آیا فروش فیلمهای دفاع مقدس به دوران درخشان خود بازمیگردد؟
فیلم های دفاع مقدس روزگاری جزو پرفروش های سینما بودند، چه اتفاقی افتاده که این سبک اصیل و مهم سینمای کشور از فروش کمتری برخوردار شده است؟

به گزارش مشرق، فیلمهای دفاع مقدس بدون شک یکی از گونههای مهم، اصیل و شاید انحصاریترین ژانرهای سینمای ایران بهشمار میآیند؛ چنانکه فیلمهای رزمی شرق آسیا نیز انحصاریترین ژانر سینمای آن منطقه محسوب میشوند.
آثاری که هم در حافظهی تاریخی مردم ایران ماندگار شدهاند و هم بخش بسیار مهمی از تاریخ سینمای ایران را شکل دادهاند.
جدای از این، سینمای دفاع مقدس در فروش و جذب مخاطب نیز درخشان ظاهر شده است؛ بهطوریکه فیلم «عقابها» بهعنوان رکورددار مخاطب در سینمای ایران شناخته میشود و «کانیمانگا» در فهرست پنج فیلم اول قرار دارد.
فیلمهای دیگری مانند «اخراجیها ۲» و «گذرگاه» نیز جزو آثار پرمخاطب سینمای دفاع مقدس ایران هستند.
اما در سالهای اخیر، فیلمهای کمدی صدرنشین گیشهی سینما شدهاند و کمتر هفتهای پیدا میشود که فیلمی غیرکمدی در صدر جدول فروش قرار گیرد.
در این میان، فیلمهای دفاع مقدس یا همان جنگی نیز مانند دیگر گونههای سینمایی کشور از افت فروش و مخاطب آسیب دیدهاند.
نگاهی به میزان فروش و مخاطبان سینمای دفاع مقدس از سال ۱۴۰۱ به بعد ـ که بار دیگر تولید این آثار جان گرفته ـ میتواند در تحلیل بهتر و دقیقتر این مسئله کمککننده باشد تا بررسی شود چرا فیلمهای تازهی دفاع مقدسی از فروش طلایی روزهای گذشته برخوردار نیستند؛ آیا صرفاً توجه ویژهی سینماداران به ژانر کمدی عامل اصلی است یا دلایل دیگری نیز وجود دارد؟
عدد فروش ۷۵ میلیاردی و مخاطب نزدیک به ۲ میلیون نفر، بهروشنی از افت فروش فیلمها حکایت دارد؛ موضوعی که البته برای دیگر گونههای سینمایی غیر از کمدی نیز صادق است.
هرچند اخیراً برخی تهیهکنندگان و منتقدان از احتمال بالای خرید بلیتها و سانسهای فیلمها بهصورت یکجا توسط صاحبان فیلم برای بالا نگهداشتن آمار فروش خبر دادهاند ـ که باید بهصورت جداگانه بررسی شود ـ اما در هر حال، آمار پایین فروش فیلمها و مخاطبان ژانری که تنها فیلم «عقابها» بهتنهایی ۸ میلیون و ۶۰۰ هزار مخاطب داشته، اتفاق خوبی برای این گونهی انحصاری و اصیل سینمای کشور نیست.
اما آیا سینمای دفاع مقدس میتواند به روزهای اوج خود بازگردد؟
نگاهی به یک اتفاق مهم در نیمهی اول سال جاری نشان میدهد که همهچیز ممکن است؛ بازگشت یک فیلم اجتماعی با قدرت فروش بسیار بالا، یعنی «پیرپسر».
فیلمی که در حاشیهی جشنواره فیلم فجر اکران شد و همین در حاشیهبودن نیز کمک شایانی به فروش آن کرد.
فیلمی که باوجود مدت زمان طولانی نمایش، مخاطبان زیادی را به سینما آورد و فروش بالای ۱۷۴ میلیاردی را تا امروز نصیب خود کرد.
در کنار آن، فیلم «زن و بچه» نیز تقریباً از وضعیت مشابهی برخوردار شد و این دو فیلم توانستند کفهی فروش را به سمت ژانر اجتماعی سنگین کنند.
تشریح این موضوع که علل و عوامل فروش بالای دو فیلم اجتماعی در سینمای ایران پس از سالها چیست، نیازمند گزارشی مستقل است.
اما آنچه مشخص است، فیلمنامه و بازی از یکسو و از سوی دیگر حمایت سینماداران، جریان رسانهای و تبلیغات فیلم، از عوامل اصلی فروش خوب این آثار بودند.
هرچند که حاشیهسازی برای فیلم، مهمترین عامل فروش بود؛ چیزی که پیشتر نیز برای فیلمهایی در تمامی ژانرها صادق بوده است.
اکنون میتوان به این اندیشید که اگرچه فیلمهای دفاع مقدسی یا دیگر گونهها مانند کودک و نوجوان، ترسناک و...
روزهای خوب گذشتهی خود را تجربه نمیکنند، اما تجربه همین دو فیلم اجتماعی جدید سینما نشان میدهد که این همه ماجرا نیست و میتوان به فروش دوباره عالی و جذب مخاطبان فراوان برای این آثار امیدوار بود.
چرایی کاهش فروش فیلمهای دفاع مقدسی
شاید بهتر باشد بهجای بررسی علل کاهش فروش فیلمهای دفاع مقدسی، ببینیم چرا پرمخاطبترین فیلم دفاع مقدس این چند سال، یعنی «موقعیت مهدی»، از چنین اقبالی برخوردار شد؟
«موقعیت مهدی» به اعتراف سینماگران و منتقدان، یکی از خوشساختترین و زیباترین فیلمهای دفاع مقدسی تمام ادوار است.
فیلمی که حتی رهبری نیز آن را تحسین کرد و طیف گستردهای از منتقدان با سلایق گوناگون فرهنگی آن را ستایش کردند.
این فیلم با فاصله ۱۰۰ هزار نفری از فیلم بعدی خود یعنی قلب رقه و ۲۰۰ هزار نفری از فیلمهای سوم و چهارم قرار دارد.
آنچه نخستین ساختهی هادی حجازیفر را تا این حد دلنشین و خواستنی کرده، چیزی نیست جز خلوص و بهاصطلاح معروف ایرانیان، «دلی» بودن آن.
«موقعیت مهدی» کاملاً برآمده از قلب است و بهدور از هرگونه سفارشیسازی یا بهتر است بگوییم کار تبلیغی.
نکتهی بعد، استفادهی بهاندازه از فضای جنگ و نظامیگری است.
باید باور کنیم که مخاطب ایرانی در فیلمهای دفاع مقدسی بهدنبال تصاویر خشن و کشتوکشتار نیست؛ چنانکه در فیلمهای اکشن هالیوودی این عنصر عامل جذب مخاطب است، اما اصرار بر آن در سینمای ایران میتواند موجب پسزدن مخاطب شود.
البته این نکته تا حدی کلی است و الزاماً بهمعنای وجود این عنصر در فیلمهای فوق نیست.
سوم و شاید مهمترین عامل فروش خوب، حرف روز و مفهوم نویی است که مخاطب امروز آن را درک کند و با آن ارتباط برقرار نماید.
«موقعیت مهدی» سفری به دل دفاع مقدس داشت و واقعیتهای جنگ را از دید یکی از فرماندهان نظامی روایت میکرد؛ واقعیتهایی که کمتر به آنها پرداخته شده بود.
از توبهنامهی پیش از عضویت در سپاه تا هراس برخی رزمندگان از مقابله با دشمن، و همهی اینها در حالی بود که شهدایی قهرمان و نجیب داشتیم که جانانه از میهن دفاع کردند و روح ملکوتیشان به اوج رسید و مخاطب برای آنها در سالن تاریک سینما اشک میریخت.
«غریب» نیز بهعنوان یکی دیگر از آثار موفق سینمای دفاع مقدس، از چنین رویکردی برخوردار بود: واقعیتها و آرمانها.
آنچه جوان امروزی باید بداند و از پنهانکردن آن دلخور میشود، و در عین حال به رشادتها و وطندوستیها افتخار میکند.
«قلب رقه» نیز یکی از معدود فیلمهای ساختهشده درباره جریان مقاومت و داعش بود که در مجموع اثری موفق محسوب میشود.
فیلمی که به چالش عشق و نبرد میپردازد؛ ترکیبی که همواره جواب میدهد.
ترکیب بازی خوب با فضاسازی شهرهای جنگزده و لحظات حساس نبرد با داعش، توانست «قلب رقه» را نیز در مجموع جزو فیلمهای موفق از نظر فروش و جذب مخاطب قرار دهد.
عامل موفقیت آن، توجه به یکی از موضوعات روز مرتبط با مقاومت بود.
بنابراین، در کنار موارد تکنیکی و فنی سینمایی مانند فرم، نگاه و تفکر رایج در فیلم دفاع مقدسی نیز اهمیت فراوانی برای فروش و جذب مخاطب دارد.
در یک کلام، مخاطب فیلم دفاع مقدسی بهدنبال کشف بخشی از هویت متعالی وطن خود در آینهی یک فیلم است.
هرچقدر فیلم با حقیقت ارتباطی صادقانه و منطقی برقرار کند، باورپذیرتر و موفقتر خواهد بود.
البته تمام آنچه در این گزارش بیان شد، بیشتر ناظر به خود فیلم و ابعاد گوناگون آن بود.
چرخهی اکران بدون شک توسط سینمادار و شبکهی توزیع و پخش هدایت میشود، و تا زمانی که سانسهای اکران بهصورت عادلانه و با اعتماد به فیلمهای غیرکمدی تقسیم نشود، همچنان شاهد فروش پایین در آثار غیرکمدی خواهیم بود.