خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

چهارشنبه، 02 مهر 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

بی‌اثر کردن رسانه ملی به کشور لطمه می‌زند؛ گیشه همه چیز نیست

مهر | فرهنگی و هنری | چهارشنبه، 02 مهر 1404 - 17:41
مسعود ده‌نمکی معتقد است بی‌اثر کردن رسانه ملی از طریق مدیریت اقتصادی غلط پلتفرم‌ها و سینما به کشور لطمه می‌زند و همچنین فیلم‌ها باید نشان دهند در دل تلخی جنگ، انسان‌ها چگونه رشد پیدا کردند.
فيلم،دفاع،جنگ،سينما،روايت،مقدس،سينماي،قصه،شهيد،ساخت،جنگي،كار ...

به گزارش خبرگزاری مهر، برنامه تلویزیونی «جام جم» با موضوع «چالش‌ها و موانع تولید فیلم‌های دفاع مقدس» با حضور مسعود ده‌نمکی و محمدحسین لطیفی کارگردان‌های سینما شامگاه دیشب سه‌شنبه یکم مهر روی آنتن شبکه یک رفت.
محمدحسین لطیفی تهیه‌کننده و کارگردان سینما با اشاره به موانع و چالش‌های موجود در ساخت آثار دفاع مقدس، گفت: واقعیت این است که کار دفاع مقدسی سخت است چون اساساً کار سینما سخت است و دفاع مقدس هم مزید بر علت می‌شود.
در بخش خصوصی بعید می‌دانم فیلم دفاع مقدسی ساخته شده باشد که بتوان نام برد.
بی‌پیرایه بگویم، این نوع سینما بیشتر با سوبسید و حمایت دولتی ساخته می‌شود تا هم برای آیندگان رفرنس بماند و هم بتوان امروز به آن افتخار کرد یا از آن درس گرفت.
چون صرفاً به شخصیت‌ها می‌پردازیم موفق نمی‌شویم
وی با تأکید بر اینکه مشکلات از بخش فیلمنامه آغاز می‌شود، گفت: ما متن خوب نداریم.
وقتی می‌گوییم کار دفاع مقدسی، اولین چیزی که به ذهن می‌رسد ساخت فیلم درباره شهدای خوشنام است.
اما کمتر کسی به فکر ساختن فضای مکتب و تفکر آن شهدا می‌افتد.
پیشنهاد شخصی‌ام همیشه این بوده که اگر قصه خوبی داریم، می‌توان آن را بر بستر جنگ روایت کرد.
همه دنیا سینمای جنگی دارد و مخاطب هم پیدا می‌کند اما ما چون صرفاً به شخصیت‌ها می‌پردازیم و نه مکتب، به موفقیت نمی‌رسیم.
این کارگردان با اشاره به ضرورت تجربه در این حوزه، اظهار کرد: سینمای دفاع مقدس ژنرال می‌خواهد؛ یعنی کسی که بالای ۲۷ یا ۲۸ سال سابقه کار داشته باشد، قصه بشناسد و تجربه‌های متعدد پشت سر گذاشته باشد.
در چنین شرایطی است که یک فیلم دفاع مقدسی جان می‌گیرد.
برخلاف آنچه همه می‌گویند، بودجه هست اما مشکل از آغاز ماجراست؛ از انگیزه تهیه‌کننده و سهمی که خودش در کار می‌گذارد.
من خودم همیشه در کارهای دفاع مقدسی یک سوم کمتر دستمزد گرفتم و حتی بخشی از حق‌الزحمه‌ام را نگرفتم.
لطیفی تأکید کرد: این سینما جای آزمون‌وخطای کارگردان‌های تازه‌کار نیست.
اگر کارگردانی کار اول یا دومش را در این ژانر بسازد، حتماً باید مشاور قوی کنار دستش باشد تا دچار نقصان نشود.
سینمای دفاع مقدس نباید صرفاً به چند انفجار، تانک یا جلوه‌های ویژه محدود شود.
اصل ماجرا روایت قصه است و اینجاست که نیاز به نبوغ وجود دارد.
فیلم‌های جنگ جهانی دوم در دنیا بسیار بیشتر از فیلم‌های دفاع مقدس ماست.
آنها از دل همین روایت‌های مستند و قصه‌محور توانسته‌اند آثار ماندگار خلق کنند، در حالی که ما هنوز درگیر ضعف متن و روایت هستیم.
بودجه کل سینمای کشور به اندازه آسفالت‌کردن یک خیابان است
لطیفی تصریح کرد: بودجه کل سینمای کشور به اندازه آسفالت‌کردن یک خیابان است و بعد هم می‌گویند مافیای سینما!
درحالی‌که این بودجه بین چند متولی تقسیم می‌شود و از قبل هم معلوم است سهم چه کسانی است.
مدیریت فرهنگی یعنی اینکه هدف وجود داشته باشد.
در سینمای دفاع مقدس باید روحیه ایثار، سلحشوری و شجاعت را به‌عنوان واکسیناسیون سالانه جامعه زنده نگه داریم.
روایت قهرمان الزاماً به اسم‌بردن از شهید نیاز ندارد.
جذابیت قصه در بستر اتفاقات و جریان‌های واقعی است، نه صرفاً در نام‌ها.
من صراحتاً می‌گویم که حالم خوب نیست.
نه مثل بعضی‌ها که بگویند دیگر کار نمی‌کنم بلکه می‌گویم دلگیرم.
من دو سال و نیم بدون بودجه کار کردم و تلویزیون هم بدهی‌هایش را نپذیرفت.
وی افزود: دفاع مقدس فقط جنگ نیست؛ هر کسی که از مرزهای کشور دفاع کند قهرمان است.
من وقتی «غریب» را ساختم، مردم کردستان پذیرفتند چون دیدند یک ایرانی آمده قهرمان آنها را زنده کند.
امروز بیش از هر زمان دیگر نیاز به وحدت داریم.
بارها پرسیده‌ام چرا درباره ۳۴ روز مقاومت خرمشهر سریالی نساخته‌ایم؛ درحالی‌که می‌توان هر قسمت را به یک روز اختصاص داد.
در هر کشور دیگری بود، ده‌ها اثر در این زمینه ساخته می‌شد.
مدیر فرهنگی باید دلسوزتر از هنرمند باشد
این کارگردان با سابقه در پایان عنوان کرد: من باور ندارم مدیر فرهنگی‌ای در ایران باشد که از من دلسوزتر باشد، درحالی‌که باید چنین باشد.
مدیر فرهنگی فرمانده است و باید از سربازش دلسوزتر باشد.
وقتی شما یک شخصیت را بر می‌گزینید، هزار صاحب دارد.
زمانی که به‌عنوان کارگردان بر اساس قصه زندگیِ یک نفر که فرقی ندارد اسمش «مهدی» یا «رضا» داشته باشد، کار می‌کنید، دستتان بازتر است.
می‌توانید اخلاقیات و رفتارها را با آزادی بیشتری روایت کنید و به‌جای تمرکز صرف روی نامِ واقعی، قصه‌ای با هویت مستقل بسازید.
پروژه‌های عظیم به قصه کوچکِ انسانی احتیاج دارند
این کارگردان سینما و تلویزیون گفت: پروژه‌هایی که سنگین‌اند و افتخار ملی‌اند؛ مثل پل‌ها، تانک‌ها و عملیات‌ها وقتی به فیلم تبدیل می‌شوند، اگر فقط نمایشِ تجهیزات باشند، دیدنی نمی‌شوند.
این‌ها زمان دیدنی می‌شوند که به قصه ۲ برادر، درگیری‌های انسانی، روابط خانوادگی و تضادهای درونی تبدیل شوند.
جذابیتِ انسانی مهم‌تر از چند انفجار و نماهای تکنیکی است.
یکی از دلایلی که باید با احتیاط کار کنیم این است که خانواده شهدا ممکن است راضی نباشند؛ حتی گاهی جلوی اکران هم گرفته می‌شود.
وی افزود: زمان ساختن فیلم زندگی شهید بروجردی، هم من و هم حامد عنقا که نویسنده بود تا روز آخر تن و بدنمان می‌لرزید و تا روز آخر با خانواده شهید در تماس بودیم؛ تا اینکه همسر شهید قبل از اکران فیلم را دید و با چشمانی اشکبار گفت خودش بود.
این یعنی می‌شد باور کرد.
من ۱۳ ماه روی قصه‌ای کار کردم که درباره نفوذِ جاسوس‌ها و رویدادهای تاریخی جنوب بود؛ در آخر به خاطر اینکه ۲ شهید در پایانِ قصه وجود داشتند و یکی از آنها جاسوس هم بود، گفتند این را نمی‌توان گفت.
لطیفی ادامه داد: این‌که بعضی حقایقِ پیچیده را بگوییم یا نگوییم، مسئله است؛ اگر آن فیلم ساخته می‌شد، شاید امروز خیلی از مسائل نفوذ و تاریخ بهتر فهمیده می‌شد.
دفاع مقدس فقط تکرارِ جنگِ گذشته نیست؛ هر کسی که از مرزهای کشور دفاع کند، قهرمان است و ما باید این اسطوره‌ها را زنده نگه داریم.
خوشحالم که بعضی مسئولان، حتی اگر پیش از این نادیده گرفته بودند، حالا قبول دارند که مردم نیاز به هر ۲ حس ملی و اسطوره‌ای دارند و این ظرفیتِ سینماست که اینها را کنار هم قرار دهد.
این کارگردان سینما و تلویزیون با تأکید بر اهمیت توجه به نسل جوان و به‌ویژه نسل «زِد» گفت: ما باید اول آن نسل را بشناسیم.
آنها ما را شناخته‌اند و از ما عبور کرده‌اند، بنابراین اگر می‌خواهیم با آنها حرف بزنیم باید به زبان خودشان سخن بگوییم.
آقای ده‌نمکی می‌گوید الان زمان بمباران کردن تلویزیون است، اما من می‌گویم نه الان زمانی است که تلویزیون باید تمام تلاشش را بکند تا مخاطب دوباره برگردد و آن فیلم را ببیند.
وقتی پیچ باز نشود، مخاطبانمان را در شهرهای بزرگ آرام‌آرام از دست می‌دهیم و این یک اشتباه بوده است.
این مسئله نیازمند یک استراتژی مشخص است.
همان‌طور که در سینما نیاز به استراتژی داریم، در دفاع مقدس هم باید بدانیم چه می‌خواهیم انجام دهیم.
دلیل ساخت برخی آثارم این بود که بگویم می‌توانم فیلم کمدی هم بسازم، اما اولین کار و وظیفه من برگرداندن مخاطب است.
همه فیلم‌های من با پول بخش خصوصی ساخته شد
در ادامه این برنامه، مسعود ده‌نمکی تهیه‌کننده و کارگردان با اشاره به نحوه ساخت آثارش گفت: در مورد «اخراجی‌ها» بحث بودجه گرفتن مطرح نبود، چون این فیلم با ۸۰ درصد سرمایه بخش خصوصی ساخته شد و تنها ۲۰ درصد آن را مرکز گسترش پرداخت.
البته به قول آقای فرید آن زمان همین ۲۰ درصد سود داد و توانستیم چند فیلم دیگر هم بسازیم.
همه فیلم‌های من با پول بخش خصوصی ساخته شد، جز «معراجی‌ها» که سریال بود و تلویزیونی ساخته شد.
اما امروز دیگر بخش خصوصی حتی توان ساخت یک فیلم آپارتمانی را هم ندارد، چه برسد به فیلم جنگی.
هزینه تولید در این حوزه بالاتر است و سختی‌های خاص خود را دارد.
وی ادامه داد: بعضی‌ها می‌گویند سینما یک صنعت است؛ اما من معتقدم سینما روح دارد.
کسی که به محتوای کاری که می‌سازد اعتقاد نداشته باشد، روی پرده هم دیده می‌شود.
بارها دیده‌ایم کسانی بودجه‌های کلان گرفته‌اند ولی به اصل قصه اعتقاد نداشتند و نتیجه، ساخت فیلم ضدجنگ بوده است.
کشوری که جنگش دفاعی بوده، فیلم ضدجنگ نمی‌سازد.
ما باید همچنان به نسل‌های جدید پاسخ بدهیم که چرا جنگیدیم، چرا بعد از خرمشهر ادامه دادیم اما برخی فیلم‌ها طوری روایت می‌کنند که انگار ما مقصر بودیم و نباید می‌جنگیدیم.
نباید به اسم جوانگرایی افراد بی‌تجربه را سر کار بیاورند
وی با انتقاد از وضعیت مدیریت فرهنگی گفت: در حوزه فرهنگ به ژنرال فرهنگی نیاز داریم.
به اسم جوان‌گرایی نباید افرادی بی‌تجربه و خام را بر سر کار آورد.
مدیری که سواد نشانه‌شناسی و تحلیل فیلم نداشته باشد، نمی‌تواند تشخیص دهد که یک فیلم دفاع مقدسی در واقع ضد جنگ است.
ده‌نمکی اظهار کرد: چند سال پیش فیلمنامه‌ای درباره پرواز ۶۵۵ نوشتم که روایتش از آن‌سوی ماجرا بود؛ از نگاه آمریکایی‌ها و بر اساس اسناد پنتاگون.
اما گفتند الان وقت ساخت چنین فیلمی نیست چون در حال آشتی با آمریکا هستیم.
این در حالی است که همین موضوع می‌توانست بسیاری از شبهات امروز را پاسخ دهد.
سینمای جنگ آورده‌های مهمی برای سینمای ایران داشت؛ از ورود دوربین دیجیتال گرفته تا جلوه‌های ویژه کامپیوتری.
برای اولین بار این امکانات در سینمای جنگ استفاده شد و بعدها به کل سینما منتقل شد.
ساخت فیلم جنگی سخت‌تر از خود جنگ است
ده‌نمکی با اشاره به خطرات ساخت فیلم جنگی گفت: به عنوان کسی که در جنگ حضور داشته می‌گویم ساخت فیلم جنگی سخت‌تر از خود جنگ است.
برای مثال در «معراجی‌ها» چند متخصص و هنرمند جانشان را سر صحنه از دست دادند.
اما این فداکاری‌ها کمتر از شهادت در میدان جنگ نیست.
ادوات جنگی مانند تانک و سلاح در دسترس نیست و باید با جلوه‌های ویژه جایگزین شود.
حتی هنرورهای جنگی نیز نیازمند آموزش تخصصی هستند تا بتوانند به‌طور حرفه‌ای در صحنه‌ها ایفای نقش کنند.
مدیر فرهنگی باید آینده‌نگر و آینده‌پژوه باشد و نیاز آینده را بفهمد.
هنرمند هم بخشی از این رسالت را برعهده دارد، چون در میان مردم زندگی می‌کند و شاخک‌های حساس‌تری نسبت به جامعه دارد.
وی افزود: مدیران معمولاً در طبقه خودشان در ارتباط هستند، اما هنرمند با مردم زندگی می‌کند و احساسات جامعه را لمس می‌کند.
وقتی وحدت ملی یا تقابل بین ایرانیت و اسلامیت به‌وجود می‌آید، این یک زنگ خطر است که با هنر می‌توان به آن پاسخ داد، نه با بخشنامه و زور.
یادم می‌آید زمان سریال «معراجی‌ها» همین بحث تقابل ایرانیت و اسلامیت، شهید گمنام و مجسمه کوروش در دانشگاه‌ها مطرح بود.
این مسائل را نمی‌شد با سخنرانی یا اجبار حل کرد، اما سریال توانست به زبان ساده توضیح دهد که شهید برای این رفته تا دانشجو بتواند روی همان صندلی بنشیند و درس بخواند.
این کارگردان باسابقه اظهار کرد: حتی با طنز هم می‌توان این مفاهیم را منتقل کرد.
برای نمونه، وقتی در فیلم شهید موحد دانش و شهید خرازی که هر ۲ یک دستشان قطع بود، کنار سربازان هخامنشی و ساسانی قرار گرفتند، این پیام داده شد که همه برای ایران جنگیده‌اند؛ یکی در گذشته و یکی در امروز.
من معتقدم ۲ نوع فیلمسازی در حوزه دفاع مقدس وجود دارد؛ فیلم‌هایی که مدیران می‌پسندند و فیلم‌هایی که مردم می‌پسندند.
بین این ۲ تفاوت زیادی هست.
متأسفانه سال‌هاست سینمای کمدی سخیف شده و حتی فیلم اجتماعی درست هم ساخته نمی‌شود.
در حالی‌که طنز می‌تواند رویکردی ایدئولوژیک و اجتماعی داشته باشد، نه صرفاً شوخی جنسی و سطحی.
گیشه همه چیز نیست
ده‌نمکی تصریح کرد: در سینمای دفاع مقدس نیاز به رویکردی تازه داریم.
متأسفانه نگاه رسمی گاهی مقاومت را کوچک جلوه داد.
امام (ره) گفته بودند کشوری با ۲۰ میلیون جوان باید ۲۰ میلیون تفنگدار داشته باشد، اما در عمل فقط سه میلیون نفر در جنگ شرکت کردند.
این نشان می‌دهد ما نتوانستیم همه جوانان را پای کار بیاوریم.
همیشه درباره مردان جنگ حرف زدیم اما درباره نامردان جنگ کمتر سخنی گفته‌ایم.
در حالی‌که شهید چمران می‌گفت وقتی شیپور جنگ نواخته می‌شود، مرد از نامرد تشخیص داده می‌شود.
اگر دشمن را ضعیف را نشان دهیم به عظمت خودمان لطمه می‌خورد
ده‌نمکی گفت: روایت رسمی جنگ از اتاقِ فرماندهی را بسیار دیدیم، اما از لحظه اعزام نیرو به جبهه و نیروی انسانی، آنچه در قبل و حین و بعد می‌گذرد، کمتر گفته شده؛ این سوژه‌ها هزینه مادی و معنوی دارد و کارگردان را در معرض تحقیر و مقابله قرار می‌دهد.
به‌همین‌خاطر برخی پروژه‌ها مثل کربلای ۴ دائم محل بحث و مناقشه می‌شوند و جراتِ پرداختن به آنها کم است.
این هنر است که می‌تواند درباره خیانت، لو رفتن عملیات یا دلایل دیگر رخدادها حرف بزند؛ اگر دشمن را ضعیف نشان دهیم، عظمت کارِ جوانان خودمان درنیامده است، مدیر فرهنگی باید این تفاوت‌ها را بفهمد.
وی افزود: فکر نکنید هرچه تانک و تجهیزات بیشتر روی پرده باشد عظمت بهتر منتقل می‌شود.
عظمتِ عملیات وقتی از دل درام و دلِ انسانِ میدان بیرون بیاید دیده می‌شود؛ اگر اجازه ندهیم وارد ترس و شجاعتِ یک آدم شویم، مخاطب آن عظمت را حس نخواهد کرد.
تولید فیلم جنگی هزینه‌ها و مخاطراتِ خاص خود را دارد، از بحران لجستیک تا نبود ادوات نمایشی و این کارگران و متخصصان فنی‌اند که بارهای فنی و خطر صحنه‌ها را به دوش می‌کشند.
ده‌نمکی عنوان کرد: در ایران متأسفانه وقتی به یک قشر یا حرفه نزدیک می‌شوید، خیلی زود پای تعمیم کشیده می‌شود.
اگر یک قاضی بد نشان داده شود، انگار همه قضات بد هستند؛ اگر یک پلیس یا پرستار بد باشد، همه آنها زیر سوال می‌روند.
حتی اگر کاراکتر شما جزئیات لهجه‌ای داشته باشد، ممکن است جامعه آن را به کل جمعیت تعمیم دهد.
این اصل تعمیم خیلی جاها دست فیلمساز را می‌بندد و باعث می‌شود نتواند آزادانه شخصیت‌ها را روایت کند.
در نهایت همه چیز به نگاه فیلمساز برمی‌گردد.
در هالیوود و دیگر سینماهای جهان، حتی وقتی سریال یا فیلمی جنگی است، حاکمیت یا مسئولان معمولاً تبرئه می‌شوند؛ رئیس‌جمهور، قاضی یا مقام بالایی ممکن است در داستان ناجی باشند.
این امیدبخشی در داستان است.
بی‌اثر کردن رسانه ملی به کشور لطمه می‌زند
وی افزود: نوع روایت، قدرت دارد.
حتی با تلخی‌های جنگ، اگر کسی بلد باشد می‌تواند نگاه مسئولان خارجی را مشاهده کند.
مثلاً در قطر، ایرانی‌ها امروز با عزت و احترام بیشتری دیده می‌شوند؛ نگاه آنها نسبت به ایران، نگاه افتخار است، نه تحقیر.
در گذشته، حتی فوتبال هم پیام سیاسی داشت.
حشمت مهاجرانی زمان طاغوت برای حفظ مصالح ملی در یک مسابقه، از زدن چند گل خودداری کرد.
امروز، هنرمندان ایرانی به ندرت موضع می‌گیرند و این به نوع روایت برمی‌گردد.
ده‌نمکی گفت: روایت لحظه‌ای ضعف تولید می‌کند؛ مثلاً وقتی مسئولان رسمی کشور زبان رسانه را نمی‌شناسند یا حرفی می‌زنند که تولید قدرت نمی‌کند.
شناخت رسانه و توانایی هنرمند برای ورود به قصه از زاویه‌ای درست، بسیار اهمیت دارد.
اگر روایت درست باشد، تصاویر تظاهرات در جهان، نفرت جهانی از اسرائیل و وقایع تاریخی قابل بازنمایی است و قدرت و عزت ملت را تقویت می‌کند.
بی‌اثر کردن رسانه ملی از طریق مدیریت اقتصادی غلط پلتفرم‌ها و سینما، اولین و مستقیم‌ترین لطمه را به کشور وارد می‌کند.
وقتی تریبون رسمی خود را از دست بدهید، در زمانی که قصد دارید تا حرفی بزنید، امکان اثرگذاری وجود نخواهد داشت، به خصوص اگر مدیریت و مهندسی رسانه‌ای درست انجام نشده باشد.
وی در پایان یادآور شد: یک جا نیست که از این‌ها حساب بکشد.
در چند سال گذشته بیش از دو تا سه هزار میلیارد تومان خرج این ژانرها می‌شود، اما مجموع مخاطبانشان به اندازه یکی از مخاطبان من هم نیستند.
به همین دلیل می‌گویم چرا سیمرغ باران می‌کنید، خوب بودجه هم بوده و الان هم هست، همه چیز فراهم است اما وقتی فیلم ساخته می‌شود، مخاطب با آن ارتباط برقرار نمی‌کند و لذت نمی‌برد.
مسئله این است که یک مرکز مدیریت فرهنگی در کشور باید بیاید و اینها را بررسی کند.
پلتفرم‌ها و ارگان‌های مربوطه سر جای خود هستند، اما بخش مهمی هم به مسئله دستمزدهای هنگفت بازیگران یا عوامل تولید برمی‌گردد؛ گاهی با هر قیمتی آنها را راضی می‌کنند تا در پروژه‌ای حضور پیدا کنند، اما در نهایت محصول چه می‌شود؟