پزشک متخصص باز هم قتل فجیع برادرش را انکار کرد
پزشک معروف که با همکاری دستیارش برادرش را که او هم پزشک بود به قتل رسانده است برای بار دوم پای میز محاکمه رفت.

کد خبر: 738740 | ۱۴۰۴/۰۷/۰۶ ۲۰:۳۰:۴۷
پزشک معروف که با همکاری دستیار خود برادرش را که او هم پزشک بود به قتل رسانده است برای بار دوم پای میز محاکمه رفت.
به گزارش اعتمادآنلاین، متهم یک بار محاکمه و به قصاص محکوم شده بود اما حضور شاهد جدید و ادعاهای متهم باعث نقض حکم و محاکمه مجدد او شد.
اواخر پاییز 1403 زن جوانی با مراجعه به پلیس آگاهی از ناپدید شدن شوهر دندانپزشکش به نام شهاب خبر داد.
ماموران با بررسی تلفن همراه شهاب دریافتند آخرین بار در محدوده خیابان فرشته آنتندهی داشته است.
بررسی لحظهبهلحظه تصاویر دوربینهای مداربسته خیابان نشان داد او به ساختمانی چندطبقه وارد شده اما خروجش ثبت نشده بود.
به این ترتیب ماموران با دستور قضایی وارد ساختمان مورد نظر شدند و مشخص شد مرد گمشده آخرین بار در دفتری در طبقه دوم آن ساختمان بوده است.
ماموران در بازرسی دفتر به یک چرخ گوشت برخوردند و متوجه آثار خون شستهشده در کف واحد و آثار سوختگی و بقایای چند تکه استخوان شدند.
با این سرنخها دستیار پزشک که مردی ۳۰ساله بود بازداشت شد.
او گفت: اینجا دفتر دکتر مهرداد است.
من دانشجوی پزشکی هستم و یک سال قبل از شهرستان به تهران آمدم.
از آنجا که برای هزینههای تحصیلی و امرار معاش نیاز به کار و خانه داشتم با دکتر مهرداد آشنا شدم.
او به من خیلی محبت کرد.
بعد از مدتی متوجه شدم که با برادرش دکتر شهاب از مدتها قبل به خاطر بدهی چهار میلیارد تومانی اختلاف دارند.
چند روز قبل دکتر تلفن برادرش را به من داد و از من خواست تا با شهاب تماس بگیرم و عنوان کنم که برادر یکی از دوستانش هستم و میخواهم برای تاسیس یک مرکز درمانی با او همکاری کنم.
در ازای این کار هم پول خوبی به من داد.
من هم تماس گرفتم و دکتر شهاب را به این ساختمان کشاندم.
اما همین که وارد دفتر شدیم، دکتر مهرداد از اتاق بیرون آمد و با تفنگ کپسولی چند گلوله به او شلیک کرد که یکی از ساچمهها هم به دست من خورد.
بعد هم با باتون چند ضربه به او زد و از من خواست آمپول بیهوشی بزنم، من هم زدم و دکتر شهاب بیهوش شد.
ما او را روی یک ویلچر نشاندیم و دست و پا و دهانش را بستیم.
سه روز نگهش داشتیم و در این مدت دکتر مهرداد تعداد زیادی چک و سفته از برادرش گرفت و در روز چهارم دکتر گفت باید او را بکشیم.
چند نایلون آورد و دستها و پاهای برادرش را در آن قرار داد و رگ هر دو دست و پاهایش را زد و او فوت کرد.
بعد از من خواست تبر و اره بیاورم.
برادرش را مثله کرد و ساعت شهاب را هم به من داد.
در آخر هم بدن مثلهشده دکتر شهاب را داخل چرخ گوشت انداخت تا آثار انگشت جسد شناسایی نشود.
با کمک هم بقایای جنازه را به پشت بام بردیم و با نفت آن را سوزاندیم.
بعد همهجا را تمیز کردیم و شستیم و گوشتها را هم داخل چند پلاستیک ریختیم و سر هر کوچه و خیابانی که دوربین نداشت، یکی از پلاستیکها را روی زمین میگذاشتیم.
با اعترافات هولناک شایان، ماموران به ردیابی دکتر مهرداد پرداختند و در نهایت در جزیره کیش دستگیر و به تهران منتقل شد.
او در بازجوییها اختلاف با برادرش را پذیرفت، اما منکر قتل شد و ادعا کرد دستیارش شایان عامل جنایت بوده است.
بررسیها حکایت از آن داشت که مدتی قبل دکتر مهرداد قصد داشته نماینده مجلس شود.
برادرش دکتر شهاب چهار میلیارد تومان بابت تبلیغات او هزینه کرده بود، اما وقتی شهروز رد صلاحیت شد، شهاب از شهروز تقاضای بازگرداندن پولش را داشت که همین موضوع سبب بروز اختلاف بین دو برادر شده بود.
با تکمیل تحقیقات برای دکتر مهرداد و دستیارش به اتهام مشارکت در قتل، آدمربایی، جنایت بر میت، سرقت مقرون به آزار و اخذ سند بهاجبار کیفرخواست صادر و پرونده به منظور رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در جلسه محاکمه هر دو متهم در جایگاه قرار گرفتند و مدعی شدند مرتکب قتل نشدهاند و هر یک دیگری را مقصر جلوه داد.
در پایان هیات قضایی بعد از ختم جلسه، پزشک متخصص را به اتهام قتل به قصاص، به اتهام آدمربایی به پنج سال زندان، به اتهام جعل سند به دو سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق و به جرم جنایت بر میت به پرداخت یکدهم دیه کامل محکوم کرد.
شایان همدست متهم نیز با تبرئه از اتهام مشارکت در قتل به جرم معاونت در قتل به ۱۵ سال زندان، به خاطر آدمربایی به دو سال زندان، به خاطر سرقت به دو سال زندان و به خاطر اخذ سند به عنف به ۶ ماه حبس و ۳۰ ضربه شلاق محکوم شد.
او همچنین به خاطر مشارکت در جنایت بر میت نیز به پرداخت یکدهم دیه کامل محکوم شد.
این حکم با اعتراض متهمان نقض شد.
چراکه اولاً دکتر مهرداد مدعی شده بود شهاب برادر واقعی او نبوده و دوم اینکه هرگز به قتل اعتراف نکرده بود.
درباره ادعای فرزند واقعی نبودن تحقیق و مشخص شد چنین چیزی صحت ندارد اما در خصوص دومین ایراد شاهدی پیدا شد که دادگاه از او خواست شهادت بدهد.
در دومین جلسه رسیدگی مادر مقتول درخواست قصاص کرد و خواهران و برادران او که وارثان پدر فوتشدهشان بودند نیز درخواست قصاص کردند.
مردی که به عنوان شاهد به دادگاه دعوت شده بود گفت: زمانی که این قتل اتفاق افتاده بود من در اداره آگاهی بازداشت بودم.
روزی که دکتر مهرداد را به بازداشتگاه آوردند من بهخوبی به یاد دارم.
او خیلی آشفته بود و چون دکتر بود بقیه متوجه او شدند.
حالش خیلی بد بود و اصلاً نمیتوانست کاری برای خودش بکند.
من جلو رفتم و به او گفتم کاری هست که برایت انجام بدهم؟
به او گفتم کمی آرام باش.
همهچیز درست میشود.
حتی از او پرسیدم آیا غذا میخواهی؟
دکتر مهرداد گفت یک کاری برای من بکن.
شایان را پیدا کن.
به او بگو که قتل را قبول کند.
در صورتی که قتل را قبول کند من رضایت همه را میگیرم و او را بیرون میآورم.
بعد از مدتی من از اتهامی که داشتم، تبرئه شدم.
وقتی داشتم از بازداشتگاه بیرون میآمدم به دکتر مهرداد گفتم اگر میخواهی وکیلم را به تو معرفی کنم.
مردی است که میتواند کمک کند و اگر مطمئن نباشد میتواند کار تو را انجام دهد، اصلاً کار را قبول نمیکند.
دکتر مهرداد شماره را از من گرفت و بعد هم من از اداره آگاهی بیرون آمدم.
سپس وکیل مادر مقتول در جایگاه حاضر شد و گفت: من اظهارات شاهد را قبول ندارم چون میخواهد قتل را گردن یک نفر بیندازد در حالی که شایان اعتراف کرده به سبک سریال خونسرد مرتکب قتل شده است.
سپس مهرداد به جایگاه آمد و گفت: من اتهام را قبول ندارم.
اظهارات شاهد را هم قبول ندارم.
البته چهرهاش آشناست.
مرا به بند مالی برده بودند و او را دیدم اما هیچ حرفی به او نزدم.
دنبال وکیل بودم گفت وکیلش وکیل خوبی است.
من هم با وکیل قرارداد بستم و ۳۰۰ میلیون تومان هم دادم.
مدتی بعد یک و نیم میلیارد تومان از من خواست من هم گفتم نمیتوانم و او را عزل کردم.
بعد دوباره با من تماس گرفت و عصبانی بود، گفت چرا مرا عزل کردی و باید پول بدهی اما من این کار را نکردم.
به همین دلیل از من کینه به دل گرفتهاند و حالا این فرد به عنوان شاهد آمده و علیه من شهادت میدهد.
سپس متهم ادامه داد: در رسانهها نوشتهاند که من با چرخ گوشت صنعتی برادرم را چرخ کردهام.
ما این کار را نکردیم.
ما یک چرخ گوشت کوچک در محل حادثه داشتیم.
در آن مکان کلاس آموزشی برگزار میکردیم و برای خودمان غذا میگرفتیم.
برای اینکه مبلغ زیاد شده بود یکی از بچهها پیشنهاد داد لوازم بگیریم و غذا درست کنیم.
من هم مخلوطکن و چرخ گوشت خریدم که غذا درست کنیم.
حالا هم برایم قرار ۲۰۰ میلیارد تومانی گذاشتهاند.
این مبلغ ۲۵۰ برابر دیه یک انسان است.
من درخواست دارم وثیقهام را کم کنید تا بیرون بیایم و بتوانم از خانوادهام رضایت بگیرم.
در ادامه شایان در جایگاه قرار گرفت.
او که اتهامش معاونت در قتل بود گفت: من اتهام را قبول ندارم.
البته شاهد پرونده و دیگر کسانی از طرف دکتر آمدند و گفتند تو قتل را قبول کن بعد ما درستش میکنیم، اما من این پیشنهاد را قبول نکردم تا اینکه قرص و داروهایم قطع کردند و حالم بد شد و بهناچار اعتراف کردم.
وکیل اولیای دم میگوید من گفتهام مثل سریال خونسرد این کار را کردم؛ اصلاً سریال خونسرد به من ربطی ندارد.
من حتی مقتول را نمیشناختم.
سپس وکیل متهم ردیف دوم در جایگاه حاضر شد و گفت: موکل من به دلیل ضربهای که از دکتر مهرداد خورده، دستش آسیب دیده بود و نمیتوانست در قتل نقشی داشته باشد.
در پایان قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.