روایتی از حضور آیتالله خامنهای در سازمان ملل؛ دیپلماسی در میانه جنگ
سخنرانی آیتالله خامنهای در چهلودومین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد نمونهای بینظیر و ماندگار از دیپلماسی مقتدرانه و مؤثر است که بر پایههای محکم اصول، ارزشها و منافع ملّی استوار بود.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله خامنهای، شهریور ۱۳۶۶، برای نخستین بار پس از پیروزی انقلاب اسلامی، رئیسجمهور ایران به منظور شرکت در اجلاسیّهی سالانهی سازمان ملل متّحد به نیویورک سفر کرد.
حضور در نیویورک، در شرایطی که بسیاری از فرصتهای دیپلماسی در سایهی جنگ تحمیلی با عراق از جمهوری اسلامی دریغ شده بود، یک نقطهی عطف به شمار میآمد.
خصوصاً آنکه حضرت آیتالله خامنهای در شرایطی پای به مقرّ سازمان ملل گذاشتند که ایران، علاوه بر جنگ تحمیلی عراق، تحت تهدیدات همهجانبهی آمریکاییها در خلیج فارس قرار داشت؛ تهدیدی که صبح همان روز به وقوع پیوست و در شرایطی که قرار بود آیتالله خامنهای در عصر سیویکم شهریور در مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی کنند، نیروی دریایی متجاوز آمریکا در خلیج فارس به کشتی ایراناَجر حمله کرد و آن را به تصرّف درآورد.
آمریکاییها مدّعی شدند که ایراناَجر در حال مینگذاری در خلیج فارس بوده است!
این ادّعا و پویش تبلیغاتی سنگینی که به دنبال آن در رسانههای وابسته به جریان استکبار جهانی به راه افتاد، نشان میداد که آمریکاییها برنامهی ویژهای برای تحتالشّعاع قرار دادن سفر رئیسجمهور ایران و اِعمال فشار بر هیئت ایرانی دارند.
بااینحال، آیتالله خامنهای برنامهی ازپیشتعیینشدهی خود برای انجام ملاقاتهای سیاسی و مصاحبههای مطبوعاتی را بدون هیچ گونه تغییری دنبال کردند و خصوصاً امکانات رسانههای موجود را در خدمت بیان دیدگاهها، مواضع و منافع جمهوری اسلامی ایران به کار گرفتند.
در سالگرد این رویداد، بخش «درس و عبرت تاریخ» رسانه KHAMENEI.IR در گزارشی به حضور تاریخی آیتالله خامنهای در چهل و دومین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک آمریکا در شهریور و مهر ۱۳۶۶ میپردازد.
حضور آیتالله سیدعلی خامنهای رئیسجمهور وقت جمهوری اسلامی ایران، در چهل و دومین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۶۶ در نیویورک، در شرایطی رخ داد که ایران، در یکی از حساسترین و سرنوشتسازترین روزگار خود به سر میبرد.
جنگ تحمیلی با عراق، در اوج خود قرار داشت و شدیدترین فشارهای سیاسی، اقتصادی و نظامی، تحت هدایت قدرتهای بزرگ جهان به جمهوری اسلامی وارد میآمد.
و در این میان، از چند هفته قبل، روابط میان ایران و آمریکا هم در وضعیتی کاملاً پرتنش قرار گرفت.
آمریکاییها، به بهانهی حمایت از کشتیهای کویتی، به خلیج فارس لشکرکشی کردند و ایران، ضمن محکوم کردن این اقدام، به دولت ایالات متحده هشدار داد که پای به میدان پرمخاطرهای گذاشته است.
دوم مرداد ۱۳۶۶، هشدار جمهوری اسلامی محقق شد و ناو بریجتون آمریکا، در حال همراهی یک نفتکش کویتی، با چند مین دریایی برخورد کرد و سوراخ شد.
آمریکاییها، انگشت اتهام را به سوی ایران دراز کردند اما ادعای نقش داشتن در این واقعه، قویاً از سوی مقامات کشورمان تکذیب شد.
در چنین شرایطی که آمریکاییها مدام از مقابله به مثل سخن میگفتند، آیتالله خامنهای راهی نیویورک شد.
این، نخستین حضور رئیسجمهور ایران در مجمع عمومی سازمان ملل از زمان پیروزی انقلاب اسلامی بود.
صبح روز سخنرانی آیتالله خامنهای، ارتش آمریکا، به یک کشتی غیرنظامی ایران به نام «ایران اجر» در خلیج فارس حمله برد و ضمن تصرف آن اعلام کرد که کشتی مذکور، در حال مینگذاری توقیف شده است.
اقدام آمریکاییها، خبر از یک طراحی پیچیده برای تحت تأثیر قراردادن سفر رئیسجمهور ایران میداد.
در چنین شرایطی که آمریکا، رسماً به یک رویارویی مستقیم علیه ایران مبادرت کرده بود، آیتالله خامنهای، در قلب ایالات متحده، دیپلماسی را به خدمت دفاع از منافع ایران، و مدیریت فضای جنگی آورد که در رأس آنها، سخنرانی صریح ایشان در مجمع عمومی سازمان ملل بود.
در سالگرد این رخداد، این سفر دیپلماتیک را در سه پرده مرور میکنیم.
محورهای اساسی سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد
معرفی هویت حقیقی و مواضع بنیادین جمهوری اسلامی ایران
آیتالله خامنهای در آغاز سخنرانی خود، به تشریح مفصل و جامع ماهیت، اهداف و مبانی فکری نظام جمهوری اسلامی ایران پرداخت و تلاش کرد تا تصویری واقعی و غیرتحریفشده از این نظام نوپا به جهانیان ارائه دهد.
ایشان با بیان روشن و قاطع، جمهوری اسلامی را نه به عنوان نظامی تهاجمی و توسعهطلب که در رسانههای غربی تصویر میشد، بلکه به مثابه نظامی مبتنی بر عدالت، آزادی، استقلال و کرامت انسانی معرفی کرد.
این معرفی شامل نگاه این نظام به حقوق بینالملل، احترام به اصل حاکمیت ملّی کشورها و نقش سازندهای که جمهوری اسلامی در جهت برقراری صلح و عدالت در منطقه و جهان ایفا میکند بود.
آیتالله خامنهای با استفاده از منطق محکم و استدلالهای روشن نشان داد که برخلاف تبلیغات منفی، ایران کشوری است که بر پایه اصول اخلاقی و انسانی بنا شده و هدف اصلی آن خدمت به بشریت است.
علاوه بر معرفی کلی نظام، ایشان به تشریح جزئیات مهمی از سیاست خارجی جمهوری اسلامی پرداخت و نشان داد که این سیاست بر چه اصول و مبانی استوار است.
اصولی همچون عدم تعهد در برابر ابرقدرتها، حمایت از ملتهای مظلوم، مقابله با استعمار و استکبار، احترام به استقلال و حاکمیت کشورها و تلاش برای برقراری نظمی عادلانه در روابط بینالملل از جمله مؤلفههای اساسی این سیاست بودند که به تفصیل مورد بحث قرار گرفت.
این رویکرد جامع و مستدل نشاندهنده اهمیت فوقالعادهای بود که رهبران کشور برای ایستادگی بر اصول و عدم انحراف از آرمانهای بنیادین انقلاب قائل بودند، حتی در دشوارترین شرایط و تحت فشارهای بیسابقه بینالمللی.
این موضعگیری اصولی در آن برهه تاریخی که بسیاری از کشورهای به اصطلاح جهان سوم تحت فشار قدرتهای بزرگ مجبور به تعدیل مواضع خود میشدند، نشانهای بارز از استقلال فکری، اراده سیاسی قوی و تعهد راسخ به ارزشها و اصول بنیادین در نظام سیاسی ایران تلقی میشد.
موضعگیری قاطع و مستدل در برابر ظلم، تجاوز و نقض حقوق بینالملل
در زمانی که ایران هدف مستقیم حملات نظامی گسترده رژیم صدام حسین با پشتیبانی آشکار و مخفی قدرتهای بزرگ جهان بود، و از سوی دیگر تحت فشارهای دیپلماتیک، اقتصادی و تبلیغاتی چندگانه قرار گرفته بود، آیتالله خامنهای با لحنی توأم با قدرت و منطق، موضع کشور را در برابر این تجاوزات آشکار به روشنی تبیین کرد.
ایشان با ارائه مستندات محکم، شواهد قانونی و استناد به اصول مسلم حقوق بینالملل، حق مسلم ایران در دفاع مشروع از خاک، استقلال و حیثیت ملّی خود را به اثبات رساند و نشان داد که کشور ما نه تنها قربانی تجاوز آشکار است، بلکه علیرغم تمام فشارها و سختیها، همچنان بر سر موضع حقطلبی، عدالتخواهی و دفاع از اصول بینالمللی ایستاده است.
در این سخنرانی آیتالله خامنهای با جزئیات کامل به نقش مخرب و دوگانه آمریکا و متحدانش در تشدید جنگ، تأمین سلاح و امکانات نظامی برای عراق، ارائه اطلاعات جاسوسی و حمایتهای همهجانبه از رژیم صدام اشاره کرد و دوگانهسازی آشکار غرب در مسائل حقوق بشر، صلح و عدالت بینالمللی را برملا ساخت.
ایشان صراحتاً نقد خود را بر رویکردهای عوامفریبانه قدرتهای استکباری در استفاده ابزاری از مفهوم «صلح» بیان داشتند و فرمودند:
صلح بیشک کلمهای زیبا و جذاب است؛ تا آن حد که آتشافروزان بزرگ بینالمللی و پدید آورندگان سلاحهای جهانسوز نیز بدان علاقه نشان میدهند، و ریاکارانه از آن دم میزنند.
اما به نظر ما عدالت - واژهای که زورمندان و متجاوزان همواره با ترس و احتیاط بدان مینگرند - از صلح بالاتر و مهمتر است.
ای بسا مظلومانی که زندگی را و رفاه را و صلح را به خاطر رسیدن به عدالت فدا کردهاند، اینها همواره قهرمان شناخته شدهاند.
شهرهای اروپا هنوز به مقاومت خود در برابر تجاوز هیتلری افتخار میکنند، و لیننگراد هنوز به خودسوزیاش که ارتش ناپلئون را ناکام و مبهوط کرد و به مقاومت چهار سالهاش در محاصرهی مهاجمین نازی به خود میبالد.
سازمان ملل بخصوص بنا بر اولین مادهی منشور خود موظف به تأمین عدالت در شکل ویژهاش - یعنی مقابلهی با متجاوز - است.
ما همین را از دنیا و از سازمان ملل میطلبیم.
این موضعگیری قاطع و مستدل، در واقع بازتابی عمیق از فرهنگ مقاومت، ایستادگی و عدم تسلیم در برابر زورگویی بود که پیامی روشن و قاطع به تمام قدرتهای جهان و نظام بینالمللی مخابره کرد.
آیتالله خامنهای در این سخنرانی تاریخی ثابت کرد که ایران حتی در سختترین و دشوارترین شرایط، هرگز از اصول و ارزشهای خود فاصله نمیگیرد و آماده پرداخت هر هزینهای برای دفاع از حق، حقیقت و عدالت است.
این رویکرد شجاعانه اما کاملاً منطقی و مستدل، نه تنها احترام و تحسین بسیاری از کشورها را جلب کرد و بازتاب زیادی در رسانههای بینالمللی داشت، بلکه به وضوح نشان داد که قدرت واقعی و پایدار نه در تسلیم شدن در برابر فشارها، بلکه در صداقت، راستی، پایبندی به اصول و دفاع شجاعانه از حقیقت نهفته است.
این سخنرانی همچنین الگویی شد برای سایر کشورهای آزادیخواه و مستقل جهان که نشان داد چگونه میتوان در برابر فشارهای ابرقدرتها مقاوم ایستاد و با اقتدار و شأن، حقوق مسلم خود را دفاع کرد.
آیتالله خامنهای در بخشی از سخنرانی خود در این زمینه فرمودند:
اکنون همهی دنیا ببیند و میبیند که ما بهرغم عنف سلطهها زندهایم و زنده خواهیم بود.
سنتهای الهی در تاریخ این را حکم کرده و جز این نخواهد بود، و این زندهترین و گویاترین پیام ماست.
نظام سلطه همواره خواسته است عکس این را ثابت کند، و ادارهی خود را برای ملتها و کشورهای جهان سوم سرنوشتساز بداند؛ ما این را تخطئه کردیم.
شک نیست که نظام سلطه حیات و استمرار جمهوری اسلامی را نمیخواست، ولی ارادهی ما غالب شد.
پیام ما به همهی ملتها و دولتهایی که میخواهند مستقل و بیاعتنا به خواست و ارادهی سلطههای بزرگ جهانی بمانند، این است که از آنان نترسند، و به خود و ملت خود اعتماد کنند.
انقلاب ما همچنین پیام بزرگ خود را نفی نظام سلطه در جهان میداند.
امروز عملاً جهان میان قدرتهای بزرگ و سلطهگر تقسیم شده است، و آنان خود را صاحب اختیار دنیا میشمارند.
به اعتبار دیگر جهان به دو بخش سلطهگر و سلطهپذیر تقسیم شده است، و بخش اول خود را مالک سرنوشت بخش دوم میداند.
نظام سلطه عبارت از وجود همین روابط نابرابر میان این دو بخش از جهان است.
نظام سلطه به میل خود انقلابها را نفی و برای رژیمهای انقلابی مشکلتراشی میکند.
نیکاراگوئه و کشورهای انقلابی جنوب آفریقا چند مثال زندهی این حقیقتند.
نظام سلطه علیرغم ملتها برای آنان تصمیم میگیرد.
تبیین جامع دیدگاه اسلامی و الگوی تمدنی ایران در قبال مسائل جهانی
این بخش از سخنرانی فرصتی بینظیر و کمسابقه برای معرفی عمیق و کامل نگاه اسلامی به مسائل کلان بینالمللی و تبیین دقیق جایگاه ویژه ایران به عنوان متولی و نماینده این گفتمان نوین در عرصه روابط جهانی محسوب میشد.
آیتالله خامنهای با بهرهگیری هنرمندانه از منابع غنی فکری، فرهنگی و تمدنی اسلام، الگویی کاملاً متفاوت، نوین و جایگزین از نظام روابط بینالمللی ارائه داد که بر پایههای محکم عدالت، برابری حقیقی حقوق تمام ملتها، احترام به کرامت انسانی، مخالفت قاطع با هرگونه سلطهگری، استثمار و ظلم استوار بود.
این دیدگاه نوین که ریشه در فرهنگ کهن و غنی اسلامی داشت، در تضاد کامل و آشکار با نظم جهانی حاکم قرار میگرفت و راهحلی اسلامی، انسانی و عادلانه برای ریشهایترین مشکلات و چالشهای بشریت پیش میکشید.
ایشان در این بخش، اسلام را نه به عنوان دینی صرف و محدود به حوزههای شخصی و معنوی، بلکه به مثابه نظام جامع، کامل و همهگیر زندگی که پاسخگوی تمام نیازهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و معنوی جوامع امروزی است، به جهانیان معرفی کرد.
این بُعد بنیادین و تمدنساز از سخنرانی اهمیت استراتژیک و تاریخی ویژهای داشت، زیرا در دوران اوج جنگ سرد و تقابل دو قطب شرق و غرب، ایران برای نخستین بار مسیر سوم، مستقل و اصیلی را ارائه میداد که کاملاً برآمده از فرهنگ، تمدن، تاریخ و هویت اسلامی بود و نیازی به تقلید از شرق یا غرب نداشت.
آیتالله خامنهای با تأکید ویژه بر ارزشهای بنیادین اسلامی همچون عدالت، آزادی حقیقی، کرامت و حرمت انسانی، برادری و مساوات، مقاومت در برابر ظلم و ستم و تلاش برای ایجاد نظمی عادلانه و انسانی، به روشنی نشان داد که جهان اسلام نه تنها میتواند با اتکا به میراث عظیم فکری، فرهنگی و تمدنی خود الگویی کاملاً مستقل، اصیل و جایگزین از روابط بینالملل و نظم جهانی ارائه دهد، بلکه این الگو میتواند پاسخگوی نیازهای واقعی بشریت و راهحل مشکلات کنونی جهان باشد.
ویژگیها و ابتکارات فرمی سخنرانی
ترکیب هنرمندانه اقتدار با منطق و استدلال محکم
سخنرانی تاریخی و پرتأثیر آیتالله خامنهای در میان حاضران مجمع عمومی سازمان ملل، در بین نمایندگان کشورهای مختلف جهان و رسانههای بینالمللی بازتابی فوقالعاده و چشمگیر یافت که به وضوح نشان از ترکیب بسیار موفق، هنرمندانه و تأثیرگذار قدرت بیان بالا با محتوای عمیق، منطقی و مستحکم داشت.
ایشان با استفاده از استدلالهای محکم، منطق روشن و قانعکننده و ارائه شواهد مستند و غیرقابلانکار، مواضع اصولی ایران را به گونهای تبیین کرد که حتی سرسختترین مخالفان و منتقدان نیز مجبور به احترام گذاشتن به قدرت استدلال، عمق تفکر و توانایی بیان ایشان شدند.
این سخنرانی به وضوح نشان داد که اقتدار واقعی، پایدار و مؤثر نه در تهدید، زورگویی یا اتکا به قدرت نظامی و اقتصادی، بلکه در توانایی اقناع مخاطب، ارائه دلایل منطقی و قانعکننده و قدرت تبیین حقایق با وضوح و صراحت نهفته است.
آیتالله خامنهای با بهرهگیری از واژگان دقیق، جملات محکم و استدلالهای پیوسته، فضایی علمی، منطقی و متقن را خلق کرد که در آن همه حضار، فارغ از موافقت یا مخالفت با مضامین سخنرانی، مجبور به گوش دادن دقیق، تأمل عمیق و احترام به قدرت بیان و عمق محتوای ارائهشده بودند.
این رویکرد منحصربهفرد و تأثیرگذار اقتدار منطقی موجب شد که سخنرانی نه تنها به عنوان یک موضعگیری سیاسی موقتی و عادی، بلکه به مثابه سندی معتبر، مستحکم و ماندگار از دیدگاههای بنیادین و اصولی ایران در آرشیو رسمی و تاریخی سازمان ملل برای نسلهای آینده باقی بماند.
ترکیب نادر قدرت بیان فوقالعاده آیتالله خامنهای با محتوای عمیق، پربار و چندبعدی سخنرانی، الگو و نمونهای بینظیر شد برای نحوه صحیح، مؤثر و شایسته برخورد با مخاطبان بینالمللی در شرایط پیچیده، حساس و بحرانی.
این تجربه ارزشمند به وضوح نشان داد که دیپلماتهای ایرانی و نمایندگان کشور در مجامع بینالمللی باید هم از قدرت بیان بالا، تسلط کامل بر زبان و مهارتهای ارتباطی برخوردار باشند و هم محتوای سخنانشان از عمق فکری، دقت علمی، منطق محکم و استدلال کافی بهرهمند باشد تا بتوانند در مجامع بینالمللی نه تنها حضوری مؤثر و قابل توجه داشته باشند، بلکه بتوانند افکار عمومی جهان را متقاعد کنند و تأثیری ماندگار بر تحولات بینالمللی بگذارند.
هوشمندی آیتالله خامنهای در ارائه استدلالهای منطقی مورد توجه ایشان در مصاحبه با تدکاپل در ۱۳۶۶/۰۷/۰۱ نیز بود:
لیستی از ادعاها را تنظیم کردن آسان است اما ثابت کردن آنها چندان آسان نیست.
ما آنچه را که گفتیم و میگوئیم با شواهد و دلایل روشن ثابت میکنیم.
شفافیت کامل و صراحت بیپرده همراه با حفظ آداب دیپلماسی
آنچه که این سخنرانی را از بسیاری از سخنرانیهای معمول دیپلماتیک متمایز میساخت، ترکیب بینظیر شفافیت کامل و صراحت بیپرده با حفظ کامل آداب، اصول و قواعد دیپلماسی بینالمللی بود.
آیتالله خامنهای با زبانی شفاف، روشن و مستقیم، مواضع اصولی ایران را در قبال مسائل مختلف بینالمللی بیان کرد و هیچگونه تلاش یا کوششی برای پنهانکاری، مبهمسازی، دور زدن حقایق یا استفاده از زبان دیپلماتیک مبهم و چندمعنا انجام نداد.
این صراحت و شفافیت مطلق در بیان باعث شد که جهان دقیقاً، روشن و بدون هیچ ابهامی بداند که ایران در قبال مسائل مختلف کجا ایستاده، چه مواضع و دیدگاههایی دارد، چه انتظارات و خواستههایی از نظام بینالمللی دارد و چه خطوط قرمز و اصول غیرقابل مذاکرهای را حفظ میکند.
این شیوه منحصربهفرد شفاف، صریح و بیپرده در بیان مواضع موجب اعتمادسازی عمیق و گسترده شد، زیرا مخاطبان داخلی و بینالمللی به روشنی دریافتند که با کشوری سروکار دارند که نه تنها پنهانکاری و دورویی نمیکند، بلکه مواضع، دیدگاهها و سیاستهای خود را کاملاً آشکار، روشن و بدون هیچ ابهامی بیان میکند.
صراحت و شفافیت آیتالله خامنهای در عین حالی که احترام کامل به اصول، آداب و قواعد دیپلماسی بینالمللی را حفظ میکرد، به وضوح نشان داد که ایران نه تنها آماده گفتگو، مذاکره و تعامل سازنده با همه کشورهای جهان است، بلکه این تعامل باید بر مبنای صداقت، شفافیت، احترام متقابل و رعایت اصول عدالت استوار باشد، نه بر اساس فریب، دورویی، نیرنگ یا اعمال فشار.
این رویکرد نوآورانه و شجاعانه درس مهم و ارزشمندی است برای دیپلماتهای امروز که نشان میدهد شفافیت مطلق، صداقت کامل و صراحت در بیان حقایق میتواند قدرتمندترین، مؤثرترین و پایدارترین ابزار در مذاکرات بینالمللی باشد و اعتماد، احترام و اطمینان طرفهای مذاکره و افکار عمومی جهان را به طور پایدار جلب کند.
شجاعت سیاسی و عدم هراس از واکنشها و پیامدهای منفی
یکی از بارزترین و تأثیرگذارترین ویژگیهای سخنرانی تاریخی آیتالله خامنهای، شجاعت فوقالعاده سیاسی و اخلاقی ایشان در بیان مسائل حساس و عدم هراس از واکنشهای تند، منفی و خصمانهای بود که این سخنرانی در میان محافل آمریکایی، صهیونیستی و حامیان نظم موجود بینالمللی برانگیخت.
آیتالله خامنهای کاملاً آگاه، مطلع و پیشبین بود که برخی از مطالب حساس، انتقادی و اصلاحی سخنرانی وی واکنشهای شدید، تندی و حتی تهاجمی را در میان حامیان، طرفداران و منتفعان نظم ظالمانه موجود بینالمللی برخواهد انگیخت، اما این آگاهی و پیشبینی کامل هرگز موجب تعدیل، تغییر، کاهش قدرت یا سانسور محتوای سخنرانی نشد.
برعکس، ایشان با جرأت کامل، اراده راسخ و اعتماد به نفس فوقالعاده، مسائل بسیار حساس و مهمی را مطرح کرد که بسیاری از رهبران و سیاستمداران جهان از ترس واکنشهای منفی، تهدیدها یا تحریمهای احتمالی از بیان صریح آنها امتناع میکردند یا آنها را به شکل مبهم و غیرمستقیم مطرح میساختند.
این شجاعت بینظیر در گفتن حق، حقیقت و دفاع از عدالت یکی از بارزترین، ماندگارترین و تأثیرگذارترین ویژگیهای آن سخنرانی تاریخی و خاطرهانگیز محسوب میشد.
این رویکرد شجاعانه، قاطع و بیباک در بیان مواضع اصولی و دفاع از حقوق مسلم، به روشنی نشان داد که یک سیاستمدار واقعی، مسئول و متعهد باید در همه شرایط حاضر و آماده باشد که برای دفاع از اصول، ارزشها و منافع ملّی و انسانی خود، هزینههای سیاسی و بینالمللی نیز متحمل شود و به بهانه گریز از این هزینهها، منافع ملّی کشور خود را فدا نکند.
نمونه بارز آن را میتوان اشاره آیتالله خامنهای به آسیبپذیری ایالات متحده آمریکا دانست که صریح و شجاعانه در مصاحبه با تد کاپل در ۱۳۶۶/۰۷/۰۱ بیان شد:
بزرگ بودن دولت آمریکا (ادعای خبرنگار) به معنای این نیست که آسیبپذیر هم نیست؛ دولت آمریکا بدون تردید آسیبپذیر است؛ خصوصاً در خلیج فارس.
درسهایی برای امروز
توازن میان اقتدار و دیپلماسی
موفقیت این سخنرانی در ترکیب هنرمندانه قدرت بیان با رعایت اصول دیپلماسی بود که نشان داد نه تنها محتوا مهم است، بلکه نحوه بیان آن نیز تأثیرگذار است.
آیتالله خامنهای توانست بدون استفاده از لحن تهاجمی یا توهینآمیز، سختترین انتقادات را به سیاستهای ظالمانه قدرتهای بزرگ وارد کند.
روزنامه کیهان در شماره ۱۳۱۳۵ تاریخ ۱۳۶۶/۰۷/۰۱ عبارت «تهاجم دیپلماسی انقلاب اسلامی به امپریالیسم آمریکا در نطق پرشور خامنهای» را درخصوص سخنرانی آیتالله خامنهای بیان داشت که حاکی از این مسئله است.
این مهارت در ترکیب قدرت با نجابت، یکی از نادرترین ویژگیهای یک دیپلمات کارآمد محسوب میشود.
ایشان نشان داد که میتوان هم بر اصول خود پافشاری کرد و هم زبان متمدنانه و محترمانهای با مخاطبان بینالمللی داشت.
این توازن ظریف میان اقتدار و دیپلماسی موجب شد تا پیام ایران نه تنها به درستی منتقل شود، بلکه احترام مخاطبان را نیز جلب کند.
چنین توازنی در عصر کنونی که قطبیسازیها و تنشهای سیاسی فضای بینالمللی را تحت تأثیر قرار داده، اهمیت دوچندانی پیدا کرده است.
تأکید بر اصول و ارزشها
در دورانهای پرفشار، وسوسه انحراف از مواضع اصولی وجود دارد اما این سخنرانی نشان داد که ایستادگی بر اصول، قدرت و احترام بیشتری به همراه میآورد.
آیتالله خامنهای در شرایطی که ایران از هر سو تحت فشار بود و ممکن بود انتظار برود که مواضع خود را تعدیل کند، برعکس بر اصول بنیادین خود تأکید بیشتری نمود.
این رویکرد ثابت کرد که اصول نباید قربانی رخدادهای کوتاهمدت شوند زیرا در بلندمدت همین اصول هستند که اعتبار و احترام یک کشور را حفظ میکنند.
ایشان نشان داد که وقتی یک ملت بر اصول درست و عادلانهای استوار است، نباید از فشارهای خارجی بترسد، بلکه باید با اعتماد به نفس بیشتری این اصول را دفاع کند.
این درس برای دوران کنونی که ایران بار دیگر تحت فشارهای چندگانه قرار گرفته، حیاتی است.
تاریخ نشان داده که کشورهایی که در برابر فشارها از اصول خود فاصله گرفتهاند، در نهایت نه تنها مشکلات خود را حل نکردهاند بلکه اعتبار و احترام خود را نیز از دست دادهاند.
برعکس، کشورهایی که با وجود همه فشارها بر اصول خود پافشاری کردهاند، در بلندمدت موقعیت بهتری پیدا کردهاند.
سخنرانی آیتالله خامنهای الگویی است که نشان میدهد چگونه باید در سختترین شرایط نیز بر اصول پایدار ماند و با اعتماد به نفس کامل از آنها دفاع کرد.
استفاده بهینه از فرصتهای بینالمللی
حضور در سازمان ملل فرصتی کمنظیر برای انتقال پیام به جهان است که این فرصت باید با بهترین شکل ممکن به کار گرفته شود.
آیتالله خامنهای به خوبی درک کرده بود که چنین فرصتهایی در زندگی یک دولتمرد کم پیش میآید و باید حداکثر استفاده را از آن برد.
ایشان نه تنها پیامهای کلیدی ایران را منتقل کرد، بلکه از این فرصت برای معرفی فرهنگ، تمدن و ارزشهای ایرانی- اسلامی نیز استفاده کرد.
این استفاده چندلایه از یک فرصت واحد، نشانه هوشمندی و درایت سیاسی بالا بود.
ایشان نشان داد که سخنرانی در سازمان ملل فقط برای بیان مواضع سیاسی نیست، بلکه میتواند ابزاری برای دیپلماسی عمومی و نرمافزاری باشد.
این نگاه جامع به فرصتهای دیپلماتیک درسی است برای نسل کنونی سیاستمداران و دیپلماتها که باید بیاموزند چگونه از هر فرصت حداکثر بهرهبرداری کنند.
در دنیای امروز که رسانهها و شبکههای اجتماعی قدرت انتشار پیام را چندین برابر کردهاند، اهمیت استفاده بهینه از فرصتهای دیپلماتیک دوچندان شده است.
یک سخنرانی موفق در مجامع بینالمللی میتواند ماهها تلاش دیپلماتیک را جبران کند و تصویر کشور را در سطح جهانی تغییر دهد.
بنابراین دیپلماتهای امروز باید با برنامهریزی دقیق و استراتژی جامع، هر فرصت را به بهترین نحو مورد استفاده قرار دهند؛ همانطور که آیتالله خامنهای در پایان سخنرانی خود چنین فرمودند:
اینها پیامهای انقلاب ماست؛ نه فقط به آنان که گوش خود را آمادهی شنیدن نگه داشتهاند، بلکه به همهی آنان که میتوانند حجابهای شنیدن را کنار زنند و به قضاوت عادلانه روی آورند.
سخنرانی آیتالله خامنهای در چهل و دومین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد نمونهای بینظیر و ماندگار از دیپلماسی مقتدرانه و مؤثر است که بر پایههای محکم اصول، ارزشها و منافع ملّی استوار بود.
این تجربه گرانبها نشان میدهد که در پیچیدهترین و دشوارترین شرایط بینالمللی، با برنامهریزی دقیق، آمادگی کامل و رویکرد صحیح، میتوان هم مواضع اصولی کشور را با قدرت و صراحت بیان کرد و هم احترام و تقدیر مجامع بینالمللی را کسب نمود.
ویژگیهای بارز آن سخنرانی شامل ترکیب هنرمندانه اقتدار با منطق، شفافیت با دیپلماسی و شجاعت با حکمت بود که همگی در خدمت هدف اصلی یعنی معرفی ایران به عنوان کشوری مستقل، مقتدر و صلحطلب قرار گرفته بود.
در دوران کنونی که ایران بار دیگر با چالشهای پیچیده بینالمللی و فشارهای چندگانه روبهرو است، بازخوانی این تجربه تاریخی و الهامگیری از رویکرد و روشهای آن زمان میتواند راهگشا و مفید باشد.
دیپلماسی مؤثر در عصر حاضر، همانطور که در آن سخنرانی تاریخی مشاهده شد، ترکیبی هنرمندانه از قدرت، منطق، حکمت و هنر بیان است که همگی باید در خدمت تأمین و حفظ منافع ملّی و ارتقای جایگاه کشور در نظام بینالملل قرار گیرند.
این درسها و تجربیات برای نسل کنونی سیاستمداران و دیپلماتهای کشور گنجینهای ارزشمند محسوب میشود که میتواند الهامبخش عملکرد موفقتر در عرصه روابط بینالملل باشد.