پیگیری قضایی در ماجرای مرگ پسر جوان با مشروب مسموم

کد خبر: 737635 | ۱۴۰۴/۰۶/۳۱ ۲۱:۲۲:۱۱
فروشنده مشروبات الکلی مرگبار به دستور یکی از بازپرسان جنایی تهران تحت تعقیب پلیسی قرار گرفت.
به گزارش سایت جنایی، در یکی از روزهای بهار سال ۱۴۰۰، حادثه‌ای در یکی از محلات تهران بزرگ رخ داد که زندگی سه جوان به نام‌های هوشنگ، بابک و کامران را تحت تاثیر قرار داد.
این سه دوست که سال‌ها با هم رفاقت داشتند، به بهانه‌ای ساده تصمیم به برگزاری مهمانی خصوصی گرفتند اما آنچه قرار بود شبی شاد و خاطره‌انگیز باشد، به کابوسی مرگبار تبدیل شد.
هوشنگ مشروب الکلی تهیه کرد و سه دوست شروع به نوشیدن کردند، غافل از اینکه این مایع، حاوی سم مهلکی است که جان‌شان را تهدید می‌کند.
نیمه‌شب همان روز، حال هر سه نفر به شدت وخیم شد.
علائم مسمومیت ظاهر شده بود؛ تهوع شدید، سرگیجه، تاری دید و دردهای شکمی وحشتناک.
هوشنگ که نسبت به دو دوستش کمی وضعیت بهتری داشت، با اورژانس تماس گرفت و به این ترتیب هر سه نفر به نزدیک‌ترین بیمارستان منتقل شدند.
در بخش اورژانس، پزشکان با سه جوان روبه‌رو شدند که در آستانه مرگ قرار داشتند.
به همین دلیل بلافاصله درمان را آغاز کردند و شست‌وشوی معده، تزریق داروهای ضدسم و مراقبت ویژه شروع شد اما بابک نتوانست دوام بیاورد و در ساعات اولیه بستری، در اثر عوارض شدید مسمومیت جان باخت.
خانواده بابک در روزهای اول، غرق در اندوه، از پیگیری قضایی خودداری کردند.
آنها تصور می‌کردند این حادثه صرفاً یک اشتباه ساده در مصرف بیش از حد الکل است اما با گذشت زمان، شک و تردیدها افزایش یافت.
دو دوست بازمانده هم، پس از بهبود نسبی و ترخیص از بیمارستان، مورد معاینات دقیق پزشکی قرار گرفتند.
آزمایش‌های بالینی و نمونه‌برداری از خون آنها تایید کرد که علت اصلی حال بدشان، مصرف الکل معمولی نبوده، بلکه متانول که مصرف صنعتی دارد و کشنده است در مشروبات مصرفی آنها بوده است.
در ادامه با دستور مستقیم بارپرس اختیاری، نمونه‌هایی از بطری‌های باقی‌مانده مشروب توقیف و به آزمایشگاه پزشکی قانونی ارسال شد.
گزارش کارشناسی پزشکی قانونی، که یکی از کلیدی‌ترین مدارک پرونده به شمار می‌رود، وجود متانول را در مشروبات تایید کرد.
این کشف کارشناسان پزشکی قانونی، پرونده را از یک حادثه به پرونده‌ای جنایی تبدیل کرد.
همچنین خانواده بابک هم که حالا از عمق فاجعه آگاه شده بودند، با مراجعه به دادسرا، شکایتی رسمی علیه هوشنگ ثبت کردند.
آنها در توضیح دلیل شکایت‌شان گفتند: «ما شنیده‌ایم هوشنگ این مشروبات را به افراد دیگری هم داده یا فروخته که آنها هم حال‌شان بد شده است.»
به این ترتیب، بازپرس اختیاری بلافاصله دستور احضار هوشنگ را صادر کرد.
هوشنگ، جوانی بیست و چند ساله با ظاهری معمولی و شغلی ساده، در بازجویی اولیه خود را بیگناه خواند.
او روایت خود را این‌گونه بازگو کرد: «ما سه تا دوست بودیم.
من مشروبات را از فردی به نام سیامک خریدم.
اول یک و نیم لیتر آوردم، اما کم بود.
رفتم سه بطری دیگر خریدم.
همه با هم خوردیم و حال‌مان بد شد.
من از وجود متانول خبر نداشتم.
خودم بودم که قبل از بیهوشی به اورژانس زنگ زدم و خودم هم مسموم شدم.»
در ادامه تحقیقات، ردپای سیامک به‌ عنوان فروشنده اصلی مشروبات به دست آمد و او به اتهام تهیه و نگهداری مشروبات الکلی مرگبار دستگیر شد و از زمان دستگیری همچنان در بازداشت موقت به سر می‌برد.
این ماجرا، که بیش از سه سال از وقوع آن می‌گذرد، همچنان در مراحل رسیدگی قضایی قرار دارد و اکنون خانواده بابک منتظرند تا عدالت برقرار شود.