هشدار مهم به تصمیمگیران؛ در وضعیتی هستیم که یک اشتباه در حد برخورد با دستفروش میتواند خسارتهای زیادی داشته باشد
جعفر گلابی نوشت: فعلا در وضعيتي هستيم كه يك اشتباه ممكن است خسارتهاي زيادي به همراه داشته باشد. همه مديران بخشهاي كوچك و بزرگ در همه قوا بايد كاملا توجيه شوند و مثلا حتي از خطايي در حد برخورد با يك دستفروش توسط ماموران فلان شهرداري جلوگيري شود، از هزينههاي غيرضرور دولتي جدا جلوگيري و سطح زندگي مديران نزديك سطح زندگي اقشار متوسط شود.

کد خبر: 738808 | ۱۴۰۴/۰۷/۰۷ ۱۲:۵۵:۰۰
«غرب به سویتقابل پیش میرود!» عنوان یادداشت روزنامه اعتماد به قلم جعفر گلابی است که در آن آمده؛ حالا دیگر مشخص شده است که اگر ایران غنیسازی اورانیوم را هم پذیرفته بود، فشارها همچنان ادامه پیدا میکرد و اسنپ بک هم تحت هر شرایطی اجرایی میشد و تعجب از صاحبنظرانی است که برای خروج از وضعیت کنونی تعلیق غنیسازی را پیشنهاد میکردند.
افزون بر آن فعلا تا تحول تاثیرگذاری در معادلات موجود رخ ندهد تحریمهای امریکا لغو نمیشوند.
غربیان بوی کباب ضعف ایران به مشامشان رسیده است و تلاش دارند حداکثر استفاده را ببرند و با ضربه زدن به جمهوری اسلامی موقعیت خود در منطقه و جهان را بهبود ببخشند.
البته رسانههایی که توسط اسراییل و امریکا تغذیه میشوند این تلقی را تقویت میکنند و در واقع شبکههای ماهوارهای با فرض داشتن دو مخاطب یکی بینندگان ایرانی و دیگری سیاستمداران غربی به موضوع ضعف تهران دامن میزنند.
در داخل هم برخی تحلیلگران گاهی زیرکانه و زیرپوستی و گاهی صریح و علنی پیامرسان سستی میشوند و با فرض تعهد آنان به منافع ملی هدفشان از اینگونه تحلیلها مشخص نیست.
اگر ایران ضعیف و ضربهپذیر شده است چه نیازی به بیان دارد؟
بیگانگان بهتر از دوستان بر تواناییها و ناتوانیها اطلاع دارند، مگر اینکه خدای ناکرده مخاطب مردم ایران باشند که دلشان خالی شود.
کاملا پذیرفته است که بیان ضعفها به قصد اصلاح امور خود خدمتی بزرگ است ولی در نوع بیان مشکلات احتیاط و رعایت جوانب امور شرط است و مسوولیتشناسی گویندگان و نویسندگان را به اثبات میرساند.
به هر حال با بالا گرفتن فشار بیگانگان عنود که رو به تزاید است نیازمند تدافعی همهجانبه و هماهنگ و از پیش تعیین شده هستیم.
بعد از رای منفی شورای امنیت سازمان ملل به تعویق تحریمهای پیشین این شورا و به موازات فضای روانی طبیعی که در افکار عمومی حاصل میشود موج بزرگ تبلیغات مسموم شبکههای فارسیزبان طرفدار اسراییل با تمام توان روی روح و روان ایرانیان متمرکز شده است تا اذهان مردم را مشوش و اگر بتوانند از این ناحیه خسارتی فراهم کنند.
در واقع در یک جنگ اقتصادی، سیاسی و تبلیغاتی بهسر میبریم ولی هنوز هماهنگی کامل و سد نفوذناپذیری ایجاد نکردهایم.
با حمله اسراییل به کنسولگری ایران در دمشق و اجرای وعده صادق اول و متعاقب آن ترور اسماعیل هنیه در تهران روشن شد که تهدیدهای مکرر اسراییل و بعدها اشارات ترامپ فقط یک جنگ روانی نبود.
از همان زمان یک برنامه همهجانبه و دقیق برای دفاع در تمام حوزهها و سطوح ضروری بود.
واقعا مشخص نیست که مسوولان تا چه حد بر اجرای اسنپ بک توسط تروییکای اروپایی اطمینان پیدا کرده و برای عدم اجرای آن و سپس مقابله، برنامهریزی کرده بودند؟
با اینکه گهگاه در اظهارات مسوولان وزارت خارجه به عملی شدن این اقدام اشاره میشد ولی از مجموع سخنان و رفت و آمدهای دیپلماتیک نوعی امیدواری مشاهده میشد که گویا جلوی این فعل قبیح و ظالمانه گرفته خواهد شد و شاید در میان مردم هم به این امیدواری دامن زده شد!
اما اولا به کدام دلیل غربیان از فشاری که میتوانند وارد کنند باید استنکاف میکردند؟
آنها که طی ۴۶ سال گذشته حتی از تسلیح ارتش صدام به بمبهای شیمیایی پرهیز نکردند و پیشرفتهترین سلاحها را دراختیار بعثیون قرار دادند و در هرگونه تحریم کوتاهی نکردند، طبیعی بود که سلاح ماشه را زمین نگذارند.
دوم حتی اگر امیدواری قابل اعتنایی برای عدم استفاده از این امکان توسط جبهه غربی وجود داشت، بهتر بود که مردم را برای این معنا آماده و از رسوخ شدید فضای منفی روانی میکاستیم.
به طور کلی واضح است که در شرایط کنونی بیش از هر زمان دیگری نیازمند انسجام و هماهنگی کامل در همه سطوح عملی و رسانهای هستیم.
هر کشوری در موقعیت ما قرار میگرفت شرایط اضطراری اعلام میکرد و همه تصمیمها و اعلامها در جایی متمرکز میشد و احتمال اشتباه را به حداقل میرساند.
فعلا در وضعیتی هستیم که یک اشتباه ممکن است خسارتهای زیادی به همراه داشته باشد.
همه مدیران بخشهای کوچک و بزرگ در همه قوا باید کاملا توجیه شوند و مثلا حتی از خطایی در حد برخورد با یک دستفروش توسط ماموران فلان شهرداری جلوگیری شود، از هزینههای غیرضرور دولتی جدا جلوگیری و سطح زندگی مدیران نزدیک سطح زندگی اقشار متوسط شود.
متاسفانه مناسبات جهان همواره بر محور زور و قلدری میچرخد و در حال حاضر هیچ نشانی از تمایل غربیان به مصالحه و حل مشکلات فیمابین از طریق دیپلماسی دیده نمیشود، جبهه غربی تقابل را به تعامل ترجیح داده است و هدف اصلی تزاید فشار به مردم ایران است.
بر این اساس ناچار باید کمربندها را محکم بست و برای شرایط مختلف آماده بود.
بارها گفته شده که قوت و توان اصلی ایران در اراده و آگاهی و همدلی مردم نهفته است و کسب درک و رضایت آنان ضروری و نجاتبخش است.
دیگر حساسیت شرایط اجازه ترک تازی جناحی و ندانمکاری و منفعتطلبی را نمیدهد.
اکنون زمان و دقیقهها مهماند و لحظهای را نباید برای تمهید و آمادگی و تعامل با مردم از دست داد.
جای ابتکارهای بزرگ و شجاعانه خالی است.
ابتکارهایی که ورق را برگرداند و تهدیدها را به حداقل برساند.
ابتکارهایی که فقط از طریق هوشمندی و جسارت و فدا کردن منافع شخصی برای نیل به اهداف ملی در دسترس است.