آغاز پاییز و آغاز دغدغهها؛ روایت صادقانه دانشآموزان تبریزی - تسنیم
هر سال با فرا رسیدن مهرماه، دوباره زنگ مدرسه به صدا درمی آید و زندگی دانش آموزان وارد ریتمی تازه می شود؛ اما کافی است چند دقیقه پای صحبت دانش آموزان بنشینیم تا بفهمیم «یک مهر» فقط آغاز شور و ذوق نیست.

بهگزارش خبرگزاری تسنیم از تبریز، آغاز ماه مهر برای دانشآموزان ایرانی نهتنها یادآور بوی کتاب و دفتر تازه است، بلکه نقطه آغاز یک مسیر پرپیچوخم به سوی آیندهای نامعلوم محسوب میشود.
هر سال با فرا رسیدن مهرماه، دوباره زنگ مدرسه به صدا درمیآید و زندگی دانشآموزان وارد ریتمی تازه میشود؛ اما کافی است چند دقیقه پای صحبت خود دانشآموزان بنشینیم تا بفهمیم آغاز مهر فقط آغاز شور و ذوق نیست.
بازگشایی مدارس نهتنها بر زندگی دانشآموزان بلکه بر فضای شهری تبریز نیز اثر گذاشته است.
ترافیک صبحگاهی، رونق فروشگاههای لوازمالتحریر، حضور پررنگ والدین در مسیر مدارس و افزایش تقاضا برای سرویسهای دانشآموزی بخشی از این تغییرات است.
بسیاری از والدین از کمبود ایستگاههای حملونقل عمومی نزدیک مدارس گلایه دارند؛ موضوعی که میتواند به فشار روانی خانوادهها بیفزاید.
در دل همین هیاهوی رنگارنگ، خستگی، نگرانی و حتی دلزدگی هم جا خوش کرده است؛ احساسی که امسال در حیاط دبیرستانهای تبریز بهوضوح دیده میشود.
صبحی که به دبیرستان دخترانه باقرالعلوم تبریز رفتیم، حیاط پر بود از تضادها.
یکسو دخترانی بودند با کیفهای نو، یونیفرمهای مرتب و نگاههای پر از امید که از شروع دبیرستان و رشته تازهشان حرف میزدند؛ چشمهایشان پر از برق آینده بود.
در همین حین، چند قدم آنطرفتر دانشآموزی با خستگی گفت: احساس داغان دارم، هنوز به استراحت نیاز دارم.
کاش تعطیلات بیشتر بود.
این تضادها، تصویر واقعی نوجوانی را نشان میدهد؛ جایی که شور و بیحوصلگی در کنار هم نفس میکشند.
سایه سنگین کنکور بر سر نوجوانان
اما صدای پررنگتر از همه، صدای نگرانی از آینده بود.
یکی از دختران با صراحت گفت: امسال فرق میکند.
امتحانهای نهایی داریم و باید خیلی جدیتر باشیم.
خوشحالیم اما هرچه میرویم جلوتر، به کنکور نزدیکتر میشویم و همین استرس زیادی با خود دارد.
این جمله کوتاه شاید آینه تمامنمای وضعیت آموزش در ایران باشد؛ جایی که سایه کنکور چنان سنگین بر سر نوجوانان افتاده که شادی آغاز سال تحصیلی را هم کمرنگ میکند.
کارشناسان آموزشی نیز بارها تأکید کردهاند که فشار رقابت کنکور، نهتنها انگیزه یادگیری را کاهش میدهد بلکه سلامت روان دانشآموزان را نیز تهدید میکند.
در چنین فضایی حتی تعطیلات تابستان دیگر فرصت استراحت نیست، بلکه دورهای برای کلاسهای فوقبرنامه و آزمونهای آزمایشی است.
از سوی دیگر، فشار برنامههای درسی نیز صدای اعتراض بسیاری از آنها را بلند کرده بود.
یکی از دانشآموزان، گفت: درسها خیلی زیاد است.
باید تا نصف شب بیدار بمانیم.
استرسش باعث میشود حتی از مدرسه متنفر بشوم.
این همان نکتهای است که نمیتوان نادیده گرفت؛ مدرسه، که باید مأمن یادگیری و رشد باشد، برای برخی به منبع اضطراب تبدیل شده است.
روانشناسان تربیتی هشدار میدهند که این روند میتواند به فرسودگی تحصیلی و کاهش خلاقیت منجر شود؛ روندی که در گفتوگوهای صمیمی با دانشآموزان تبریزی نیز کاملاً قابل مشاهده بود.
مدرسه بهمثابه پاتوق دوستی و خاطره
با این حال، در میان این نگرانیها، لحظههای دلنشین هم به چشم میآمد.
دخترکی با لبخند گفت: دلم برای همکلاسیهایم تنگ شده بود.
درست است صبح زود بیدار شدن سخت است، ولی دوباره بودن کنار دوستان خیلی خوب است.
همین جمله ساده یادآور آن است که مدرسه فقط کلاس و کتاب نیست؛ مدرسه همان جایی است که دوستیها شکل میگیرند، خاطرات ساخته میشوند و بخش بزرگی از هویت نوجوانان رقم میخورد.
مطالعات جامعهشناختی نیز نشان میدهد روابط دوستانه در مدرسه، نقش مهمی در مهارتآموزی اجتماعی، اعتمادبهنفس و حتی عملکرد تحصیلی دارد.
برای بسیاری از نوجوانان، مدرسه فضایی است برای تجربه نخستین مسئولیتها، همکاریها و چالشهای گروهی؛ تجربههایی که در هیچ کتاب درسی نوشته نشده است.
هزینههای سرسامآور بازگشایی مدارس
گفتوگو با خانوادههای دانشآموزان نشان میدهد دغدغههای اقتصادی نیز به این تصویر اضافه شده است.
گرانی لوازمالتحریر، لباس فرم و کتابهای کمکآموزشی، فشار مضاعفی بر خانوادهها وارد کرده است.
یکی از والدین در مقابل مدرسه گفت: امسال فقط برای لوازمالتحریر دخترم یکونیم برابر پارسال هزینه کردیم.
تازه هنوز کلاسهای خصوصی مانده است.
دانشآموزانی که از پس هزینههای کلاسهای تقویتی و آزمونهای متعدد برنمیآیند، در همان نقطه شروع از همسالان خود عقب میافتند؛ مسئلهای که در بلندمدت میتواند به شکاف طبقاتی در آموزش منجر شود.
آغاز مهر در تبریز نشان داد که واقعیت مدرسه فراتر از مراسمهای آغازین و شعارهای رسمی است.
شادی و هیجان دانشآموزان واقعی است، اما نگرانیها و گلایههایشان نیز حقیقتی انکارناپذیر است.
نظام آموزشی اگر به جای شنیدن این صداها، فقط به تولید آمار و عدد مشغول بماند، چیزی جز افزایش خستگی و دلزدگی در پی نخواهد داشت.
تمرکز یکجانبه بر سنجشهای کمی، مثل معدل و رتبه کنکور، سبب میشود تواناییهای نرم مانند خلاقیت، حل مسأله و کار گروهی در حاشیه قرار بگیرد.
در این میان، نقش معلمان و مدیران مدارس نیز حیاتی است.
اگر مدرسه قرار است «خانه دوم» دانشآموزان باشد، معلمان باید فراتر از انتقال محتوا عمل کنند و بهعنوان مشاور، حامی و تسهیلگر رشد عمل کنند.
یکی از دبیران دبیرستان باقرالعلوم گفت: ما میدانیم فشار زیادی روی بچههاست.
سعی میکنیم با روشهای خلاقانه و بازیمحور، فشار درسی را کاهش بدهیم.
مدرسه باید جایی باشد برای پرورش فکر، خلاقیت و آرامش نوجوانان، نه صرفاً محلی برای رقابت بیپایان و استرسآفرین.
اگر آغاز مهر را نقطه آغاز آینده بدانیم، پس باید آیندهای بسازیم که در آن، شادی و یادگیری دست در دست هم پیش بروند؛ آیندهای که در آن دانشآموز نه فقط درس بخواند، بلکه زندگی را بیاموزد.
این تغییر نگاه نیازمند برنامهریزی در سه سطح اصلاح محتوای درسی و کاهش تراکم آن، آموزش معلمان برای مهارتهای مشاورهای و حمایتی و ایجاد محیطهای امن و جذاب در مدارس برای فعالیتهای غیر درسی است.
روایتهای صادقانه از اول مهر امسال در تبریز نشان داد که شادیهای کوچک و دغدغههای بزرگ دانشآموزان در کنار هم قرار گرفتهاند.
از یک سو دوستیها، هیجان شروع سال جدید و امید به آینده، و از سوی دیگر فشار درسی، نگرانیهای اقتصادی و سایه سنگین کنکور.
اگر این صداها شنیده نشود، خطر آن است که مدرسه به جای محیطی برای رشد، به کارگاهی برای تولید اضطراب تبدیل شود.
مهرماه میتواند آغاز یک تحول مثبت باشد؛ به شرط آنکه شنیدن دغدغههای دانشآموزان نه در سطح شعار، که در عمل مورد توجه قرار گیرد.
انتهای پیام/