقهای
اسرائیل باید همکاری با کشورهای خلیج [فارس] را که از دخالت چین در ایران نگران هستند، تعمیق بخشد.
یک جبهه دیپلماتیک منطقهای میتواند بر پکن فشار آورد و اقدامات آن را تعدیل کند، بهویژه با توجه به روابط تجاری گسترده چین با کشورهای خلیج.
دیپلماسی عمومی برای تضعیف روایت چین
چین تلاش میکند تصویر یک قدرت مسئول را از خود حفظ کند، اما روابطش با ایران تناقضی را آشکار میکند.
اسرائیل میتواند دخالت چین در اشاعه موشکهای ایرانی را در مجامع بینالمللی و رسانهها برجسته کند و از این طریق هزینهای برای تصویر پکن ایجاد نماید.
نتیجهگیری پایانی
رئیس سابق بخش اطلاعات موساد در این گزارش به عنوان نتیجهگیری می نویسد: تزریق محمولههای نظامی چینی به ایران مرحله جدیدی در احیای توانمندیهای بالستیک و دفاعی تهران را نشان میدهد و تهدیدی جدی برای امنیت اسرائیل ایجاد میکند.
اما درگیری مستقیم با محمولههای چینی بیش از حد خطرناک است و نیازمند پاسخی پیچیده و چندلایه است.
برای مقابله با این چالش، اسرائیل به یک استراتژی دوگانه نیاز دارد: از یک سو، دیپلماسی محتاطانه اما قاطع با پکن؛ از سوی دیگر، اقدامات مخفی گسترده برای خنثیسازی بازسازی قدرت نظامی ایران.
ترکیب این رویکرد با استفاده از اهرمهای فشار اقتصادی بر وابستگی چین به نفت ایران میتواند بین جلوگیری از تقویت ایران و اجتناب از درگیری مستقیم با چین تعادل ایجاد کند.
این رویکرد - عملگرایانه، صبور و استراتژیک - برای حفظ برتری امنیتی اسرائیل در یک صحنه ژئوپلیتیکی پیچیده که بهطور فزایندهای تحت سلطه رقابت چین و آمریکا و جاهطلبیهای ایران در خاورمیانه است، ضروری است.