نوجوان با پند اخلاقی از ما دور میشود؛ سینمای کودک را گردن نمیگیرند!
دومین جلسه از سلسله نشستهای «قرار هفت» بعد از ظهر یکشنبه ۶ مهر در بنیاد سینمایی فارابی برگزار شد.

به گزارش خبرنگار مهر، دومین جلسه از سلسله نشستهای «قرار هفت» بعد از ظهر یکشنبه ۶ مهر با حضور رضا بابک بازیگر سینما، بابک نکویی کارگردان سینمای انیمیشن و طراح پوستر سی و هفتمین جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان، آزیتا حاجیان بازیگر سینما و امیر مشهدیعباس کارگردان تئاتر و دبیر چند دوره از جشنواره تئاتر کودک و نوجوان در بنیاد سینمایی فارابی برگزار شد.
مشهدیعباس مجری این برنامه بیان کرد: سینمای کودک در کشور ما چیز عجیبی است، سینمای ایران را در تمام دنیا با سینمای کودک و نوجوان می شناختند؛ با آثار کیارستمی، مجیدی، فروزش و...
آن موقع در دنیا روی سینمای ما حساب نمیکردند اما ما با سینمای کودک به دنیا معرفی شدیم.
با این حال متاسفانه سینمای کودک طی این سالها خیلی رشد نکرد.
در ادامه رضا بابک گفت: سینمای بزرگسال ما هم در گذشته دور سینمای خوب و سالمی بود.
ما در این مملکت آدمهای بزرگی در همه زمینهها داریم، داشتیم و خواهیم داشت.
کارهای بزرگی هم صورت گرفته است.
ما در زمان دانشجویی با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و با زندهیاد کیارستمی و محمدرضا اصلانی و ...
کار میکردیم، چون کانون یکی از مراکزی بود که خیلیها را فیلمساز کرد.
در کانون بهترین امکانات در اختیار افراد قرار میگرفت و به همین دلیل خیلی ها موسیقیدانان بزرگی شدند.
به طور مثال حسین علیزاده در آنجا کلاس داشت و با شور و شوق با بچهها موسیقی کار میکرد.
نباید با رفتن چندنفر یک جریان خراب شود
آزیتا حاجیان در ادامه این نشست درباره فاصله گرفتن آثار از مخاطبان کودک و نوجوان تصریح کرد: آقای مشهدی عباس به کیارستمی و مجیدی اشاره کردند ولی آنها الان کجا هستند؟
مشکل اینجاست که جریان نباید قائل به حضور یک هنرمند باشد.
جریان باید زنده باشد و حمایت شود.
باید تصمیمگیران از یک جریان حمایت کنند نه اینکه با مرگ و غیبت یک نفر، کل آن جریان متوقف شود.
سیستم ما اگر کار خودش را درست انجام میداد باید به این قضیه فکر میکرد که با جابهجایی افرادی مانند کیارستمی و مجیدی و ...
روند کار خراب نشود.
وی تاکید کرد: نوجوان امروز را حتی نمیتوان با نوجوان ۱۰ سال پیش مقایسه کرد.
نوجوان امروز در هر کجای دنیا معشوقهای به نام موبایل دارد.
شما باید با این معشوقه رقابت کنید و اگر مدام بگویید که موبایل بد است اتفاقا نوجوانان از شما فاصله میگیرند.
بزرگترین رقیب ما موبایل است.
امروزه باید چه فیلمی بسازید که بچهای که با پیشرفتهترین ابزارها درگیر است با فیلمهای شما نیز ارتباط برقرار کند؟
در ادامه این نشست بابک نکویی با اشاره به تفکیک گروه سنی کودک و نوجوان گفت: همین جا باید بگویم که کلمه کودک به کلمه نوجوان نمیچسبد و من با اصطلاح سینمای کودک و نوجوان مشکل دارم زیرا نوجوان به دنبال هویت و کودک به دنبال سرگرمی است.
در زمان کودکی ما در همه کارتونها کودکی به دنبال پدر یا مادر خود بود.
باید تحقیق کنیم که چرا این چنین بود.
وقتی میخواهیم برای مخاطب کودک فیلم بسازیم باید زبان آن را بلد باشیم و او بتواند سرگرم شود و کمی هم یاد بگیرد اما نباید دنبال پیام اخلاقی زیاد باشیم.
در طرف مقابل نوجوان به دنبال هویت است.
وی تاکید کرد: ما قصهگویی را بلد نیستیم حتی الگوهای اصلی داستان پردازی برای کودک را بلد نیستیم.
اگر میخواهیم کار بزرگی کنیم باید از پایه شروع کنیم و اتفاقا پایه را رها کردهایم.
عدهای کودکی خود را میسازند!
مشهدیعباس اظهار کرد: پیش از این گفته میشد هر ۱۰ سال یک بار نسل عوض میشود ولی اکنون شاهد این هستیم که هر سال نسل تغییر میکند.
نکتهای که وجود دارد این است که باید با مخاطب خود درگیر باشیم، نیازها و چالشهای او را بشناسیم.
من تا پنج سال گذشته هر فیلم کودکی میدیدم این طور بود که انگار عدهای کودکی خود را فیلم کرده بودند در حالی که ما هر چه موفقیت در حوزه فیلمهای کودک و نوجوان داشتیم معطوف به دغدغه خود هنرمند بوده است.
بابک نیز در این رابطه توضیح داد: گاهی وقتی که تلویزیون میبینم یا به سینما میروم با خودم میگویم ای کاش این بودجه را به افراد بیشتری بدهند.
ما پروژه و فیلمنامه داریم و هنوز هم میتوانیم بازی کنیم.
حتی اگر در رختخواب هم باشیم نقش یک بیمار را به خوبی ایفا میکنیم.
این بازیگر تاکید کرد: ما برای بچهها و نوجوانان هر کاری میتوانیم اجرا کنیم و هر سوژهای برای آنها قابل اجرا است.
من حتی «هملت» را برای بچهها اجرا کردهام.
درواقع باید کارها را طوری طراحی کنیم که همه سنین از آن لذت ببرند و با آن ارتباط برقرار کنند.
بابک در ادامه این نشست با اشاره به لزوم توجه به بزرگان ادبیات بیان کرد: ما باید بچهها را به نوعی با بزرگان خودمان آشنا کنیم.
به طور مثال شاهنامه را رها کردهایم.
سعدی قصههای بینظیری دارد، عطار داستانهای شاهکاری دارد.
باید انسانی و جهانشمول حرف بزنیم
مشهدی عباس در ادامه گفت: متأسفانه کسی سینمای کودک را گردن نمیگیرد و اصلا تولیداتی برای چندین میلیون مخاطب نوجوان نداریم.
سوال اینجاست که ما امروز باید چه کنیم تا یک سینمای حرفهای برای کودک و نوجوان داشته باشیم؟
هرچیزی که امروز گفتیم به باورپذیری میرسد. متأسفانه برخی همکاران ما کارهایی میسازند که مخاطب داستانش را باور نمیکند و قهرمانش را نمیپذیرد.
حاجیان در پایان گفت: مگر «هری پاتر» در چندین قسمت باورپذیری ایجاد کرد؟
بله باورپذیری تنها بخشی از ماجرا است.
همچنین سریال «ونزدی» باورپذیر نیست اما جذاب است.
نکته مهم اینجاست که وقتی یک فیلم از فیلتر تخیل عبور کند ما وارد آن جهان تخیلی میشویم.
مهم نیست که به چه زبانی صحبت کنیم بلکه مهم این است که چه بگوییم.
خانم رولینگ حرفهایی میزند که جهانی و انسانی است و تاریخ مصرف ندارد به همین دلیل ماندگار شده است.
درنتیجه ما هم باید حرفهایی بزنیم که در جان بچهها رسوخ کند.
از طرفی باید مخاطب خود را بشناسیم و گروههای روانشناس و جامعهشناس باید نیاز گروههای کودک و نوجوان و نسل جدید را بررسی کنند.