تاریخچه سازمان ملل متحد
پیش از سازمان ملل، تجربهای به نام جامعه ملل وجود داشت. این نهاد در سال ۱۹۱۹ و پس از پایان جنگ جهانی اول تشکیل شد و هدفش پیشگیری از جنگهای بعدی بود. اما جامعه ملل از همان آغاز با مشکلاتی جدی روبهرو شد.

پیش از سازمان ملل، تجربهای به نام جامعه ملل وجود داشت.
این نهاد در سال ۱۹۱۹ و پس از پایان جنگ جهانی اول تشکیل شد و هدفش پیشگیری از جنگهای بعدی بود.
اما جامعه ملل از همان آغاز با مشکلاتی جدی روبهرو شد.
کد خبر: 738315 | ۱۴۰۴/۰۷/۰۴ ۱۳:۲۲:۳۶
زهرا تجویدی- وقتی به قرن بیستم نگاه میکنیم، دو جنگ جهانی همچون زخمهایی عمیق بر پیکر تاریخ بشر نمایان میشوند.
میلیونها کشته، ویرانی شهرها و بیاعتمادی بین ملتها جهان را در آستانه نابودی قرار داده بود.
در چنین شرایطی، رهبران کشورها به این نتیجه رسیدند که باید نهادی بینالمللی وجود داشته باشد تا مانع تکرار چنین فجایعی شود.
سازمان ملل متحد حاصل همین اندیشه است؛ نهادی که قرار بود نگهبان صلح باشد و زمینه همکاری کشورها را فراهم آورد.
اما این سازمان چگونه شکل گرفت، چه مراحلی را پشت سر گذاشت و امروز در چه جایگاهی ایستاده است؟
پیشزمینه تاریخی
پیش از سازمان ملل، تجربهای به نام جامعه ملل وجود داشت.
این نهاد در سال ۱۹۱۹ و پس از پایان جنگ جهانی اول تشکیل شد و هدفش پیشگیری از جنگهای بعدی بود.
اما جامعه ملل از همان آغاز با مشکلاتی جدی روبهرو شد.
آمریکا، که خود یکی از قدرتهای پیروز جنگ بود، هیچگاه به آن نپیوست.
در سالهای بعد هم این سازمان در برابر تجاوزهای کشورهای متخاصم مانند آلمان نازی، ژاپن و ایتالیا ناتوان عمل کرد.
همین ضعفها باعث شد که جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۳۹ آغاز شود و جامعه ملل عملاً شکستخورده به حساب آید.
با شدت گرفتن جنگ جهانی دوم، رهبران متفقین به فکر ایجاد نهادی نو افتادند؛ نهادی که ضعفهای جامعه ملل را نداشته باشد و بتواند صلح را حفظ کند.
در سال ۱۹۴۱، فرانکلین روزولت، رئیسجمهور آمریکا، از اصطلاح «ملل متحد» برای نخستین بار استفاده کرد.
سپس در سالهای بعد، در نشستهای مختلفی مثل مسکو و دومبارتون اوکس، ایده تشکیل سازمانی جهانی جدیتر شد.
هدف این بود که بعد از جنگ، کشورها چارچوبی مشترک برای همکاری داشته باشند و مانع درگیریهای تازه شوند.
آغاز رسمی سازمان ملل
در بهار ۱۹۴۵، درست چند ماه پیش از پایان جنگ جهانی دوم، نمایندگان ۵۰ کشور در سانفرانسیسکو گرد هم آمدند.
آنها منشوری را تدوین کردند که اساس کار سازمان ملل باشد.
منشور در ۲۶ ژوئن همان سال امضا شد و بعد از تصویب در پارلمانها، در ۲۴ اکتبر ۱۹۴۵ به اجرا درآمد.
این تاریخ تا امروز به عنوان روز جهانی سازمان ملل شناخته میشود.
پس از اجرایی شدن منشور، اولین نشست مجمع عمومی در ژانویه ۱۹۴۶ در لندن برگزار شد.
شورای امنیت هم کار خود را آغاز کرد.
کمی بعد، جامعه ملل رسماً منحل شد و وظایفش به سازمان تازهتأسیس ملل متحد واگذار گردید.
از همان سالها، دفتر مرکزی سازمان در نیویورک پایهگذاری شد و دفاتر دیگری نیز در ژنو، وین و نایروبی به فعالیت پرداختند.
اهداف و ساختار
سازمان ملل متحد بر پایه چند هدف بزرگ بنا شده است: حفظ صلح و امنیت، ایجاد روابط دوستانه میان کشورها، همکاری برای حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی، و حمایت از حقوق بشر.
به بیان ساده، سازمان ملل قرار نیست فقط در مواقع جنگ فعال باشد، بلکه در زندگی روزمره ملتها نیز نقشآفرین است.
منشور سازمان شش رکن اصلی تعیین کرده است: مجمع عمومی، شورای امنیت، شورای اقتصادی و اجتماعی، شورای قیمومت، دیوان بینالمللی دادگستری و دبیرخانه.
هر کدام از این ارکان وظایف ویژهای دارند.
مثلاً شورای امنیت مسئولیت اصلی در حفظ صلح جهانی را برعهده دارد و دیوان دادگستری به اختلافات حقوقی میان کشورها رسیدگی میکند.
اصل برابری دولتها، احترام به استقلال و تمامیت ارضی کشورها، منع استفاده از زور و لزوم اجرای تصمیمات شورای امنیت، از جمله اصول کلیدی سازمان ملل است.
این اصول به ظاهر سادهاند، اما اجرای آنها در عمل همیشه چالشبرانگیز بوده است.
سازمان ملل در بستر تاریخ
با پایان جنگ جهانی دوم، دنیا خیلی زود وارد رقابت تازهای شد: جنگ سرد میان آمریکا و شوروی.
سازمان ملل ناچار بود در میانه این رقابتها عمل کند.
بارها شورای امنیت به دلیل استفاده یکی از قدرتها از حق وتو، در بنبست قرار گرفت.
با این حال، سازمان ملل توانست زمینه گفتوگو را فراهم آورد و از شدت گرفتن برخی بحرانها جلوگیری کند.
از دهه ۱۹۵۰ به بعد، بسیاری از کشورهای آسیایی و آفریقایی استقلال یافتند و به سازمان ملل پیوستند.
عضویت گسترده این کشورها باعث شد که موضوعاتی چون استعمارزدایی، توسعه اقتصادی و برابری جهانی پررنگتر شود.
امروز تقریباً همه کشورهای دنیا، یعنی ۱۹۳ کشور، عضو سازمان ملل هستند.
یکی از شناختهشدهترین فعالیتهای سازمان ملل، اعزام نیروهای صلحبان یا حافظ صلح است.
این نیروها در مناطق جنگزده مستقر میشوند تا آتشبس حفظ شود یا شرایط برای مذاکره فراهم گردد.
در برخی موارد، مانند کوزوو یا تیمور شرقی، مأموریتهای صلحبان موفقیتآمیز بودند؛ اما در جاهایی دیگر مانند رواندا، ناکامیهای بزرگی ثبت شد که انتقادهای زیادی برانگیخت.
از همان سالهای نخست، موضوع حقوق بشر جایگاه ویژهای در سازمان ملل پیدا کرد.
تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر در سال ۱۹۴۸ یکی از نقاط عطف بود.
بعدها سازمان با تشکیل نهادهایی مانند کمیساریای عالی پناهندگان و یونیسف، نقش پررنگی در حمایت از کودکان، پناهندگان و آسیبدیدگان جنگها ایفا کرد.
نقاط عطف مهم
در تاریخ سازمان ملل، رویدادهای مهمی ثبت شده است: تصویب منشور در ۱۹۴۵، تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر در ۱۹۴۸، نخستین مأموریت صلحبان در کره در ۱۹۵۰، برگزاری کنفرانس بزرگ حقوق بشر در تهران در ۱۹۶۸، افزایش گسترده اعضا در دهههای استقلال و همچنین حضور فعال در بحرانهایی مانند بوسنی، کویت و سودان.
هر یک از این لحظات نشان میدهد که سازمان ملل در چه شرایطی توانسته یا نتوانسته نقش خود را ایفا کند.
نقدها و کاستیها
با وجود تمام دستاوردها، سازمان ملل همیشه در معرض نقد بوده است.
مهمترین انتقاد مربوط به شورای امنیت و حق وتوی پنج قدرت بزرگ است که بارها مانع تصمیمگیری مؤثر شده است.
همچنین منابع مالی ناکافی، پیچیدگی بوروکراسی و کندی روند تصمیمگیری، مشکلاتی است که کارآمدی سازمان را زیر سؤال برده است.
در بحرانهای بزرگی مانند جنگ سوریه یا نسلکشی رواندا، سازمان ملل متهم شد که نتوانسته به موقع وارد عمل شود.
همین تجربهها باعث شده که بارها بحث اصلاح ساختار و بازنگری در منشور مطرح شود، اما تاکنون اصلاحات اساسی به نتیجه نرسیده است.
نقش سازمان ملل در جهان امروز
در دنیایی که مشکلات جهانی مانند تغییرات اقلیمی، بیماریهای همهگیر، تروریسم و مهاجرت گسترده وجود دارد، نیاز به نهادی بینالمللی بیش از هر زمان دیگری احساس میشود.
سازمان ملل با برگزاری کنفرانسهای بینالمللی، تنظیم توافقنامهها و ارائه برنامههای توسعه پایدار، سعی کرده است پاسخگوی این چالشها باشد.
هرچند انتقادها همچنان پابرجاست، اما بسیاری از کارشناسان معتقدند بدون وجود سازمان ملل، وضعیت جهان به مراتب آشفتهتر میبود.
این نهاد، هرچند ناقص، بستری برای گفتوگو و همکاری میان کشورها فراهم آورده است.
آینده سازمان ملل
سازمان ملل در آستانه هشتاد سالگی با پرسشهای بزرگی روبهروست: چگونه میتواند اعتماد کشورها را حفظ کند؟
آیا شورای امنیت نیازمند اصلاحات است؟
آیا کشورهای در حال توسعه باید سهم بیشتری در تصمیمگیریها داشته باشند؟
پاسخ به این پرسشها آینده سازمان را تعیین خواهد کرد.
دبیرکل فعلی بارها تأکید کرده که منشور سازمان ملل یک «گزینه اختیاری» نیست، بلکه سندی الزامآور و پایه روابط بینالملل است.
اگر کشورها این اصل را بپذیرند، امید به بقای صلح جهانی بیشتر خواهد شد.
سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۵ از دل ویرانیهای جنگ دوم جهانی زاده شد تا نماد امید برای جهانی بهتر باشد.
در طول این سالها، گاه موفق و گاه ناکام بوده است.
از تصویب اعلامیه حقوق بشر تا اعزام نیروهای صلحبان، از تلاش برای توسعه پایدار تا کمک به پناهندگان، این سازمان بارها نشان داده که بدون آن، خلأ بزرگی در عرصه بینالملل وجود خواهد داشت.
با همه محدودیتها، سازمان ملل همچنان مهمترین نهاد جهانی است که میتواند ملتها را گرد هم آورد.
آینده بشر، بیش از هر زمان دیگری، به همکاری و همبستگی نیاز دارد؛ و سازمان ملل متحد همچنان یکی از ستونهای اصلی این همکاری باقی خواهد ماند.