مقایسه بازی کوروش تهامی و شان پن؛ این نالهها پز است یا سبک زندگی؟
غیبت وحید رونقی در برنامه صبحگاهی شبکه دو، سکانس وایرالی از مقایسه بازی شان پن و کورورش تهامی، روایت بدبختی و ناله بازیگران و تیزرهای متفاوت شبکه سه درباره کشتی نکات مهم خبری هفته بود.

خبرگزاری مهر-گروه هنر؛ «هفت روز سیما» عنوان یک بسته خبری-تحلیلی است که در پایان هر هفته به بازخوانی متن و حاشیه اتفاقات خبری صدا و سیما و شبکه نمایش خانگی میپردازد.
همچنین در این بسته، نیمنگاهی هم به شایعات و اخبار غیررسمی داریم و در تلاش هستیم در کوتاهترین زمان ممکن از مهمترین اخبار هفته در تلویزیون و شبکه نمایش خانگی باخبر شوید.
امروز پنجشنبه ۳ مهر میتوانید با شماره ۲۱۴ بسته خبری «هفت روز سیما» همراه شوید.
چهره هفته؛ وحید رونقی
این روزها برنامه «صبحانه ایرانی» شبکه دو سیما با المیرا شریفی مقدم آغاز می شود.
گفتگوهای اصلی برنامه، گفتگوهای تلفنی و برخی از بخش های برنامه را هم خودش اجرا می کند و در برخی بخش های برنامه مجید یحیایی نیز حضور دارد.
وحید رونقی که معمولاً مکمل المیرا شریفی مقدم در گفتگوها بود چند وقتی است که حضور ندارد.
المیرا شریفی مجری توانمندی است اما برنامه صبحگاهی می تواند با شور و هیجان بیشتری و با حضور مجریان متنوع به آنتن برسد.
به ویژه که مخاطب ابتدای صبح در کنار شنیدن خبرها و آموزش و اطلاعات، نیاز به سرگرمی، فضای مفرح و طنازانه هم دارد و حضور یک مجری آقا که بتواند به چنین اجرایی تسلط داشته باشد و انرژی لازم را به مخاطب منتقل کند در این برنامه خالی است.
وحید رونقی مدتی است در این برنامه حضور ندارد.
او چندی پیش در ویدئویی درباره نبودش در برنامه بیان کرد «من ۱۰ روزی است که در این برنامه حضور ندارم که کاملاً خودخواسته است.
علتش را پرسیدید و آن این است که احساس می کنم اثرگذاری لازم را دیگر در برنامه ندارم بنابراین تصمیم گرفتم در برنامه حضور نداشته باشم».
رونقی مجری رادیو و تلویزیون است و گاهی اجرای برنامه های تخصصی در حوزه سینما را هم به عهده داشته است.
او سال هاست در عرصه اجرا فعالیت دارد و معمولاً هم مجری بیحاشیه ای بوده است.
از تفاوت های او با برخی مجریان تلویزیونی که می خواهند خیلی زود در آنتن جلوه گری کنند و خودی نشان دهند این است که هیچ گاه وارد فضای غیراخلاقی با مهمان و طرح شوخی ها و سخنان بی پروا نشده است.
وایرال هفته؛ قیاس کوروش تهامی و شان پن
در هفته اخیر سکانسی از سریال «محکوم» با بازی کوروش تهامی در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود؛ صحنهای که قرار بود اوج اندوه و غم را به تصویر بکشد اما نتیجهاش بیشتر به یک موقعیت طنز ناخواسته شباهت پیدا کرده است.
واکنش خسرو با بازی تهامی به مرگ دخترش، نه تنها مخاطب را در اندوه فرو نمیبرد، بلکه بهسرعت یادآور بازیهای کلیشهای و ناموفق میشود؛ تا جایی که بسیاری آن را کنار بازی ناموفق محمدرضا گلزار در سریال «عاشقانه» گذاشتند و برخی حتی با نگاهی طنازانه آن را با بازی شان پن در فیلم «رودخانه مرموز» کلینت ایستوود مقایسه کردند؛ نگاهی که بیشتر به تحقیر شبیه است تا طنز.
اما نکته مهم اینجاست که تهامی از آن دست هنرمندانی است که بارها نشان داده تواناییهای جدی در عرصه بازیگری دارد.
کافی است به بازیهای تاثیرگذارش در فیلم های «به رنگ ارغوان»، «رگ خواب» یا سریال «زیر تیغ» نگاه کنیم؛ جایی که ظرافت و کنترل احساسات او تحسین منتقدان و مخاظبان را برانگیخت.
همین تجربه ثابت میکند آنچه در «محکوم» دیدهایم، بیش از آنکه به توان بازیگر مربوط باشد، نتیجه کارگردانی ضعیف، هدایت اشتباه، نداشتن درک درست از موقعیت کاراکتر و حتی طراحی گریم نامناسب است.
در سینما و تلویزیون، یک بازیگر هرچقدر هم توانمند باشد، اگر زیر فشار دکوپاژ نادرست، برداشتهای غلط یا هدایت ناپخته قرار بگیرد، نتیجه چیزی میشود شبیه همین سکانس وایرالشده؛ یک لحظه شکست که میتواند سالها اعتبار حرفهای او را زیر سؤال ببرد.
در واقع ماجرا فراتر از یک اشتباه فردی است.
این نمونه بار دیگر یادآوری میکند که بازیگری محصول یک فرآیند جمعی است؛ از کارگردانی و نور و صدا گرفته تا گریم و تدوین.
اگر یکی از این حلقهها کارکرد درستی نداشته باشد، بهترین بازیگر هم ممکن است در معرض تمسخر عمومی قرار گیرد.
کوروش تهامی بدون تردید از بازیگران توانا و خوشسابقه تئاتر، سینما و تلویزیون است.
کاش چنین خطاهای تولیدی اجازه ندهد نام او در ذهن مخاطب، نه با «رگ خواب» که با سکانسی کمیک از «محکوم» تداعی شود.
نقد هفته؛ این نالهها پز است!
این روزها مد شده که بسیاری از چهرههای شناختهشده برای جلب توجه بیشتر خاطرات تلخ و روایتهای پر از بدبختی و رنج از زندگی گذشته شان را دستمایه مصاحبهها و حضورهای رسانهای خود قرار میدهند.
گویی راه وایرال شدن و دیده شدن، تنها از مسیر بازگویی فلاکتهای کودکی و مشکلات خانوادگی میگذرد و هرچه بیشتر از بدبختی هایشان سخن بگویند برایشان فضیلت بیشتری در پی دارد.
اما پرسش اینجاست که آیا مردم واقعاً نیاز دارند هر بار با سیلی از ناامیدی و تلخی مواجه شوند؟
درست است که بیان مشکلات و سختی های هنرمندان و نشان دادن اینکه این افراد از کجا به کجا رسیده اند ممکن است به مخاطبانشان درس تلاش و ایستادگی و امید بدهد اما بیان چندباره آنها و تاکید بیش از اندازه بر بدبختی ها چیزی جز انزجار به همراه نخواهد داشت و این تصور را به وجود می آورد که ممکن است در بیان سختی هایی که بر آنها رفته بیش از اندازه غلو کرده اند.
آیا هنرمندانی که قرار است حال جامعه را بهتر کنند، نباید از همان رنجها روایت خلاقانهتر و انسانیتری بسازند؟
نمونه موفق این نگاه را میتوان در گفتگوی اخیر هادی حجازیفر با امیرحسین قیاسی دید؛ او همان رنجها و مشکلات و بی پولی هایش را با لحنی شوخطبع و کنایهآمیز بازگو میکند.
نتیجه چه میشود؟
هم حرفش اثر میگذارد، هم تلخی تجربهها بر دل نمینشیند، هم شنونده احساس نمیکند قرار است در اندوه غرق شود.
در مقابل، رفتار برخی دیگر مثل روشنک گرامی که بارها با لحنی گلایهآمیز از بی توجهی مادر خود سخن می گوید و در این چند روز واکنش های نامناسبی از طرف مردم داشته یا شهرام لاسمی که فشار روایتهایش حتی به سکته قلبی انجامید، نشان میدهد که بازگویی بیپرده و تلخِ این تجربهها همیشه به نفع خود فرد و جامعه نیست.
ما فراموش کردهایم که طنز، نه به معنای خنداندن سطحی، بلکه به عنوان ابزاری برای روایت هوشمندانه و قابلتحمل مشکلات، همیشه در فرهنگ ما وجود داشته است.
از گلآقا تا عبید زاکانی، همگی رنج را با زبانی شیرین بیان کردند و ماندگار شدند.
پس شاید وقت آن رسیده باشد که سلبریتیها به جای مسابقه در بازنمایی فلاکت، به سراغ روایتهای بامزه، خلاق و حتی امیدوارکننده بروند.
چرا که هنر، وقتی ارزش دارد که حتی از دل تاریکی، نوری برای دیگران بتاباند.
اتفاق هفته؛ نگاه متفاوت تلویزیون به کشتی و کشتیگیران
مسابقات جهانی کشتی زاگرب ۲۰۲۵ برای اهالی کشتی و مردم و علاقهمندان به این ورزش ملی حال و هوای متفاوتی داشت.
رکودشکنی کشتیگیران آزاد و فرنگی و قهرمانی جهان در هر ۲ بخش باعث شد تا کشتی ایران بعد از سالها بر بام کشتی جهان قرار بگیرد و چشمانداز قابل توجهی را برای مسابقات پیش رو و المپیک لسآنجلس رقم بزند.
حضور کشتیگیران جوان و با استعداد به ویژه در کشتی فرنگی جذابیتهای بسیاری را ایجاد کرد و همگان را به وجد آورد.
اما ویژگی دیگر مسابقات جهانی کشتی برای علاقهمندان به این رشته ورزشی و فعالان در این عرصه، رویکرد متفاوت صدا و سیما و شبکه سه در پوشش تصویری این مسابقات بود.
در این دوره از مسابقات شبکه سه با پرداخت به جا و مناسب نسبت به هر کدام از کشتیگیران در قالب ویدئوهایی کوتاه، مخاطب را با روند طی شده و انگیزههای ملیپوشان مواجه کرد.
در عین حال تیزرهای تبلیغاتی حامی مالی تیمهای ملی کشتی آزاد و فرهنگی نیز به گونهای متفاوت ساخته و پخش شد که ایجاد انگیزه و در عین حال حس همبستگی ملی از ویژگیهای این تیزرها بود.