برای فهم بناهای تاریخی باید عینک گذشتگان را به چشم زد
اصفهان-یک معمار گفت: حتی باورهای غیبی و نجومی گذشتگان در شکلگیری معماری مؤثر بوده و بدون توجه به آنها نمیتوان فهم درستی از بناهای تاریخی داشت.

به گزارش خبرنگار مهر، شامگاه دوشنبه در شهر کتاب اردیبهشت اصفهان مراسم رونمایی از کتاب ذهنیات معماری در مکتوبات فارسی نوشته فرزاد زرهداران، معمار و پژوهشگر، با میزبانی علی خدایی نویسنده و منتقد ادبی برگزار شد.
این نشست نهتنها فرصتی برای معرفی یک کتاب تازه در حوزه معماری بود، بلکه بستری فراهم آورد برای طرح یکی از دغدغههای مهم معاصر یعنی ضرورت شناخت ذهنیات در پسِ معماری ایرانی.
زرهداران با تبیین جایگاه ذهنیت، اظهار کرد: هر مداخله انسانی در طبیعت و محیط پیرامون، از جمله معماری، پیش از هر چیز بر پایه ذهنیات، امیدها، آرزوها و حتی بیمهای انسان شکل میگیرد.
به تعبیر وی، هیچ تصمیم معمارانهای فارغ از پیشفرضهای ذهنی قابل توضیح نیست.
اگر قرار است بنایی ساخته شود، از انتخاب مکان و مصالح تا شیوه رنگآمیزی و کارکرد فضا، همه و همه تحتتأثیر جهان ذهنی سازنده و جامعهای است که در آن زیست میکند.
وی افزود: اگر بتوانیم درک کنیم که انسانها در دورههای گوناگون چه تصویری از زندگی خوب، خانه مطلوب یا شهر آرمانی داشتهاند، بهتر میتوانیم بفهمیم چرا در یک مقطع تاریخی، بنایی خاص با ویژگیهای مشخص پدید آمده است.
به باور زرهداران، این رویکرد محدود به معماری نیست و در تاریخنگاری نیز میتوان رد آن را گرفت؛ جریانی که در فرانسه به مکتب تاریخ ذهنیات شناخته میشود و کوشیده است تاریخ را از منظر زندگی روزمره مردم عادی نیز بنگرد، نه صرفاً از زاویه سیاست و قدرت.
این معمار تأکید کرد: کتاب ذهنیات معماری در مکتوبات فارسی تلاش میکند همین منطق را وارد عرصه معماری کند و با رجوع به متون مکتوب کهن، دریچهای تازه برای فهم بناها و شهرهای گذشته بگشاید.
از داستانهای فرضی تا متون کهن
وی برای توضیح اهمیت ذهنیات معماری به طرح مثالی فرضی پرداخت و از مخاطبان خواست تصور کنند معمار معاصری بنایی طراحی کرده و اکنون گروهی میخواهند درباره منطق شکلگیری آن پرسش کنند.
طبیعی است که پرسشها به موضوعاتی چون زیبایی، محدودیتهای محیطی، سلیقه کارفرما یا نقش اعضای تیم معطوف شود.
اما اگر کسی از نسبت بنا با صور فلکی یا طلسمهای ماورایی سوال کند، مخاطب مدرن تعجب خواهد کرد.
زرهداران در ادامه افزود: حال اگر اسنادی معتبر نشان دهد که آن معمار واقعاً هر روز آسمان را رصد میکرده و برای طراحی بنا از ابزار نجومی و باورهای غیبی بهره میگرفته است، حتی اگر ما به این باورها اعتقاد نداشته باشیم، ناچاریم برای فهم دقیق اثر به مختصات ذهنی وی توجه کنیم.
این مثال فرضی نشان میدهد که ذهنیات سازندگان در هر دوره تاریخی نقشی تعیینکننده در شکلگیری بنا داشته و نمیتوان آن را نادیده گرفت.
وی سپس این بحث را به متون پیشامدرن فارسی تعمیم و توضیح داد: در این منابع، انبوهی از باورها و نگرشهایی یافت میشود که برخی برای انسان امروزی آشناست و برخی دیگر بهکلی بیگانه و شگفت.
وی تأکید کرد: همانطور که برای فهم معماری معاصر نمیتوان به ذهنیات طراح بیاعتنا بود، برای تحلیل بناهای تاریخی نیز باید عینک گذشتگان را شناخت و برای مدتی همان عینک را به چشم زد تا دریافت بهتری از اثر حاصل شود.
اهمیت پرسشهای تازه در تاریخ معماری
یکی از نکات محوری سخنان این معمار، ضرورت طرح پرسشهای تازه از دل متون کهن بود.
وی خاطرنشان کرد: اگر تنها با ذهنیت امروز به بناهای گذشته بنگریم، پرسشهای ما محدود خواهد شد.
اما با رجوع به منابع مکتوب، میتوان دریافت که چه ویژگیهایی در ذهن گذشتگان ارزشمند یا نکوهیده تلقی میشده است.
برای نمونه، وی به روایتهایی اشاره کرد که در آن رنگها دارای بار معنایی خاص بودهاند؛ رنگ سبز حال انسان را خوب میکرده یا رنگ زرد تأثیر دیگری داشته است.
این نوع نگاهها اگرچه امروز برای ما غیرعلمی یا عجیب جلوه میکند، اما در زمانه خود واقعیتی اثرگذار بوده و بیتوجهی به آنها ما را از فهم دقیق گذشته محروم میکند.
زرهداران تأکید کرد: این نوع مطالعه، فرصتی فراهم میآورد تا تاریخ معماری نه صرفاً از منظر فرم و ساختار، بلکه از دریچه ذهن و باورهای انسانها تحلیل شود.
جایگاه کتاب در پروژه بزرگ تاریخ ذهنیات
در ادامه نشست، زرهداران به معرفی ساختار کتاب پرداخت و توضیح داد: اثر حاضر بخشی از پروژهای گستردهتر برای شناخت ذهنیات در تاریخ معماری ایران است.
وی کتاب را در سه پرده توصیف کرد: نخست، ضرورت توجه به ذهنیات معماری؛ دوم، جایگاه پژوهش در میان منابع مکتوب فارسی؛ و سوم، نتایجی که از بررسی این متون بهدست آمده است.
در پرده دوم، نویسنده به دشواریهای مطالعه ذهنیات اشاره کرد.
وی پرسید: آیا میتوان ذهنیت همه مردم شرق ایران در چند سده نخست اسلامی را یکسان دانست؟
مسلماً نه.
حتی یک فرد نیز در طول عمر خود دستخوش تغییرات ذهنی میشود.
از اینرو پژوهشگر ناگزیر است با احتیاط به سراغ متون برود و همواره احتمال خطا و کمبود اطلاعات را در نظر داشته باشد.
بااینحال، وی یادآور شد: ادبیات فارسی گنجینهای غنی است و در لابهلای روایتها، اشارات گوناگونی به معماری و فضا یافت میشود.
حتی اگر این اشارات در حاشیه داستانها و حوادث آمده باشد، باز هم فرصتی است برای درک آنچه در ذهن گذشتگان درباره بنا و شهر وجود داشته است.
خطر تفسیرهای یکسویه
زرهداران هشدار داد: هرگونه پژوهش تاریخی، بهویژه در زمینه ذهنیات، در معرض خطر تفسیر یکسویه قرار دارد.
به باور وی، هیچ پژوهشی خالی از ذهن و نگاه پژوهشگر نیست.
ازاینرو، بهترین راه آن است که پژوهشهای مشابه توسط افراد مختلف صورت گیرد تا خطاهای احتمالی کاهش یابد و تصویری متکثر از گذشته به دست آید.
وی در همین زمینه به روایتهایی از تاریخ بیهقی اشاره کرد و توضیح داد: حتی اگر راوی راست گفته باشد یا نه، باز هم از خلال واژگان و توصیفهای وی میتوان دریافت که چه ارزشهایی در ذهن مخاطبان آن دوره وجود داشته است.
به عنوان مثال، تمایز میان سرای بیرونی و درونی نشان میدهد که معماری در آن دوره بر پایه سلسلهمراتب فضایی سامان یافته بود.
پنج جهان در ذهنیات معماری گذشتگان
در پرده سوم سخنانش، زرهداران به نتایج پژوهش خود پرداخت.
وی گفت: از دل متون بررسیشده، میتوان پنج جهان متمایز را در ذهنیات معماری گذشتگان شناسایی کرد.
این پنج جهان حاصل تعامل میان کارکرد، مصالح، باورهای دینی، نیروهای ماورایی و ارزشهای اجتماعی بودهاند.
وی دو جهان نخست را نزدیک به نگاه امروزی دانست: نخست، نسبت انسان با معماری و کارکرد فضا؛ و دوم، نگاه به مصالح و تکنولوژی.
به گفته وی، در منابع کهن نیز درباره جنس خشت و سنگ، رنگها و حتی استفاده دوباره از مصالح بحثهای فراوانی آمده است.
برای مثال، روایتهایی وجود دارد که مصالح مسجدی ویرانشده برای ساخت مدرسهای دیگر بهکار رفته و این نشان میدهد که چرخهای متفاوت از امروز بر مصرف مصالح حاکم بوده است.
جهان سوم، به باور این معمار، حوزهای میانابینی است که در آن اراده خداوند یا خواست غیبی در ساخت بناها نقش مییافته است.
وی در همینباره به نمونههایی اشاره کرد که ساخت نخستین خانهها یا کعبه را نتیجه خواست خداوند میدانستند.
جهان چهارم و پنجم نیز ناظر بر نقش بانیان و کارفرمایان و همچنین ارزشهای نمادین و اجتماعی معماری است.
زرهداران توضیح داد: در بسیاری از متون، اعتبار بنا بیش از آنکه به نام معمار گره بخورد، به بانی آن وابسته بوده است.
همچنین، معماری همواره در پیوند با شأن اجتماعی و منزلت فردی یا جمعی معنا مییافته است.
بازگشت به معنا در معماری معاصر
در بخش پایانی مراسم، زرهداران به وضعیت معماری معاصر ایران اشاره کرد و گفت: یکی از معضلات امروز، دور شدن از معنا و کاهش توجه به لایههای ذهنی و فرهنگی در معماری است.
وی ابراز امیدواری کرد که کتاب ذهنیات معماری در مکتوبات فارسی فتح بابی برای پژوهشهای گستردهتر در این حوزه باشد و دانشجویان و پژوهشگران جوان را به بازاندیشی درباره نسبت ذهن و معماری ترغیب کند.
این معمار گفت: شاید امروز بسیاری از ما نسبت به باورهای ماورایی گذشتگان تردید داشته باشیم، اما این مانع آن نیست که برای فهم تاریخ معماری آنها به این باورها بیاعتنا باشیم.
هدف کتاب نه تجویز تکرار آن نگرشها، بلکه فراهم کردن امکان همدلی و درک دقیقتر گذشته است.