خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

دوشنبه، 07 مهر 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

قتل مرد جوان با طراحی نقشه پیچیده از سوی همسر سابق

اعتماد | همه | دوشنبه، 07 مهر 1404 - 20:46
نقشه هولناک زنی برای شوهر سابقش پای دختر نوجوانش را هم به پرونده قتل باز کرد.
قتل،گلنار،ستاره،سياوش،متهم،قرار،مادرم،جايگاه،خانه،موكل،پدرم، ...

کد خبر: 738928 | ۱۴۰۴/۰۷/۰۷ ۲۰:۳۰:۱۶
نقشه هولناک زنی برای شوهر سابقش پای دختر نوجوانش را هم به پرونده قتل باز کرد.
به گزارش اعتمادآنلاین، این زن که ثریا نام دارد با همکاری شوهرش، دختر نوجوانش و دو نفر دیگر نقشه قتل همسر سابقش را کشید.
سال ۱۴۰۲ بود که خبر مرگ مردی به نام سیاوش به پلیس داده شد.
در ابتدا گفته شد سارقان وارد خانه شده و بعد از سرقت مدارک، مقتول را به قتل رسانده و فرار کرده‌اند.
دوربین‌های مداربسته نشان می‌داد زمان حادثه دو مرد وارد خانه شدند و سیاوش را که از کارمندان ارشد یک بانک معتبر بود، به قتل رساندند.
این در حالی است که هیچ فشاری برای باز کردن در به قفل وارد نکرده بودند.
پلیس متوجه شد احتمالاً یک همدست در خانه حضور داشته است.
گلنار، دختر مقتول که جسد را پیدا کرده و به پلیس گزارش داده بود، تحت بازجویی قرار گرفت و در نهایت ماموران متوجه شدند آنچه اتفاق افتاده یک توطئه بزرگ بوده که با همدستی گلنار، مادرش و شوهر مادرش اتفاق افتاده و دو مرد هم اجیر شدند تا قتل را مرتکب شوند.
گلنار به ماموران گفت: پدر و مادر من از هم جدا شده بودند و من برای اینکه مادرم را ببینم خیلی اذیت می‌شدم، چون هنوز پدر و مادرم با هم اختلاف داشتند.
مادرم به من گفت برای اینکه بتوانم برای همیشه پیش او باشم راهی نیست جز اینکه قراردادی را که دست پدرم بود و نشان می‌داد ۹۰۰ گرم طلای من دست پدرم است از او بگیریم و بعد شکایت کنیم.
چون پدرم قرارداد را به ما نمی‌داد.
من هم فکر می‌کردم قرار است آن دو مرد قرارداد را بردارند برای همین وقتی مادرم گفت در را باز کنم این کار را انجام دادم.
پلیس در ادامه تحقیقات، دو مرد را که در قتل شرکت داشتند، ستاره، همسر سابق مقتول، و رسول، همسر فعلی ستاره، را بازداشت کرد.
متهمان در جلسات بازجویی جزئیاتی از قتل را فاش کردند.
با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد.
متهمان در شعبه ۵ دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفتند.
در جلسه رسیدگی ابتدا پدر و مادر مقتول به عنوان ولی دم در جایگاه قرار گرفتند و خواستار مجازات متهمان شدند.
آنها برای متهم ردیف اول درخواست قصاص و برای متهمان دیگر درخواست اشد مجازات کردند.
سپس سعید متهم ردیف اول در جایگاه حاضر شد.
او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: به من گفته بودند سیاوش دخترش را کتک می‌زند و حتی تهدید به مرگ کرده است.
ستاره پیامی به من نشان داد که در آن گلنار نوشته بود پدرش گفته او را می‌کشد.
ضمن اینکه من اصلاً نمی‌خواستم قتل کنم.
ستاره مرا مجبور به این کار کرد.
در این هنگام قاضی پرسید ستاره چطور این کار را کرد؟
متهم گفت: اول به ما گفتند پول می‌دهیم که بروید و مدارک را بدزدید.
قرار ما ۲ میلیارد تومان بود.
بعد گفتند سیاوش را بکشید.
گفتند یک تصادف ساختگی درست کنید و او را بکشید اما من قبول نکردم.
من آدم بدی نیستم که بخواهم این کار را بکنم.
گفتم فقط دزدی را انجام می‌دهم.
آنها هم قبول کردند.
وقتی مقابل خانه رسیدیم ستاره به ما کلیدی داده بود که با آن در را باز کنیم.
کلید کار نکرد.
من برگشتم.
به شوهر ستاره زنگ زدم و گفتم دیگر نمی‌شود کاری کرد چون کلید در را باز نکرد.
او گفت صبر کنید.
بعد ستاره با دخترش تماس گرفت و گلنار در را برای ما باز کرد.
قاضی از متهم پرسید: چطور تصمیم به قتل گرفتید؟
متهم گفت: من پنج دقیقه قبل از قتل بود که فهمیدم قرار است آدم هم بکشیم.
وقتی من گفتم نتوانستم با کلید در را باز کنم ستاره گفت دخترش گلنار در را باز می‌کند و من باید به خانه بروم و سیاوش را بکشم، و اگر این کار را نکنم به دخترش می‌گوید قتل را انجام دهد و با توجه به اینکه من دو بار از جلوی دوربین‌های داخل ساختمان رد شده‌ام وانمود می‌کنند که قتل را من مرتکب شده‌ام.
مرا در برابر عمل انجام‌شده قرار داد و مجبور شدم دست به قتل بزنم.
وقتی وارد خانه شدیم.
من و همدستم، عباس، به سمت تخت سیاوش رفتیم.
آنجا بود که عباس طنابی دور گردن مقتول انداخت و من هم با چاقو او را زدم.
متهم درباره اینکه با چند چاقو این کار را کرد گفت: یک چاقو خودم داشتم.
یک چاقوی آشپزخانه هم از خانه سیاوش برداشتم و او را زدم.
در ادامه وکیل متهم به جایگاه آمد و گفت: موکل من قتل را قبول دارد.
من درباره وقوع قتل به دست موکلم حرفی برای گفتن ندارم اما توجه دادگاه را به نقش ستاره جلب می‌کنم.
او طراح اصلی بود و آمریت داشت اما برای او معاونت در نظر گرفته شده است.
موکل من اختلال شخصیتی دارد و در واقع دو شخصیت دارد.
یک شخصیت خشن و پرخاشگر و یک شخصیت بسیار مهربان.
ستاره از شخصیت پرخاشگر موکل من سوءاستفاده و او را وادار به قتل کرده است.
موکل من دچار جنون شده و ضربات را پشت سر هم وارد کرده است.
در این هنگام متهم به وکیلش معترض شد و گفت: چرا همه تاکید می‌کنند من دیوانه هستم!
نه.
من دیوانه نیستم.
من آدمی معمولی هستم و قتل مرتکب شده‌ام.
سپس ستاره در جایگاه قرار گرفت.
او گفت: من اتهام را قبول ندارم.
۱۴ سال قبل از سیاوش جدا شدم و گلنار را به پدرش دادم و پی زندگی خودم رفتم.
ازدواج کردم و زندگی خوبی داشتم.
بچه هم داشتم.
همسر سیاوش مدتی قبل از حادثه به من پیام داد و گفت گلنار حال خوبی ندارد؛ گفت بیا برای بچه‌ات مادری کن.
حتی پدرش گفت دیگر نمی‌توانم او را نگه دارم.
گفتند گلنار چهار بار خودکشی کرده است.
من هم رفتم گلنار را بگیرم اما پدرش در را به رویم باز نکرد.
من هم رفتم جلوی مدرسه و دخترم را گرفتم و با خودم بردم.
سیاوش طلایی را که بدهکار بود و باید به گلنار می‌داد نمی‌داد و زیر بار نمی‌رفت.
ما هم می‌خواستیم آن طلا را بگیریم و برای گلنار کاری بکنیم.
متهم در پاسخ به این سوال که اگر قصد قتل نداشت، چرا قراردادی با قاتلان نوشته و امضا کرده بود گفت: من در آن روزها درگیر بیماری پسرم بودم که حالا فوت شده است.
اصلاً به عدد و رقم توجه نمی‌کردم.
قرار بود ما چیزی بنویسیم که اگر سعید گیر افتاد، کمکش کنیم.
من اصلاً قرارداد را نخواندم و نمی‌دانم چه رقمی در آن نوشته شده است.
در این هنگام سعید به حرف‌های ستاره اعتراض کرد و گفت: او دروغ می‌گوید.
قرار این نبود.
آنها به من گفتند سیاوش را زیر بگیر.
من قبول نکردم.
در زمان حادثه مرا مجبور کرد که این کار بکنم.
سپس ستاره حرف‌هایش را ادامه داد و گفت: سیاوش دخترم گلنار را خیلی عذاب می‌داد و او را تهدید به مرگ کرد.
دخترم به من پیام داد که پدرش او را تهدید به مرگ کرده است.
من برای کمک به دخترم این کار را کردم و به متهمان هم درباره قتل شوهرم چیزی نگفته بودم.
در ادامه وکیل متهم در جایگاه حاضر شد و گفت: موکل من در هیچ مرحله‌ای از رسیدگی به دست داشتن در این حادثه اعتراف نکرده است.
طرف حساب هم او نبوده و شوهرش بوده است.
بنابراین موکل من نقشی نداشته است.
سپس گلنار که ۱۶ساله است در جایگاه قرار گرفت.
او گفت: من گول مادرم را خوردم.
چون هیچ‌وقت کنارم نبود فکر می‌کردم اگر هر کاری می‌خواهد، بکنم پیش من می‌ماند.
مادرم گفت پیام بدهم و بگویم پدرم می‌خواهد مرا بکشد.
اصلاً چنین چیزی نبود.
پدرم با من بدرفتاری نمی‌کرد و من خیلی دوستش داشتم.
آن روز هم در را به خواسته مادرم باز کردم.
آنها به من نگفتند که می‌خواهند پدرم را بکشند.
در ادامه سایر متهمان در جایگاه حاضر شدند و از خود دفاع کردند.
قضات در پایان برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.