خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

چهارشنبه، 02 مهر 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

از بوکا تا نیویورک: رقص تروریسم بر تار‌های قدرت

باشگاه خبرنگاران | بین‌الملل | چهارشنبه، 02 مهر 1404 - 08:24
از زندان بوکا تا نیویورک، جولانی نماد ریاکاری غرب است؛ جایی که تروریسم، ابزار سیاست می‌شود.
سوريه،دمشق،بوكا،جولاني،كمپ،سقوط،رژيم،اسرائيل،عراق،جهان،عرب،ت ...

باشگاه خبرنگاران جوان؛ مهسا حنیفه - در سایه‌های تاریک کمپ بوکا، جایی که زنجیر‌ها و ایدئولوژی‌های افراطی در هم آمیختند، احمد الشرع، معروف به ابومحمد الجولانی، از زندانی گمنام به فرمانروای دمشق و سپس میهمان فرش قرمز نیویورک بدل شد.
کمپ بوکا: عهدی دائمی با البغدادی
جهان در بهت فرو رفته است: مردی که روزگاری به اتهام ارتباط با القاعده در زندان‌های آمریکایی محبوس بود، اکنون با کت‌وشلوار دیپلماتیک، در قلب نیویورک مورد استقبال قرار می‌گیرد.
احمد الشرع، ملقب به ابومحمد الجولانی، زاده عربستان سعودی، از دانشگاه به میدان‌های جهاد در عراق کشیده شد، در کمپ بوکا با ابوبکر البغدادی هم‌پیمان شد، و پس از آزادی در سال ۱۳۸۵ شمسی، بذر گروه‌های افراطی، چون داعش و النصره را کاشت.
او که در ۲۰۱۹ با حمایت قطر، ترکیه و هدایت اطلاعاتی غرب، جبهه تحریرالشام را بنیان نهاد، در ۱۸ آذر ۱۴۰۳ با سقوط دمشق، بر کرسی قدرت نشست.
این صعود، نه تصادفی، که بخشی از نقشه‌ای پیچیده بود که از بصره تا واشنگتن کشیده شده بود.
فروپاشی سوریه، که زمانی سپر مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی بود، اکنون دروازه‌ای گشوده برای جاه‌طلبی‌های منطقه‌ای تل‌آویو و متحدانش است.
جولانی که تا دیروز جایزه ۱۰ میلیون دلاری برای سرش تعیین شده بود، حالا قصد دارد در مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی می‌کند.
زنجیر‌های بوکا، تاج دمشق
کمپ بوکا، زندانی در جنوب عراق که در اوج اشغال آمریکا، بیش از ۲۰ هزار نفر را در خود جای داده بود، نه فقط یک بازداشتگاه، که کارخانه‌ای برای ساخت رهبران افراطی بود.
طبق اسناد منتشرشده توسط ویکی‌لیکس در ۲۰۲۴، بیش از ۸۰ درصد سران داعش، از جمله البغدادی، در این کمپ با جولانی آشنا شدند.
الشرع که در ۲۰۰۶ به اتهام ارتباط با ابومصعب الزرقاوی – سرکرده القاعده عراق – دستگیر شده بود، پس از آزادی، مسیرش را با تأسیس النصره و سپس تحریرالشام ادامه داد.
این تحولات، با حمایت مالی هنگفت قطر و لجستیک ترکیه، که مرزهایش را برای ورود ۳۰ هزار جنگجوی خارجی باز گذاشته بود، ممکن شد.
حمله ناگهانی به حلب، با نقض توافق آستانه ۲۰۲۰ که ترکیه ضامن آن بود، و حمایت آشکار آمریکا و رژیم صهیونیستی، به سقوط دمشق منجر شد.
ارتش سوریه، خسته از سال‌ها جنگ و تحریم‌هایی که اقتصادش را به تورم ۲۰۰ درصدی (بانک جهانی، ۲۰۲۵) رسانده بود، فروپاشید.
اکنون جولانی، با اسعد الشیبانی در نیویورک است؛ جایی که دیدار با بازرگانان و مقامات نروژی و آمریکایی، بخشی از پروژه شست‌وشوی گذشته‌ای است که با خون اقلیت‌ها در ادلب رنگین شده.
این صعود، نمایانگر استراتژی‌ای است که از بوکا آغاز شد: پرورش جنگجویان برای بی‌ثبات‌سازی منطقه، و سپس بازسازی چهره آنها به‌عنوان رهبران مشروع.
دست‌های پنهان لندن: MI۶ و مهندسی سقوط دمشق
در کنسولگری بریتانیا در استانبول، سر ریچارد مور، رئیس مستعفی MI۶، در آخرین روز‌های خدمتش، رازی را فاش کرد که لرزه بر تن جهان عرب انداخت: لندن، از ۲۰۲۲ با تحریرالشام ارتباط مخفیانه داشت تا "بازگشت سریع" دیپلماتیک به سوریه را تضمین کند.
این اعتراف، که گاردین آن را "بی‌سابقه" خواند، نشان داد که بریتانیا، پس از جدایی ظاهری تحریرالشام از القاعده در ۲۰۱۷، با جولانی وارد مذاکره شد.
دیوید لمی، وزیر خارجه انگلیس، در ژوئیه ۲۰۲۵ به دمشق سفر کرد و روابط دیپلماتیک را پس از ۱۴ سال از سر گرفت.
اما تناقض اینجاست: تحریرالشام، هرچند رسماً منحل شده، هنوز در فهرست تروریستی بریتانیا باقی است، و اعضای آن، از جمله الشیبانی، مناصب کلیدی دولت جدید را در دست دارند.
اسناد افشاشده MI۶ و سیا از ۲۰۱۸، تحریرالشام را به عنوان پروکسی علیه نفوذ روسیه در سوریه آموزش می‌دادند، و ترکیه، با میزبانی ۳.۵ میلیون پناهنده سوری و مرز‌های باز، این پروژه را تسهیل کرد.
این روابط بخشی از استراتژی ناتو برای بازسازی خاورمیانه بود: تضعیف محور مقاومت و جایگزینی آن با مهره‌های وفادار.
اما این بازی، هزینه‌ای گزاف برای جهان عرب داشت: بیش از ۵۵۰ هزار کشته در جنگ سوریه، و آوارگی ۱۲ میلیون نفر که اکنون زیر سایه حکومتی با ریشه‌های تکفیری زندگی می‌کنند.
سوریه: قربانی پروژه اسرائیل بزرگ
سقوط دمشق، بیش از یک شکست نظامی، فروپاشی یک حائل استراتژیک بود.
سوریه، با موقعیت جغرافیایی‌اش در قلب شام، و هم‌پیمانی با حزب‌الله و ایران، دهه‌ها سدی در برابر جاه‌طلبی‌های رژیم صهیونیستی بود.
با فروپاشی‌ سوریه، در ۲۰۲۴، رژیم اسرائیل کنترل کوه حرمون را تثبیت کرد – قله‌ای که نظارت بر لبنان، اردن و بخش‌هایی از عراق را ممکن می‌سازد.
این دستاورد، توازن اطلاعاتی منطقه را به نفع تل‌آویو تغییر داد: پهپاد‌های اسرائیلی اکنون آزادانه بر فراز دمشق پرواز می‌کنند؛ جایی که بیش از ۲۵۰ حمله هوایی بدون پاسخ مانده است.
پروژه "اسرائیل بزرگ" که نتانیاهو در سخنرانی‌هایش از "نیل تا فرات" یاد کرده، با تضعیف سوریه شتاب گرفت.
لبنان زیر فشار بر حزب‌الله، اردن با تهدید عمق استراتژیک، و عراق در تفرقه غوطه‌ور است.
تکه‌تکه شدن جهان عرب، بزرگ‌ترین سلاح تل‌آویو است؛ جایی که اختلافات و عدم خمایت از محور مقاومت توسط کشورهای عربی، تنها به سود رژیم اسرائیل تمام می‌شود.
اگر این روند ادامه یابد، خاورمیانه به مستعمره‌ای نوین بدل خواهد شد؛ جایی که جولانی‌ها و الشیبانی‌ها، مهره‌هایی در شطرنج واشنگتن و تل‌آویو هستند.
آینده در سایه تفرقه: وحدت یا سقوط نهایی؟
سوریه امروز، آینه‌ای از آینده‌ای محتمل است: اقتصادی ویران با تورم ۲۵۰ درصدی، اقلیت‌های علوی و مسیحی که ۲۲ درصد جمعیت را تشکیل می‌دهند زیر سرکوب تکفیری‌ها، و کرد‌ها که در شمال به سوی تجزیه می‌روند.
جولانی، با وعده‌های حکومت فراگیر، نمی‌تواند سابقه اعدام‌های ادلب یا سکوتش در برابر اشغال جولان را پاک کند.
دو مسیر پیش روست: نخست، تداوم حمایت غرب که با تزریق ۲ میلیارد دلار برای بازسازی، سوریه را به پایگاهی علیه کشورهای منطقه بدل می‌کند؛ دوم، بیداری جهان عرب که وحدت نظامی و سیاسی تنها راه مهار "اسرائیل بزرگ" است.
زمان، نه برای شعار، که برای عملی قاطع فرا رسیده است؛ وحدت، یا گورستان امید‌های خاورمیانه.