یدیعوت آحارانوت: در مقیاسهای واقعی و حقیقی سخنرانی نتانیاهو شکستی بزرگ بود - تسنیم
یک تحلیل گر صهیونیست در یادداشتی که امروز شنبه در روزنامه یدیعوت آحارانوت منتشر شد، اعتراف کرد، تنها در متر و معیار نتانیاهو او موفق عمل کرده است اما واقعیت چیز دیگری را نشان می دهد.

به گزارش گروه عبری خبرگزاری تسنیم، جای هاچمن استاد دانشگاه رایخمن در یادداشتی انتقادی که امروز در این رسانه عبری زبان منتشر شد تاکید کرد: من به عنوان یک محقق، سعی میکنم از اطلاعات قابل اعتماد نتیجهگیری کنم، درست همانطور که در دانشگاه یاد میگیریم.
علم زمانی آغاز میشود که ما از زیر سوال بردن آنچه باور داریم را آغاز کنیم یا در موارد شواهد پرسش هایی را مطرح نماییم.
با این حال، حتی پدیدههایی که برای دههها مورد مطالعه قرار گرفتهاند، با دادههای بیشماری پشتیبانی میشوند و توسط همکاران به دقت بررسی میشوند، بر اساس حدس و گمان رد میشوند و محقق به شدت به دلیل گرفتن «نتیجهگیریهای اشتباه» مورد قضاوت قرار میگیرد.
او در ادامه افزود: شاید گاهی خندهدار به نظر برسد، اما اغلب به یک مشکل اساسی در تفکر منطقی اشاره دارد.
در تعطیلات فکر کردم یک هدیه ساده به شما بدهم: یک درس اساسی در تفکر علمی ارائه کنم.
درسی که نشان میدهد چگونه دادهها را از هیاهو تشخیص دهید و چگونه به نتایج قطعی برسید.
بیایید سیاست را کنار بگذاریم و یک سوال ساده بپرسیم: آیا سخنرانی نخست وزیر در مجمع عمومی سازمان ملل موفقیتآمیز بود؟
نه اینکه چقدر مؤثر یا دقیق بود، بلکه هدف آن چه بود و آیا به آن دست یافت؟
بدون احساسات یا باور.
فقط شواهد: آنچه گفته شد و آنچه گفته نشد.
مطالعه یک سوال تحقیقاتی مانند یک حکم قضایی (به معنای واقعی کلمه) است.
ما حقیقت مطلق را نمیدانیم.
ما شواهد را جمعآوری میکنیم، اعتبار آن را بررسی میکنیم و سپس تصمیم میگیریم.
برای انجام این کار، باید متغیر وابسته را تعریف کنیم - چگونه موفقیت را اندازهگیری خواهیم کرد؟
از نظر سیاسی، موفقیت را میتوان از چند طریق سنجید: افزایش حمایت از اسرائیل (یا حداقل کاهش مخالفتها)، پیشنهاد طرحی که فشار بینالمللی را کاهش دهد، یا ترویج منافع واقعی اسرائیل در صحنه جهانی.
باید پذیرفت که این سخنرانی باعث میشود یک اسرائیلی معمولی احساس خوبی داشته باشد.
حتی سرسختترین مخالفان او نیز باید اذعان کنند که نتانیاهو استاد هنر لفاظی است.
نمایشی پرشور، حملات کوبنده و کاملاً زمانبندی شده، شعارهای پر زرق و برق، درخواست پرشور در مورد گروگانها، و اثبات اینکه اسرائیل مرتکب نسلکشی نمیشود.
در مواجهه با جهانی خصمانه و «دیپلماتهای» ورشکستهای که «با پاهایشان رأی میدهند».
عزم و شجاعت.
داوود در مقابل جالوت.
اما...
اما...
نتانیاهو میداند که اگر بخواهد مخالفت را کم کند یا حمایت را افزایش دهد، مسخره کردن «اخلالگران» تاکتیک بدی است، حتی اگر در چارچوب یک نمایش کمدی خوشساخت باشد.
اما این کار مردم عادی را خیره میکند و حتی برای چپها هم خبرساز میشود.
نتانیاهو در طول سخنرانی خود ادعا کرد که 90٪ از اسرائیلیها با تأسیس کشور فلسطین مخالفند.
این برای اثبات این بود که این یک هوس او یا جناح راست نیست، بلکه خواست مردم است.
درست است که اکثر اسرائیلیها با تأسیس کشور فلسطین مخالفند - بین 65٪ تا 69٪، نه دقیقاً 90٪.
اما این یک علم دقیق نیست.
آنچه مهم است این است که چه چیزی گفته میشود و چگونه گفته میشود.
حتی اگر اکثریت «رسماً» با راهحل دو دولت مخالف باشند، همان نظرسنجیها همچنین نشان میدهند که اقلیتی از الحاق یا آوارگی حمایت میکنند و تقریباً 80٪ از توقف خصومتها، امضای نوعی توافق دائمی و جدایی کامل از فلسطینیها حمایت میکنند.
در چنین واقعیتی، اعلام رسمی مبنی بر اینکه از هر 10 اسرائیلی، 9 نفر از آن حمایت میکنند، نه به نفع اسرائیل است، بلکه به نفع رئیس آن است.
این رویکرد در طول سخنرانی ادامه دارد.
هیچ خبر خوبی، هیچ نوآوری ذکر نشد، آنچه شنیدیم فقط خودستایی و سوگیری مکرر و تاکید چند باره بر آن.
تکرار همان روایت آشنا - "جهان علیه ماست"، "آنها ما را قتل عام کردهاند".
در پشت پاک کردن دشمنان ما از نقشه و جوکهایی که بیشتر اسرائیلیهای راستگرا را سرگرم میکند، لفاظیای وجود دارد که تقریباً عاری از هرگونه معنایی است.
این کارشناس در ادامه میافزاید: برای درک کامل، بررسی آنچه در اتاق خبر باقی مانده نیز مهم است.
یک سخنرانی 41 دقیقهای که هیچ چیزی در مورد سرنوشت درگیری در یک روز «پس از حماس» نگفت.
چه اتفاقی برای میلیونها فلسطینی که در مناطق امن باقی میمانند، خواهد افتاد؟
نتانیاهو وقت خود را صرف تصور آیندهای روشن با لبنان، سوریه، ایران، عربستان سعودی و سایر کشورهای عربی کرد، اما درگیری فلسطین را کاملاً نادیده گرفت.
به جز یک اعلامیه رسمی و «صریح»: این درگیری هرگز با راه حل دو کشور حل نخواهد شد.
این سخنرانی شامل هیچ گونه پذیرش مسئولیت از سوی اسرائیل و هیچ گونه اذعان صادقانهای به رنج طرف مقابل نبود.
در اقتصاد، به این مشکل هزینه فرصت میگویند: هر دعوی حقوقی که علیه ما مطرح میشود، فرصتی از دست رفته برای جلب حمایت جهانی، ارائه یک راه حل مناسب یا کشف شواهدی است که اسرائیل را فراتر از هرگونه شک و تردید تبرئه میکند.
این دیگر یک مغالطه صرف نیست؛ بلکه چشم بستن بر واقعیت است.
شاید درس ساده این باشد که زمان آن رسیده است که از رهبران خود بخواهیم به ملت خدمت کنند، نه به خودشان.
این بهترین هدیهای است که میتوانیم به خودمان بدهیم.
انتهای پیام/