فرهنگ گفتوگو و نقدپذیری؛ گامی اساسی در مسیر توسعه اجتماعی و تقویت سرمایه ملی - تسنیم
در دنیای امروز، توسعه پایدار و پیشرفت جوامع بشری بیش از هر زمان دیگری به مؤلفه هایی چون گفت وگوی سازنده و پذیرش نقد وابسته است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از یاسوج، جامعهای که ظرفیت شنیدن صدای مخالف، بررسی منصفانه عملکردها و اصلاح مسیر را داشته باشد، نهتنها از تکرار اشتباهات مصون میماند، بلکه با همبستگی و اعتماد بیشتر، راه را برای تعالی هموار میسازد و در مقابل، جوامعی که به جای نقد، به تخریب، برچسبزنی و حذف روی میآورند، سرمایههای اجتماعی خود را از دست داده و در معرض فرسایش اعتماد عمومی قرار میگیرند.
این یادداشت به قلم علیحسین شهریور فعال اجتماعی و از کارشناسان اقتصادی کشور، به بررسی چرایی اهمیت این دو مقوله در جامعه ایران، موانع پیش روی آن و ارائه راهکارهایی برای نهادینهسازی فرهنگ گفتوگو و نقدپذیری میپردازد.
در این یاداشت آمده است؛ یکی از مهمترین شاخصهای توسعهیافتگی جوامع، وجود فضای آزاد برای گفتوگو و نقدپذیری است.
نقد به معنای بررسی منصفانه، عالمانه و دلسوزانه است و نقدپذیری نیز به معنای تحمل شنیدن و پذیرفتن آنچه به اصلاح رفتار، سیاست یا عملکرد کمک میکند.
جامعهای که در آن نقد بهعنوان بخشی از فرآیند رشد پذیرفته شود، نه تنها از تکرار خطاها جلوگیری میکند، بلکه مسیر پیشرفت و همبستگی اجتماعی را هموار میسازد و در مقابل، جامعهای که به جای گفتوگو به تخریب، برچسبزدن و حذف متوسل میشود، سرمایه اجتماعی خود را بهتدریج از دست میدهد و در معرض فرسایش اعتماد عمومی قرار میگیرد.
در جامعه امروزی، فرهنگ نقدپذیری بهطور کامل نهادینه نشده است و بسیاری از افراد چه در سطح فردی و چه در سطح نهادی، هنگام مواجهه با نقد واکنش دفاعی یا حتی تهاجمی نشان میدهند.
این مسئله ریشههای گوناگونی دارد تا جایی که ساختار آموزشی ما بیشتر بر انتقال محفوظات و یکسویهگویی تأکید دارد تا بر یادگیری مهارت گفتوگو و شنیدن دیدگاه مخالف و رسانهها و فضای عمومی کمتر الگوی گفتوگوی سالم را ترویج کردهاند و بیشتر شاهد مناظرههای جدلی یا تخریبکننده هستیم.
همچنین فرهنگ مدیریتی و سیاسی نیز غالباً بر اقتدار و فرمانمحوری استوار بوده و کمتر نقد و پرسشگری را به رسمیت شناخته است و از منظر روابط اجتماعی روزمره هم، بسیاری از افراد به دلیل ترس از واکنش منفی یا برچسبخوردن، نقدهای خود را در محافل خصوصی بیان میکنند و از گفتن آن در عرصه عمومی پرهیز دارند.
نتیجه این شرایط، کاهش سطح اعتماد اجتماعی و ایجاد فضایی است که در آن مسائل و مشکلات انباشته میشوند، بدون آنکه فرصت گفتوگوی واقعی برای حل آنها فراهم باشد.
پذیرش نقد سازنده، نه یک انتخاب اختیاری، بلکه ضرورتی برای هر جامعهای است که به دنبال توسعه پایدار است و بدون نقد، خطاها تکرار میشوند و ناکارآمدیها پنهان میمانند و نقدپذیری در واقع نوعی سرمایه اجتماعی است که امکان بازخوردگیری، اصلاح و یادگیری جمعی را فراهم میسازد.
بدون شک در سطح فردی، نقدپذیری به رشد شخصیت، افزایش تحمل و ارتقای مهارتهای ارتباطی منجر میشود، در سطح سازمانی، نهادی که نقد را بپذیرد، امکان اصلاح خطا و ارتقای بهرهوری را خواهد داشت و در سطح ملی، نقدپذیری راه را برای مشارکت عمومی، افزایش اعتماد متقابل و کاهش شکافهای اجتماعی باز میکند.
تجربه کشورهای موفق نشان داده است که نهادینهکردن گفتوگو و نقدپذیری، موتور محرک نوآوری و توسعه است.
برخی از موانع اصلی گسترش فرهنگ نقدپذیری در جامعه عبارتند از ترس از قضاوت و برچسبزدن بوده، زیرا افراد نگراناند که نقد آنها به معنای دشمنی یا مخالفت تفسیر شود، کمبود آموزش مهارتهای ارتباطی تا جایی که بسیاری از مردم نمیدانند چگونه نقد سازنده ارائه دهند یا در برابر نقد آرام و منطقی رفتار کنند، فضای رسانهای قطبی شده، زیرا اختلافنظرها غالباً به نزاع و تخریب میانجامد، ساختارهای ناکارآمد مدیریتی تا جایی که در برخی نهادها و سازمانها، نقد بهجای فرصتی برای اصلاح، به تهدید تلقی میشود و فقدان الگوهای مثبت، زیرا افراد جامعه کمتر شاهد نمونههای موفق از نقدپذیری در عرصه عمومی هستند.
برای نهادینهکردن فرهنگ گفتوگو و نقدپذیری، مجموعهای از اقدامات هماهنگ در حوزههای مختلف لازم است که آموزش مهارتهای گفتوگو، کارگروهی و نقدپذیری از دوران مدرسه باید جزیی از برنامه درسی باشد.
مدارس و دانشگاهها باید محیطی برای پرسشگری و تضارب آرا باشند، نه صرفاً مکان انتقال اطلاعات، رسانهها باید به جای بازتولید مناظرههای خصمانه، نمونههای موفق از گفتوگو و نقد محترمانه را برجسته کنند و همچنین، تولید برنامههای آموزشی و محتوای سواد رسانهای میتواند به جامعه در تفکیک نقد سازنده از تخریب کمک کند.
مدیران و مسئولان باید با پذیرش نقد بهعنوان یک فرصت، الگویی برای جامعه باشند، ایجاد سازوکارهای پاسخگویی و شفافیت، مانند انتشار گزارشهای عملکرد و امکان دریافت بازخورد عمومی، گامی مهم در این مسیربوده و انجمنها، اتحادیهها و سازمانهای مردمنهاد میتوانند بسترهایی برای تبادل دیدگاه و تمرین گفتوگو فراهم کنند.
در فرهنگ ایرانی - اسلامی، توصیههای بزرگان به مشورت و شنیدن نقد وجود دارد، بازخوانی این آموزهها میتواند زمینهای فرهنگی و ارزشی برای تقویت نقدپذیری فراهم کند.
فرهنگ گفتوگو و نقدپذیری، نه تنها یک ضرورت اجتماعی، بلکه یک پیششرط اساسی برای توسعه پایدار، همبستگی ملی و ارتقای سرمایه اجتماعی است و جامعهای که به جای سرکوب نقد، آن را به رسمیت بشناسد و از آن برای اصلاح و پیشرفت استفاده کند، مسیری روشنتر به سوی آینده خواهد داشت.
در ایران امروز، بیش از هر زمان دیگر نیازمند آن هستیم که از فضای تخریب و بیاعتمادی فاصله بگیریم و به سمت تعامل سازنده و شنیدن متقابل حرکت کنیم و تحقق این امر، نیازمند عزم مشترک در حوزه آموزش، رسانه، حکمرانی و مشارکت اجتماعی است و تنها در این صورت است که میتوان امیدوار بود فرهنگ نقدپذیری در جامعه نهادینه شود و به سرمایهای برای رشد فردی و جمعی تبدیل شود.
انتهای پیام/