سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

سرپل ذهاب؛ مقصد آخر دلدادگی «تراب پورقلی» اولین شهید دفاع مقدس گیلان

تسنیم | استان‌ها | جمعه، 04 مهر 1404 - 11:35
گیلان همیشه سبز تنها یک روز بعد از آغاز جنگ تحمیلی 8 ساله، سبزی غیرت، ایمان و ایستادگی خود را با نخستین اتوبوس اعزامی رزمندگان از رشت به سمت جنوب به رخ کشیده بود و امروز برادر شهید تراب پورقلی از اولین رزمندگان این دیار می گوید.
انقلاب،شهيد،برادر،ادامه،شهدا،جنگ،تراب،برادرم،دلش،سپاه،اسلامي ...

به گزارش خبرگزاری تسنیم از رشت، اوایل دهه 40، در کوچه‌های سبز و مه‌آلود گیلان، کودکی قد می‌کشید که از همان خردسالی دلش با دعاهای پدر و مادر آرام می‌گرفت؛ نامش «تراب پورقلی» بود.‌ هنوز آنچنان قد نکشیده بود که غم از دست دادن پدر، دلش را شکست و دنیا چهره نامهربانش را به او نشان داد، همانجا بود که برادر بزرگترش پدرانه دست مهربانی بر سر او کشید و راهنما و تکیه‌گاهش شد.
صفر پورقلی برادر شهید «تراب پورقلی» یکی از شهدای والامقام دوران دفاع مقدس با نگاه به عکس‌های برادر شهیدش، خاطراتی پر احساس از زندگی او روایت می‌کند؛ خاطراتی که سرشار از مهر، ایمان و دلدادگی به انقلاب و اهل بیت(ع) است.
برادر شهید در ابتدای گفت‌وگو به ویژگی‌های شهدا اشاره‌ می‌کند و می‌گوید: ویژگی‌ها و روحیات خاص شهدا، آن‌ها را لایق این مقام رفیع کرد؛ برادرم هم دارای‌ چنین روحیاتی بود؛ او انسانی بسیار مهربان و مردم‌دار بود و رفتارش با خانواده و دوستان همواره سرشار از عشق و وفاداری بود.
پسری که غم یتیمی را با شور انقلاب درمان کرد
پورقلی ادامه می‌دهد: هنوز آنقدر قد نکشیده بود که غم از دست دادن پدر دلش را شکست.
همان زمان بود که سعی کردم پدرانه به او محبت کنم و رابطه‌ای عاطفی خاص بین ما شکل گرفت؛ رابطه‌ای که تا لحظه شهادتش ادامه داشت.
خودش همیشه با افتخار می‌گفت: "برادرم مثل پدر برایم زحمت کشیده است" و در وصیت‌نامه‌اش هم به این نکته اشاره کرده بود.
برادر شهید می‌گوید: آقا تراب از همان دوران کودکی و نوجوانی، دلش با مکتب اهل بیت(ع) و آرمان‌های انقلاب عجین شد؛ در سن و سال‌ِ پایین، پیام انقلاب اسلامی را با تمام وجود درک کرده بود و تلاش‌ می‌کرد صدای انقلاب را به دیگران برساند؛ شور و حال عجیبی داشت و هیچ نیرویی نمی‌توانست این شور را در وجودش خاموش کند.
برچسب «شورشی» روی دفتری که بوی ایمان می‌داد
وی "شهادت" را پاداش جانفشانی و وفاداری آقا تراب می‌داند و ادامه می‌دهد: در دوران مدرسه، بسیار با نظم و انضباط بود.
یادم نمی‌آید که به خاطر او، مرا به مدرسه فراخوانده باشند.
دوستان انقلابی زیادی پیدا کرده بود و در فعالیت‌های انقلابی‌ جزو پیشتازان بود؛ همین فعالیت‌ها موجب شد که به او برچسب و تهمت شورشی بزنند و از ادامه تحصیل در مدرسه محرومش کنند.
کمی پیگیری کردم و با کمک یک روحانی دلسوز توانستم او را به مدرسه‌ دیگر بفرستیم.
جریان برادرم و سختی‌هایی که کشیده بود را برای آن روحانی توضیح دادم.
برادر شهید به این‌قسمت از خاطرات که می‌رسد در حق آن روحانی دلسوز دعا می‌کند و می‌گوید: خدا خیرش بدهد؛ وقتی گفتم چه اتفاقی برای برادرم افتاده و نگران ادامه تحصیلش هستم، با مهربانی سعی کرد آرامم کند و گفت که پیگیر کارهای ادامه تحصیلش خواهد شد.
برای شهادت به سپاه پاسداران آمد
وی با بیان اینکه "برادرم از همان ابتدا زندگی‌اش را وقف خدا و مردم کرد" ادامه داد: پس از بازگشت به مدرسه، با انگیزه‌ای بیشتر فعالیت‌هایش را ادامه داد؛ برخی دوستان و آشنایان همواره نگران بودند که ساواک او را دستگیر کند و به ما می‌گفتند اگر دستگیر شود کسی را ندارد که از زندان نجاتش دهد؛ نتوانستم جلوی نگرانی‌ام را بگیرم؛ او را به گوشه‌ای بردم و گفتم "بیشتر مراقب باش" در پاسخ به من گفت «من راهم را انتخاب کرده‌ام و ترسی از ساواک و دستگیری ندارم.»
پورقلی به روزهای انقلاب می‌رسد و می‌گوید: موج انقلاب که به اوج رسید، او در صف اول راهپیمایی‌ها حضور داشت و پیام انقلاب را با تمام وجود فریاد می‌زد.
پس از پیروزی انقلاب، مدتی در کمیته انقلاب اسلامی خدمت کرد و سپس از نخستین داوطلبان ورود به سپاه پاسداران شد و به اطرافیان می‌گفت: «من برای شهادت وارد سپاه شدم.»
اولین اتوبوس اعزامی از رشت و حضور در خط مقدم جهاد
شهید پورقلی مدت کوتاهی پس از پیوستن به سپاه، چنان شایستگی‌ از خود نشان داد که فرماندهی عملیات سپاه لنگرود را به او سپردند تا اینکه جنگ تحمیلی آغاز شد و او بی‌درنگ سوار بر اولین اتوبوس اعزامی از رشت راهی سرپل ذهاب شد.
سخنان برادر شهید و تصاویری که با افتخار از برادرش نشان می‌داد، ذهنم را به اولین روزهای جنگ تحمیلی برد؛ زمانی که صدای جنگ هنوز به گوش خیلی‌ها نرسیده بود اما اینجا در دیار‌ میرزا‌کوچک‌خان، اولین اتوبوس اعزامی رزمندگان تنها یک روز پس از شروع جنگ تحمیلی، به سمت جنوب حرکت کرد.
آری‌ گیلان به محض شنیدن صدای جنگ، لباس جهاد به تن فرزندانش کرد و آن‌ها را برای دفاع از میهن به میدان فرستاد؛ شهید پورقلی یکی از همان رزمندگان بود که با قلبی آکنده از عشق به وطن و ایمانی استوار سوار بر اولین اتوبوس از رشت رهسپار سرپل ذهاب شد.
او جانش را که گرانبهاترین سرمایه زندگی‌اش بود تقدیم کرد تا نظام اسلامی برای مردمانِ آینده بماند و انقلاب اسلامی با خون او بیمه شود.
برادر شهید می‌گوید: آقا تراب تنها چند روز پس از حضورش در منطقه، آسمانی شد و به جمع اولین شهدای سرپل ذهاب پیوست.
برادر شهید با نگاهی آمیخته به دلتنگی و آرامش ادامه می‌دهد: تا به‌حال چندین بار خوابش را دیدم؛ جایگاهش بسیار خوب بود و با حال خوش در کنار همرزمان شهیدش ایستاده بود؛ این خواب‌ها آرامش عجیبی به دلم بخشید.
پورقلی از پیام شهدا به مردمانِ جامعه امروز می‌گوید: شهدا رفتند تا ارزش‌ها بماند.
امروز گاهی در جامعه ناملایماتی می‌بینیم که روح مطهر شهدا را آزار می‌دهد.
شهیدان جانشان را دادند تا ارزش‌ها را فراموش نکنیم و پاییند به آموزه‌های اسلامی باشیم و این پایبندی باید در ادارات ما و جای جای جامعه دیده شود.
عده‌ای پس از جنگ درگیر مادیات دنیا شدند
وی با تاکید بر اینکه عده‌ای پس از جنگ درگیر مادیات دنیا شدند و برخی دیگر هم غصه‌ می‌خورند که از قافله شهدا جا مانده‌اند، گفت: برادر من، در همان زمان به آرزوی قلبی‌اش رسید؛ شاید اگر شهادت نصیبش نمی‌شد، امروز او هم در میان حسرت‌خوردگان بود اما خدا خواست تا زودتر به قافله شهدا بپیوندد و این غصه‌ بر دلش نماند.
پورقلی در پایانِ این گفت‌وگو پیامی هم برای مسئولین کشور داشت: ما مردم بسیار خوبی داریم؛ این مردم با حضور همیشگی و عاشقانه در صحنه‌های حساس انقلاب، بهترین نقش‌آفرینان این مسیر بوده‌اند.
مسئولین باید قدر این مردم را بدانند؛ این مردم کشورشان را دوست دارند و پای اندیشه‌ شهدا و رهبر معظم انقلاب ایستاده‌اند.
به گزارش تسنیم، شهید «تراب پورقلی» با شروع جنگ تحمیلی از سوی رژیم بعث، جزو اولین اعزامیان استان گیلان به منطقه بود و چند روز بعد از اعزامش، در تاریخ 8 مهر 1359 در منطقه عملیاتی سر پل ذهاب آسمانی شد و گیلان همیشه سرفراز اولین شهید خود را تقدیم دفاع مقدس کرد.
انتهای پیام/