خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

دوشنبه، 07 مهر 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

اسکار آیزاک به «خشمِ» گیرمو دل‌تورو گرفتار شد

مشرق | فرهنگی و هنری | دوشنبه، 07 مهر 1404 - 12:23
پروژه تازه دل‌تورو، «خشم»، به‌عنوان یک تریلر «خشونت‌آمیز» و نسخه‌ای «آدمکش» از فیلم کلاسیک «شامی با آندره» (۱۹۸۱)، ساخته لویی مال معرفی شده است.
فيلم،داستان،بازي،فرانكشتاين،آيزاك،آندره،خشم،كلاسيك،روايت،كار ...

به گزارش مشرق، گیرمو دل‌تورو، کارگردان پرآوازه اسپانیایی که اخیرا در فیلم «فرانکشتاین» با اسکار آیزاک، همکاری داشته است، این بازیگر آمریکایی برنده جایزه گلدن‌گلوب را برای بازی در اثر بعدی خود نیز انتخاب کرده است.
پروژه تازه دل‌تورو، «خشم»، به‌عنوان یک تریلر «خشونت‌آمیز» و نسخه‌ای «آدمکش» از فیلم کلاسیک «شامی با آندره» (۱۹۸۱)، ساخته لویی مال معرفی شده است.دل‌تورو در مصاحبه‌ای عنوان کرد مشغول نوشتن پروژه‌ای با آیزاک و گفت «خشم» به جنبه‌های تریلر فیلم قدیمی خودش، «کوچهٔ کابوس» (۲۰۲۱)، بازمی‌گردد.
این کارگردان ۶۰ ‌ساله «خشم» را «بسیار بی‌رحم و بسیار خشونت‌آمیز» توصیف کرد.دل‌تورو که به‌تازگی با «فرانکشتاین» در جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز حضور داشت، ادامه داد: من خیلی به خشونتی که [ما انسان‌ها] از لحاظ ذهنی، روحی و جسمی، علیه یکدیگر اعمال می‌کنیم علاقه‌مندم.
و اضافه کرد دیگر در مرحلهٔ آرزوهای آینده نیست، بلکه در دورهٔ حساب و کتاب با گذشته است و این حس در فیلمش نیز دیده خواهد شد.این جهت‌گیری برای این فیلم‌ساز که سه بار برندهٔ جایزه اسکار شده است امیدبخش به نظر می‌رسد؛ کسی که آثار اخیرش ــ به‌ویژه «فرانکشتاین»، بسیار پرزرق‌وبرق بود و از نظر جلوه‌های ویژهٔ کامپیوتری بسیار سنگین بوده است.دل‌تورو همچنین تأیید کرد که در حال آماده‌سازی اقتباس استاپ‌موشن از کتای «غول مدفون» اثر کازوئو ایشی‌گورو است.
این پروژه که نخستین‌بار دو سال پیش اعلام شد، قرار است یک فیلم بلند «حماسیِ استاپ‌موشن» باشد که «برای کودکان نیست» و هدفش گسترش این مدیوم است.
دل‌تورو با کنار هم قراردادن «کوچه کابوس» و «شامی با آندره»در اثر جدید، «خشم»، آشکار کرد این فیلم برای دل‌نازک‌ها مناسب نخواهد بود.
«کوچهٔ کابوس»، بازسازی یک نوآر کلاسیک است که داستان صعود و سقوط یک شعبده‌باز/کلاهبردار کاریزماتیک به نام «استنتن کارلایل» را دنبال می‌کند.
او ابتدا در یک کارناوال پر رمز و راز فنون فریب و «خواندن ذهن» را یاد می‌گیرد و با بلندپروازی به دنیای طبقهٔ مرفه می‌رود تا ثروتمندان ساده‌لوح را استثمار کند.
اما این جاه‌طلبی و فریب، در فضایی تاریک و پر از فساد اخلاقی، به‌تدریج به سقوط او منتهی می‌شود.
فیلم با طراحی صحنه و نورپردازی چشمگیر، همان حس نوآر دههٔ ۴۰ را بازآفرینی می‌کند و به نقد غرور، طمع و خودفریبی انسان می‌پردازد.فیلم «شامی با آندره»، یک تجربهٔ سینمایی گفت‌وگومحور است.
تمام داستان تقریباً در یک رستوران می‌گذرد و دو دوست قدیمی – آندره گریگوری و والاس شاون که نقش خودشان را بازی می‌کنند – سر میز شام دیدگاه‌هایشان دربارهٔ زندگی، هنر، معنویت و روابط انسانی را ردوبدل می‌کنند.
فیلم بدون حادثهٔ بیرونی یا روایت کلاسیک، بر نیروی گفت‌وگو تکیه دارد و از خلال بحث‌هایشان دربارهٔ آزادی، معنای زندگی و نقش جامعه در شکل‌دهی به ما، تماشاگر را به تأمل و خوداندیشی دعوت می‌کند.
این اثر یک نمونهٔ نادر از سینمای مینیمالیستی است که هیجانش را از ایده‌ها می‌گیرد، نه از کنش‌های ظاهری.حال باید دید تریلر خشونت‌بار دل‌تورو از دل این دو اثر چه چیز برای عرضه به بیننده بیرون خواهد کشید.
تا آن زمان، هواداران سینمای این کارگردان صاحب‌نام آخرین ساخته او «فرانکشتاین» را با بازی آیزاک و جیکوب الوردی بر پرده نقره‌ای به تماشا خواهند نشست.این اثر قرار است از ۱۷ اکتبر در سالن‌های منتخب اکران گردد و سپس از ۷ نوامبر روی پلتفرم استریم نتفلیکس پخش خواهد شد.به گفته منتقدان، دل‌تورو، کارگردان شناخته‌شده هالیوود و برنده اسکار که با آثاری چون «شکل آب» و «هزارتوی پن» شهرت یافته، در اقتباس جدید خود، «فرانکنشتاین»، دنیایی پرجزئیات خلق کرده است.
این فیلم که برای اولین‌بار در جشنواره ونیز به نمایش درآمد، داستان کلاسیک «مری شلی» را با احساسات عمیق و زوایایی جدید روایت می‌کند.بخش اول فیلم از دیدگاه «ویکتور فرانکنشتاین»، با بازی آیزاک، دانشمند نابغه اما متکبری که مردی زنده را از قطعات بدن اجساد مختلف می‌سازد و بعد درمی‌یابد که نمی‌تواند موجودی را که خلق کرده کنترل کند، روایت می‌شود.
در بخش دوم، این مخلوق ـ که الوردی نقش آن را بازی می‌کند و موجودی عظیم‌الجثه از مرمر رگ‌دار و متحرک است ـ داستان خود را تعریف می‌کند.
او هرگز نخواسته به دنیا بیاید، اما اینک اینجاست؛ با اشتیاق به پیوستن به بشریت، ولی در عوض به‌خاطر جثه هیولایی و رفتار خشن و عجیبش طرد و هراسانده می‌شود و «هیولای» سرخورده ویکتور در نهایت به دنبال نابودی خالقش خواهد بود.
این موجود هم نجیب است و هم مأیوس، و نیمه دوم فیلم داستان او را روایت می‌کند.
او از تلاش خالقش برای وادار کردنش به قتل می‌گریزد و به مزرعه‌ای در حومه پناه می‌برد؛ جایی که باید از انسان‌هایی که از او می‌ترسند و قصد کشتنش را دارند، دوری کند.