کاهش فاصله کشتی و فوتبال با هزینه دولتی
پس از درخشش تیمهای ملی کشتی آزاد و فرنگی در رقابتهای جهانی زاگرب باز هم بحث قیاس افتخارآفرینان کشتی و میلیاردرهای فوتبال داغ شد.

باشگاه خبرنگاران جوان؛ حسین رحمانی - در سالهای اخیر، ورزش ایران بیش از هر زمان دیگری زیر سایه فوتبال میلیاردی قرار گرفته است.
بازیکنانی که گاه بدون دستاورد بینالمللی و حتی بدون کیفیت چشمگیر در میدان، قراردادهایی با رقمهای نجومی امضا میکنند و در صدر اخبار مینشینند.
رقمی که گاه سر به صدها میلیارد تومان میزند و افکار عمومی را به این پرسش وا میدارد که آیا ارزش واقعی فوتبال در ایران با این هزینهها همخوانی دارد؟
در نقطه مقابل این صحنه پر زرق و برق، ورزشکارانی از دل سختیها برخاستهاند؛ ورزشکارانی که بدون بهرهمندی از امکانات گسترده و تبلیغات رسانهای، با خون دل و تلاش خستگیناپذیر پرچم ایران را در میدانهای جهانی بالا میبرند.
پیام احمدی، فرنگیکار ۱۸ ساله و خوشتکنیک کشورمان، نماد همین واقعیت است.
جوانی که روزگاری برای گذران زندگی دستفروشی میکرد و نان حلال بر سر سفره میآورد، امروز در نخستین حضورش در رقابتهای جهانی بزرگسالان به مدال نقره دست یافته است.
نمایش مسحورکننده احمدی در مسابقات، نهتنها استعداد کمنظیر او را آشکار کرد بلکه بار دیگر پرسشی بنیادین را زنده کرد: چرا ستارههایی که با کمترین امکانات، بیشترین افتخار را میآفرینند، سهمی از توجه، حمایت مالی و رسانهای متناسب با تلاششان ندارند؟
در حالی که یک فوتبالیست متوسط تنها با حضور در لیگ داخلی، به قراردادهای میلیاردی دست مییابد، قهرمانی مانند احمدی باید با دغدغههای مالی و کمبود امکانات تمرینی دستوپنجه نرم کند.
این تضاد آشکار میان پاداش شهرت در فوتبال و سختیهای کشتیگیران و قهرمانان سایر رشتهها، نمادی از ساختار معیوب حمایت ورزشی در ایران است.
بهجای آنکه منابع محدود کشور به طور عادلانه میان رشتههای مختلف تقسیم شود، تمرکز غیرمنطقی بر فوتبال موجب شده ورزشهای ریشهداری، چون کشتی که بارها نام ایران را در جهان جاودانه کردهاند در سایه بیمهری بمانند.
اشکهای پیام احمدی پس از فینال وزن ۵۵ کیلوگرم، تنها اشکهای یک نوجوان شکستخورده نبود؛ آن اشکها پیام روشنی داشتند: اشکهای یک قهرمان، در سرزمینی که هنوز تفاوت میان ارزش واقعی و قراردادهای ساختگی را درنیافته است.
در مورد اینکه فوتبال یک صنعت است و پولساز و بخش خصوصی به شکل یک فعالیت اقتصادی به آن نگاه میکند شکی نیست که قیاس بین این دو رشته یعنی کشتی و فوتبال قابل قبول نیست، اما اگر نگاه دولتی به این دو رشته متفاوت باشد جای تعجب دارد.
وقتی پرچم ایران به عنوان قهرمان جهان به اهتزاز در میآید وظیفه دولتمردان است که برای رشتهای که با آن پُز میدهیم هزینه هم بکنیم و شاید توقع نداشته باشیم که بخش خصوصی به همان اندازه که در فوتبال هزینه میکند و سود آوری دارد در کشتی هم فضا همین باشد، اما در بخش دولتی هزینه برای کشتی هزینه برای اعتلای نام ایران است.
در زمان برگزاری رقابتهای جهانی، آسیایی یا المپیک بالا رفتن پرچم کشور به همان اندازه افتخار آفرین است که در دیگر صنایع و بخشهای علمی، اقتصادی و فرهنگی و سیاسی کشور وجود دارد و به جای قیاس افتخار آفرینی کشتی با جذابیت مالی فوتبال بهتر است قهرمانان کشتیمان را بی نیاز از امرار معاش کنیم تا با آرامش خیال به فکر اهتزاز پرچم ایران باشند.
اگر قرار است ورزش ایران آیندهای سالم و پرافتخار داشته باشد، باید به جای پرورش ستارههای میلیاردی کاغذی، سرمایهگذاری واقعی بر استعدادهای اصیل و سختکوشی همچون پیام احمدی صورت گیرد.
چرا که تاریخ نشان داده است، قهرمانانی که از دل محرومیت برخاستهاند، ارزشمندترین مدالها را برای میهن به ارمغان آوردهاند و اگر بخش خصوصی تمایلی برای حضور پر رنگ مالی در این رشتههای افتخار آفرین ندارد حداقل اینکه دولت باید نگاهش را تغییر دهد.
یادمان نرفته حوالههای خودرویی که فوتبالیستها برای نمایش ضعیفشان دریافت کردند صدای همه رشتههای منهای فوتبال از جمله کشتی را در آورد و کاش دولت نگاهش را از زرق و برق فوتبال به دیگر رشتهها تغییر دهد تا رشته هایی، چون ووشو، کاراته، تکواندو، وزنه برداری و کشتی هم اگر خوان خصوصی نصیبشان نمیشود به اندازه کافی از سفره دولت ارتزاق کنند که به نمایندگی از مردم کشتی دوست ایران که با هر پیروزی دلشان شاد میشود معتقدم رضایت این هزینهها از ته دل مردم بر میآید.