پای ثابتهای اکران دو سال و نیم اخیر کدام بازیگران هستند؟/پژمان جمشیدی و بقیه!
در این لیست ۳۰۰ و چند نفره نام چند بازیگر دائم تکرار میشود؛ پژمان جمشیدی با ۱۴ نقش رکورددار است.

به گزارش مشرق، یک آزمایش علمی ساده انجام بدهید.
موتور یا هر وسیله نقلیهای که دارید را بردارید و ماهی یک بار تنها از جلوی سینماهای مطرح تهران عبور کنید.
به پوسترها نگاه بیندازید و اسم چهرهها را یادداشت کنید.
کدام چهرهها تکراری هستند؟
چند نام دائماً به چشمتان میخورند؟
حدود دو ماه قبل در «فرهیختگان» به سراغ نامهای پر تکرار یک سال اخیر نمایش خانگی رفتیم و در آن گزارش مهران مدیری و صابر ابر پرکارترین نامهای ویاودیها بودند.
حال سؤال اینجا بود که اوضاع در سینما در چه حال است؟
بر اساس عرف سینما، اگر بازیگری در هر سال دو فیلم بازی کند، بازیگر خوششانس و البته پرکار حساب میشود.
با این حساب، اگر بازیگری در سی ماه بتواند ۵ فیلم بازی کند، آن دو لقب پرکار و خوششانس را مال خود میکند.
بر اساس آمار سمفا، از فروردین ۱۴۰۲ تا امروز حدود ۱۵۰ فیلم در سینماهای سراسر کشور اکران شده و بالای ۳۰۰ تا ۳۵۰ بازیگر در نقشهای اصلی آن به ایفای نقش پرداختهاند.
با این حال، در این لیست ۳۰۰ و چند نفره نام چند بازیگر دائم تکرار میشود؛ پژمان جمشیدی با ۱۴ نقش رکورددار است و پس از آن استادی با ۱۲ نقش و هادی کاظمی، مهدی هاشمی، نادر فلاح، بیژن بنفشهخواه و نسیم ادبی هر کدام با ۸ نقش، پر تکرارترین نامهای این جدول ۳۰۰ نفره هستند؛ بازیگرانی که احتمال دیدن نامهایشان در تیتراژ فیلمهای روی پرده به عنوان نقش اول، دوم و حتی سوم بسیار بالاست.
نکته قابل توجه این جدول، عدم حضور بازیگران پرتکرار نمایش خانگی در جدول پرکارهای سینماست.
این یعنی سینما به طور کامل از نمایش خانگی خود جدا شده و شکافی قابل توجه بین بازیگران سینما و نمایش خانگی افتاده است.
به عنوان مثال، مهران مدیری به عنوان یکی از پرکارترین شخصیتهای پلتفرم در سه سال اخیر تنها ۳ فیلم در اکران داشته یا بازیگرانی همچون پژمان جمشیدی که پای ثابت سینما هستند، به جز «محکوم»، تنها به حضور افتخاری در پلتفرم اکتفا کردهاند.
بنا بر عرف بازیگران بینالمللی، معمول این است که یک بازیگر طراز اول نهایتاً بتواند ۲ یا ۳ فیلم را در طول یک سال کار کند؛ بر خلاف این آمار، بازیگران ایران به شکلی عجیب بازی میکنند، شکل و شیوهای که ایرانیها را از باقی هنرمندان جهان متمایز میکند.
سرانه کار در مملکت را بازیگرها بالا بردند؟
بازیگران ایرانی به شکل غریبی کار میکنند و این موضوع میتواند چند عامل داشته باشد؛ اول اینکه سطح حقوق و دستمزد برای بازیگران نقش دوم و سوم فیلمها پایین است و بازیگر برای آنکه بتواند دخل و خرج زندگی یک بازیگر سینما را در بیاورد، مجبور است بیشتر کار کند.
به عنوان مثال، علیرضا استادی به عنوان یکی از مطرحترین نقش دوم و سومهای سینمای ایران، در ۳۰ ماه اخیر بیش از ۱۲ نقش را بازی کرده است و این سوای مسابقه تلویزیونیای است که استادی در شبکه دو اجرا کرد.
جدای از این، کیفیت پایین متنها و قابل اجرا بودن همزمان چند فیلم با یکدیگر در یک بازه زمانی و کوتاه شدن فیلمبرداریها باعث شده بازیگران بتوانند به طور همزمان سر چند پروژه حاضر شوند.
جمشیدی در ۳۰ ماه اخیر، ۱۴ فیلم و سه سریال پلتفرمی بازی کرده است که یعنی هر دو ماه یکبار یک پروژه.
این در حالیست که به طور معمول یک پروژه سینمایی ۱ تا ۳ ماه فرایند پیشتولید و تولیدش طول میکشد.
جمشیدی در ۳۰ ماه اخیر، «ناجورها»، «قسطنطنیه»، «جزایر قناری»، «دایناسور»، «بیبدن»، «تمساح خونی»، «صبحانه با زرافه»، «تگزاس۳»، «کوکتل مولوتوف»، «هتل»، «شهر هرت»، «ویلای ساحلی»، «یادگار جنوب» و «خانه ارواح» را در اکران داشته که حدود ۱۰ فیلم زمان ساختشان به دو سال اخیر باز میگردد.
میزان فعالیت این بازیگر ۴۸ ساله در سینما یادآور سینمای قبل از انقلاب و حجم فیلمهایی است که ظرف بیست روز و کمتر تولید میشدند و در اکرانهای یک هفتهای پول ساخت فیلم تازهای را برای تهیهکنندگان در میآوردند.
در کارنامه ۱۴ فیلم اکران شده از جمشیدی در دو سال و نیم اخیر، او در فیلمهای قابل توجهی همچون «بیبدن»، «صبحانه با زرافهها» و «تمساح خونی» نیز ایفای نقش کرده که نقاط روشن کارنامه کاری جمشیدی به حساب میآیند، با این حال عمده آثاری که جمشیدی در این دو سال و نیم اخیر در آن حضور پیدا کرده در دسته کمدیفارسیها قرار میگیرند که صرفاً در چرخه کمدیهای صنعتی دستهبندی میشوند و در میان کارشناسان، وجه هنر و حتی سرگرمی این آثار محل بحثهای بسیاری است.
به جز جمشیدی و استادی، لیست طویلی از بازیگران ۸ فیلمه وجود دارند که در دو سال و نیم اخیر روزهای نسبتاً پرکاری را پشت سر گذاشتهاند.
هادی کاظمی با حضور در هشت اثر کمدی، در کنار مهدی هاشمی، نادر فلاح، بنفشهخواه و نسیم ادبی از دیگر بازیگران این لیست هستند.
مهدی هاشمی به همراه غلامرضا نیکخواه، همایون ارشادی و لادن ژاوهوند به عنوان بازیگران نسبتاً مسن و پرکار جدول پرکارها محسوب میشوند.
نکته قابل توجه جدول پرکارهای مرد در دو سال و نیم اخیر، عدم حضور بازیگر مرد جوان در میان بازیگران است و جوانترین بازیگر پرکار حال حاضر، صابر ابر، با ۴۱ سال سن است.
این موضوع نشان میدهد سینمای ایران چندان فرصتی به بازیگرهای مرد جوان نمیدهد و از این حیث، روی حساب پس دادهها متمرکز است.
نکته میانگین سنی البته در میان بازیگران زن به قدری متفاوت است که به غیر از لادن ژاوهوند، هیچ بازیگر بالای ۶۰ سال در جدول بازیگران پرکار دیده نمیشود و عمده بازیگران زن حاضر در جدول پرکارها بین ۳۰ تا ۴۰ سال سن دارند.
از این آمار تحلیلهای متفاوتی میتوان به دست آورد که جدیترین آن، تفاوت جنسیتی عمر مفید بازیگران مرد و زن در سینمای ایران و تمرکز فیلمنامهها روی بازیگران زن کمسنتر و مردان میانسال است.
اجتماعیهای درجه چندم و کمدیها روی دور بازیگران تکراری!
شاید یکی از غیرقابل انتظارترین نکات جدول بازیگران پرکار، حضور نسیم ادبی به عنوان پرفعالیتترین بازیگر زن در سینمای ایران است؛ عنوانی که به نظر میرسید بازیگران زن دیگری که پای ثابت تولیدات کمدی هستند برای عنوان مطرح شدن نامشان محتملتر باشد؛ گزینههایی همچون آزاده صمدی، الناز حبیبی و حتی نازنین بیاتی.
با این حال نسیم ادبی با ۸ فیلم سینمایی در اکران، آن هم در دو سال اخیر، از رکوردداران به حساب میآید؛ عجیبتر آنکه هیچیک از فیلمهای این بازیگر سینما و تلویزیون در میان ۱۰ فیلم پرمخاطب سینما قرار نگرفتند و عمده این آثار یا توقیفی و به جا مانده از سالهای گذشته بودند یا به دلیل فیلمنامه و ساخت متوسط، دست رد تماشاگر را تجربه کردند.
پس از نسیم ادبی، پانتهآ پناهیها و شقایق فراهانی نیز نسبتاً همین روند را تجربه کردند و نتوانستند آثارشان را در میان فیلمهای پرفروش و پرمخاطب جدول اکران قرار دهند.
چنین وضعیتی البته در جدول بازیگران فعال هم تکرار شده و بازیگرانی همچون نادر فلاح یا همایون ارشادی به رغم فعالیت قابل توجه، نتوانستند داشتههای بازیگری خود را آنطور که باید به مخاطب عرضه کنند.
یکی دیگر از عواملی که باعث پرکار شدن برخی از بازیگران در دو سال و نیم اخیر شده، جدای از توانایی بازیگری آنها، سابقه خوبشان در فیلمهای کمدی و فروش قابل توجه آثار گذشته آنهاست.
البته همین نکته هم دچار چالشی اساسی شده و بازیگرانی که حضورشان در فیلم تضمینِ فروش بود، حالا تولیداتشان چندان حال و روز خوشی در جدول اکران ندارد.
به عنوان مثال امیر جعفری که تا سال ۱۴۰۱ در عمده آثار پرفروش جدول اکران حضور داشت، حالا هیچ یک از فیلمهایش در جدول فروش سالانه حال و روز خوشی ندارند و تغییر ژانر هم به او نتوانست کمکی کند.
چنین وضعیتی باعث شده برخی از بازیگران با پرهیز از حضور در سینما یا به سمت نمایش خانگی بروند یا تولیداتشان در سینما را تا حد زیادی محدود کنند.
به عنوان مثال رضا عطاران که تا سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ به عنوان یکی از مؤلفههای فروش سینمای کمدی محسوب میشد، حالا تنها ۴ اثر را در دو سال و نیم اخیر در اکران داشته و با اجل معلق به پلتفرم کوچ کرده است.
پرکارها در سراشیبی بازنشستگی اجباری؟
بهجز نکات اشاره شده، یکی دیگر از دلایل بالا رفتن اسم برخی از بازیگران به عنوان پرکارهای اکران، حضور فیلمهای درجه دو و سه کمدی است که صرفاً میتوانند هزینههای تولیدشان را با حاشیه سود کم دربیاورند.
کمدیهایی که در دو سال و نیم اخیر در کارنامه کاری محمدرضا شریفینیا، پژمان جمشیدی، هادی کاظمی، بهرنگ علوی، سیاوش چراغیپور و بیژن بنفشهخواه دیده میشود.
آثاری که برای یافتنشان نباید به سراغ پنج فیلم پرمخاطب هر سال برویم.
آنچه از برآیند وضعیت بازیگرهای پرکار به دست میآید نشان از سطح کیفی نازل و متوسط کارنامه کاری این هنرمندان در دو سال و نیم اخیر دارد که به دلایل شرایط اقتصادی و حتی هنری حاکم بر سینما، منطقاً تهیهکنندگان را به سمت استفاده از این دست بازیگران برده است.
هنرمندانی که با بررسی کارنامه کاری آنها فیلمهای باکیفیت و قابل توجهی دیده میشود اما برآیند کلی تولیداتشان چندان نتوانسته مخاطب را مشتاق تماشای دوباره آثار این بازیگران کند و آنها را در سراشیبی نزول قرار داده است.
اتفاقی که با بررسی کارنامه پژمان جمشیدی و نسیم ادبی به عنوان پرکارترینها به چشم میخورد.