قدر متیقن بازی خطرناک اروپا
یکی از اهداف کلیدی غرب در فعال سازی مکانیسم ماشه و حرکت به سمت نهایی سازی آن، چیدمان دقیق قطعات پازل «مهار حداکثری ایران» است. این پازل، مدت هاست که توسط واشنگتن و سه کشور اروپایی در حال شکل گیری است و اکنون شاهد ظهور و بروز آن هستیم.

گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم- تروییکای اروپایی بار دیگر در دوراهی عقلانیت و حماقت، گزینه دوم را در تقابل مطلق با نظام و ملت ایران انتخاب کرده و بازی همیشگی خود در زمین کاخ سفید و تلآویو را به اثبات همگان رساندند.
بدون شک مهمترین پیششرط در مهار بازی خطرناک اروپاییان، شناخت و رصد دقیق این بازی و ابعاد پنهان و آشکار آن است.
در این خصوص لازم است بر روی قدر متیقنها و ثوابت راهبردی اقدام اروپاییان در فعالسازی مکانیسم ماشه و حرکت به سوی نهایی ساختن آن تمرکز کنیم.
اصل مطرح شدن بحث «ادامه یا بازگشت تحریمهای ضد ایرانی شورای امنیت»، از یک روند حقوقی شفاف و سالم سرچشمه نمیگیرد.
البته باید بپذیریم که ساختار حقوقی سازمان ملل و شورای امنیت، تابع قوانین آمره، رویههای قضایی و عرف بینالملل نبوده و نیست.
بنابراین، اینکه اقدام اخیر اعضای شورای امنیت فاقد مشروعیت است، بحثی جداگانه است که باید از سوی حقوقدانان برجسته کشورمان واکاوی شود.
اما آنچه در حال حاضر اهمیت مضاعف دارد، تمرکز بر ابعاد راهبردی این موضوع است: ما در آستانه مواجهه مجدد با پیامدها و عواقب قطعنامه 1929 شورای امنیت هستیم.
بیشک، اصلیترین راهکار در این شرایط، خنثیسازی یا به حداقل رساندن تأثیرات این تحریمها، از طریق جلوگیری از اجرایی شدن مکانیسمهای آن است.
یکی از اهداف کلیدی غرب در فعالسازی مکانیسم ماشه و حرکت به سمت نهاییسازی آن، چیدمان دقیق قطعات پازل «مهار حداکثری ایران» است.
این پازل، مدتهاست که توسط واشنگتن و سه کشور اروپایی در حال شکلگیری است و اکنون شاهد ظهور و بروز آن هستیم.
رد پیشنهاد معقول وزارت خارجه ایران مبنی بر «رقیقسازی ذخایر 60 درصدی اورانیوم غنیشده» و «اتکا به مدالیته مورد توافق ایران و آژانس در قاهره»، بهطور منطقی میتوانست مسیر رأیگیری برای بازگشت تحریمهای چندجانبه را مسدود کند؛ اما این اتفاق رخ نداد!
همین موضوع به وضوح نشان میدهد که دغدغه واقعی سه کشور اروپایی از فعالسازی مکانیسم ماشه، هرگز «ممانعت از غنیسازی تسلیحاتی ایران» نبوده و نخواهد بود.
در چنین موقعیتی، هرگونه تغییر یا عقبنشینی از «خطوط قرمز» سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، بهعنوان خطایی استراتژیک و محاسباتی، عواقب جبرانناپذیری برای کشور خواهد داشت.
غرب با قرار دادن ایران در دوگانه «پذیرش مهار مطلق» یا «بازگشت تحریمها»، نقشه راه خود را در این برهه ترسیم کرده است.
درهم شکستن این دوگانه، از طریق طراحی راهکارهای نوآورانه، در کنار حفظ اصول راهبردی و منطقهای کشورمان، یک ضرورت حتمی است.
دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی ما باید در این مسیر، ترکیبی از «هوشمندی» و «قاطعیت» را به نمایش بگذارد.
این دو مولفه، همان چیزی است که امروز بیش از هر زمان دیگری به آن نیاز داریم تا بتوانیم با سربلندی از این چالش عبور کنیم.
در نهایت اینکه تحلیل ابعاد فرامتنی اقدام اروپاییان بدون تمرکز بر رویکرد کلان راهبردی این مجموعه در مهار حداکثری ایران قدرتمند امکانپذیر نخواهد بود.
بدون شک راه برهمزدن این پازل ضد ایرانی، انهدام اجزای آن از طریق ارتقای قدرت سخت و نرم کشور در مواجهه با اسنپبک خواهد بود.
با توجه به انتخاب عامدانهای که اروپاییان صورت دادهاند، انتخاب هر مسیر دیگری جز این برای ما هزینهساز خواهد بود.
انتهای پیام/