شتاب عربستان در فرزاد؛ نیاز ایران به اقدام فوری
برداشت سریع عربستان از میدان مشترک فرزاد، سهم ایران را تهدید کرده و کارشناسان خواستار تسریع در توسعه این ذخیره گازی هستند.

به گزارش خبرنگار مهر، میدان گازی فرزاد، یکی از مهمترین میادین مشترک ایران و عربستان در خلیجفارس، سالهاست به دلیل تأخیر در سرمایهگذاری و توسعه، در معرض برداشت سریع رقبا قرار دارد.
کارشناسان هشدار میدهند که ادامه تعلل، میتواند فرصت بهرهبرداری از میلیاردها متر مکعب گاز را برای همیشه از ایران بگیرد.
میدان فرزاد شامل دو بخش اصلی فرزاد A و فرزاد B است که در آبهای مرزی ایران و عربستان سعودی در خلیجفارس واقع شدهاند.
این میدانها از نظر حجم ذخایر، جزو بزرگترین یافتههای گازی منطقه محسوب میشوند؛ برآوردها نشان میدهد ذخایر بخش B حدود ۱۲.۵ تریلیون فوت مکعب گاز طبیعی است و بخش A نیز ذخایر قابلتوجهی دارد.
این میدانها در دهه ۱۹۹۰ توسط کنسرسیوم هندی ONGC Videsh کشف شدند و از همان زمان، موضوع مذاکره و برنامهریزی برای توسعه آنها مطرح بود.
اما روند اجرای پروژه با فراز و نشیبهای متعدد، از جمله خروج شرکتهای خارجی در اثر تحریمها، مواجه شد.
رقابت عربستان برای برداشت سریع
در سالهای اخیر، عربستان سعودی با توسعه زیرساختهای قوی در آبهای خلیجفارس، عملیات برداشت از بخشهای مشترک میدان فرزاد را سرعت بخشیده است.
سعودیها با اتکا به شرکت آرامکو و پیمانکاران بینالمللی، از فناوری حفاری عمیق، سکوهای چندفازی و خطوط انتقال پیشرفته بهره میبرند.
این سرعت برداشت، سهم ایران از گاز موجود را به مرور کاهش میدهد.
کارشناسان انرژی تأکید میکنند که هر متر مکعب گاز برداشت شده توسط عربستان، عملاً امکان بهرهبرداری آن را از ایران سلب میکند و این رقابت در میادین مشترک همواره تابع اصل “اول برداشت، اول مالک” است.
تعلل ایران؛ دلایل و پیامدها
۱.
مشکلات سرمایهگذاری
تحریمهای اقتصادی موجب عدم تمایل شرکتهای بزرگ بینالمللی به ورود به پروژههای مشترک ایران شده است.
ONGC و دیگر شرکتهای خارجی که در ابتدا در پروژه حاضر بودند، به دلیل فشارهای سیاسی و محدودیتهای مالی خارج شدند.
۲.
پیچیدگیهای قراردادی
تغییر مکرر مدل قراردادهای نفتی و گازی ایران و عدم ثبات در سیاستهای انرژی، باعث شده که فرآیند انتخاب پیمانکار و نهاییسازی قراردادها طولانی شود.
۳.
فناوری محدود
حفاری در آبهای عمیق میدان فرزاد نیازمند فناوریهای مدرن است که به دلیل تحریمها و وابستگی به تجهیزات وارداتی، دسترسی ایران به آن دشوار بوده است.
۴.
پیامدهای اقتصادی
تأخیر در بهرهبرداری از میدان فرزاد، به معنی از دست رفتن درآمدهای ارزی بالقوهای است که میتوانست بخش قابل توجهی از نیاز داخلی گاز یا صادرات LNG را تامین کند.
به گفته کارشناسان، عقبماندگی ایران در توسعه فرزاد، علاوه بر کاهش ذخایر قابل برداشت، وجهه کشور به عنوان بازیگر مهم گاز در خلیجفارس را تضعیف میکند.
تحلیلگران هشدار میدهند که وضعیت میدان فرزاد میتواند به سرنوشت میدان پارس جنوبی شباهت پیدا کند، جایی که قطر با بهرهبرداری سریع، سهم بیشتری را از این میدان گازی برداشت.
آرامکو بهعنوان یکی از بزرگترین شرکتهای انرژی جهان، برنامهریزیهای بلندمدت با اجرای دقیق و سرمایهگذاری میلیاردی را دنبال میکند.
این شرکت نهتنها توان فنی و مالی بالایی دارد، بلکه در شرایط جهانی میتواند بدون محدودیت به تجهیزات پیشرفته، پیمانکاران متخصص و فناوری روز دسترسی پیدا کند.
همین مزیتها باعث شده پروژههای برداشت عربستان از فرزاد، با سرعت و کیفیت بالایی پیش برود.
راهکارهای پیشنهادی برای ایران
تقویت سرمایهگذاری داخلی
استفاده از منابع صندوق توسعه ملی، انتشار اوراق مشارکت و ایجاد کنسرسیوم داخلی برای تأمین سرمایه لازم توسعه میدان فرزاد.
دیپلماسی انرژی فعال
مذاکره با کشورهای همسو در آسیا برای اجرای پروژه مشترک و انتقال فناوری حفاری آبهای عمیق.
اصلاح قراردادها
تدوین یک مدل قراردادی شفاف و جذاب برای پیمانکاران خارجی که ریسکهای سیاسی و مالی را به حداقل برساند.
شتاب در اجرا
کاهش بوروکراسی، تشکیل کارگروه ویژه توسعه فرزاد و تعیین ضربالاجلهای کوتاهمدت برای مراحل حفاری، نصب سکو و ایجاد زیرساخت انتقال.
بومیسازی فناوری
سرمایهگذاری در آموزش و توسعه فناوری داخلی حفاری دریایی و ایجاد مراکز تخصصی در استانهای ساحلی.
میدان فرزاد علاوه بر ارزش اقتصادی، اهمیت ژئوپلیتیک زیادی دارد.
کنترل و بهرهبرداری به موقع از این میدان میتواند نفوذ ایران در معادلات انرژی خلیجفارس را تقویت کند.
در مقابل، عقبماندگی میتواند به کاهش قدرت چانهزنی ایران در مذاکرات منطقهای و بینالمللی منجر شود.
رقابت بر سر میدان فرزاد، نمونهای آشکار از چالشهای ایران در میادین مشترک است.
هر روز تأخیر به معنای کاهش واقعی منابع و از دست رفتن فرصتهای اقتصادی و سیاسی است.
کارشناسان تأکید میکنند که توسعه فوری فرزاد باید بهعنوان یک اولویت ملی و استراتژیک در دستور کار قرار گیرد، زیرا این ذخیره عظیم گاز، نهتنها توان تامین بخش مهمی از نیاز داخلی را دارد، بلکه میتواند ایران را به یکی از بازیگران اصلی صادرات گاز در منطقه بدل کند.