خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

شنبه، 29 شهریور 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

هفت‌تایی شدن استقلال؛ شکست فوتبالی یا آبروریزی ملی؟

اعتماد | همه | شنبه، 29 شهریور 1404 - 17:58
هفت‌تایی شدن استقلال مقابل الوصل تیم نهم امارات فقط در فوتبال جنجال به پا نکرده است. مثل همه پدیده‌های دیگر در ایران امروز، این باخت هم سویه‌های سیاسی اجتماعی پیدا کرده است. در حال حاضر دعوا در فضای مجازی و رسانه‌ای، مساله «آبروی ایران» است؛ که برخی معتقدند با این شکست لکه‌دار شده.
ايران،شكست،استقلال،باخت،فوتبال،ملي،تيم،ايراني،آبروي،كشور،مسا ...

هفت‌تایی شدن استقلال مقابل الوصل تیم نهم امارات فقط در فوتبال جنجال به پا نکرده است.
مثل همه پدیده‌های دیگر در ایران امروز، این باخت هم سویه‌های سیاسی اجتماعی پیدا کرده است.
در حال حاضر دعوا در فضای مجازی و رسانه‌ای، مساله «آبروی ایران» است؛ که برخی معتقدند با این شکست لکه‌دار شده.
کد خبر: 737196 | ۱۴۰۴/۰۶/۲۹ ۱۷:۴۵:۴۲
استقلال با اسکواد چندین میلیون دلاری‌اش مقابل تیم متوسط اماراتی با هفت گل شکست خورد تا سنگین‌ترین شکست تاریخ فوتبال ایران چه در عرصه ملی و چه در عرصه باشگاهی رقم بخورد.
جلال رشیدی کوچی نماینده سابق مجلس در توئیتی این باخت را «بازی با آبروی ایران» خواند و در مورد پول‌پاشی‌های هلدینگ خلیج فارس برای جذب بازیکن، وعده افشاگری داد.
به گزارش رویداد 24، جدا از تحلیل‌های فنی، عصبانیت هوادارن، توجیه‌های بازیکنان و هر آنچه در چارچوب مستطیل سبز قابل دسته‌بندی است، یکی از بحث‌های اصلی شکل گرفته در فضای رسانه‌ای کشور، چه مجازی و چه رسمی، مساله «آبروی ایران» است.
برخی مثل نماینده سابق مجلس می‌گویند این شکست یک آبروریزی ملی است و برخی دیگر معتقدند آبروی یک کشور، به نتیجه یک مسابقه فوتبال و چرخش یک توپ گرد وابسته نیست.
یکی از کاربران در فضای مجازی نوشته «موقعی که عرب‌ها در استادیوم زعبیل از یک تا هفت، تعداد گل‌های الوصل را می‌شمردند، به عنوان یک ایرانی احساس حقارت کردم».
کاربر دیگری هم نوشته «احساس حقارت تو باید برای ارزش پول ملی کشورت باشد، نه باخت یک تیم فوتبال» و در ادامه به شکست‌های پرگل تیم‌های مطرح دنیا اشاره کرد.
شکست هفت بر یک برزیل مقابل آلمان، باخت هشت بر دو بارسلونا مقابل بایرن مونیخ و الخ...
فوتبال باشگاهی، ملی و یک سیستم اشتباه
در نگاه اول شکست استقلال مختص به خودش است و هوادارانش.
مخصوصا که این شکست خوشحالی خیل عظیمی از هواداران پرسپولیس را به دنبال داشت که هنوز بعد از گذشت ۷۲ ساعت مشغول جک ساختن با آن هستند.
پس اساسا گزاره «همه از این باخت ناراحت شدند» که در رسانه‌های جریان رسمی منتشر می‌شود نمی‌تواند درست باشد.
در عین حال تعداد قابل توجهی از کارشناسان و هواداران به درستی شکست استقلال را نه یک حادثه که بخشی از پازل سقوط فوتبال ایران نامیدند و نوشتند این دیگر زنگ خطر نیست؛ آژیر فروپاشی است.
بیایید نتایج تیم‌های ایرانی در همین یک ماه گذشته را بررسی کنیم.
تیم ملی مقابل تاجیکستان متوقف می‌شود، از افغانستان گل می‌خورد و به ازبکستان می‌بازد.
سپاهان یک ماه پیش به الدحیل می‌بازد و یک شب قبل از شکست استقلال مقابل تیم ناشناس الحسین اردن زمین‌گیر می‌شود.
سال گذشته چه؟
تیم‌های ایرانی یکی پس از دیگری از آسیا حذف شدند و سهمیه ایران در سطح اول فوتبال باشگاهی آسیا کم شد.
با این حساب آیا هنوز عده‌ای تصور می‌کنند باخت استقلال فقط یک تک بازی بوده و نتیجه اتفاقات؟
بله!
شاید خوردن هفت گل یک اتفاق بوده باشد، ولی این باخت که مهر تاییدی بود بر یک روند طولانی افول، عاقبت سال‌ها اهمال و کم‌کاری و سپردن این ورزش پرطرفدار به دست مدیران نالایق.
پس شاید گزاره باخت استقلال باعث ریخته شدن آبروی «فوتبال» ایران شد چندان بیراه نباشد.
استقلال بارسلونا نیست، ایران هم اسپانیا
در مقابل کسانی که باخت‌های سنگین تیم‌های مطرح را برای طبیعی نشان دادن شکست استقلال ردیف کرده‌اند، عده‌ای استدلال کردند که وضعیت ایران با بسیاری از کشور‌های دیگر قابل مقایسه نیست.
بارسلونا یا رئال مادرید تیم‌هایی نیستند که توسط سیاست‌مداران کشور اسپانیا به صورت مستقیم یا غیر مستقیم اداره شوند.
در ایران، اما شرایط کاملا متفاوت است.
بخش عمده‌ای از مردم با تکرار جمله معروف مرحوم ناصر حجازی در واکنش به هفت‌تایی شدن استقلال می‌گویند «همه‌چیزمان باید به همه چیزمان بیاید».
هواداران متوجه هستند که رئیس فدراسیون فوتبال با حمایت امنیتی‌ها و سیاسی‌ها امروز بر مسند قدرت نشسته است.
آنها می‌دانند مدیریت استقلال امروز دست کسی است که در ستاد انتخاباتی رئیس جمهور مستقر مشغول بوده است.
همانطور که در گذشته دست سیاسیون نزدیک به دولت‌های وقت بود.
پس چطور می‌توان باخت تیم ملی یا استقلال را مجزا از شرایط کلی کشور بررسی کرد؟
این درست که قیمت دلار بسیار مهم‌تر از شکست استقلال است، اما باور عمومی بر این است که همان دست‌فرمانی که ارزش پول ملی را به اینجا کشاند وضعیت فوتبال را هم به این روز انداخته است.
در واقع در ایران به شکل ریاضی از شکست تیم‌های فوتبال ایران می‌توان نتیجه گرفت که اوضاع سیاسی اجتماعی اقتصادی کشور نابسامان است، اما عکس قضیه درست نیست.
یعنی اگر گا‌ها نتیجه قابل قبولی کسب شود به معنای بهبود اوضاع نیست.
صداوسیما، عامل اصلی سوتفاهم
متهم اصلی رسیدن به گزاره «باخت استقلال آبروی ایران را برد» صداوسیما است.
رسانه‌ای که سال‌ها تلاش کرده موفقیت‌های ورزشی را به جای موفقیت‌های نظام جا بزند.
رسانه‌ای که معتقد است اگر در المپیک توکیو تکواندوکار ایرانی تکواندوکار امریکایی را شکست دهد «توی دهن این کشور زده» _هرچند در مقابل باخت تحقیرآمیز بسکتبال ایران مقابل بسکتبال امریکا یا بعدتر شکست تیم ملی ایران در جام جهانی مقابل این تیم نظر خاصی ندارد.
این رسانه سال‌ها مردم را دعوت کرده فارغ از رنگ‌بندی هر باشگاهی را تیم ملی در نظر بگیرند!
سال‌ها وقتی تیم‌های ملی ایرانی برده‌اند سرود حماسی پخش کرده با موضوع «برتری ملیت ایرانی بر سایر ملل».
طبیعتا با این تفکر که می‌گوید برد ورزشکاران و تیم‌های ایرانی نشان دهنده برتری ایرانیان است پس شکست آنها هم می‌شود آبروریزی ملی!
همین حالا صداوسیما و شهرداری تهران که برنامه‌ها و بنر‌های اغراق‌آمیز در مورد موفقیت تیم ملی کشتی تدارک می‌بینند در حال دمیدن در همین آتش هستند.
مهمِ بی‌اهمیت!
بسیار خوب است که بتوانیم بین ورزش و سیاست تمییز قائل شویم.
اگر بتوانیم یک مسابقه ورزشی را در حد یک مسابقه ورزشی ببینیم اتفاقات خیلی بهتری در فضای هواداری رخ خواهد داد، اما واقعیت این است که خط‌کشی به این صورت قابل انجام نیست.
در ایران امروز اوضاع آنقدر پیچیده است و همه چیز به هم مرتبط که امکان مجرد نگاه کردن به یک پدیده در عمل وجود ندارد.
استقلال باخته و این باخت هم یک باخت فوتبالی است و قابل جبران و هم نشان دهنده شکست بسیاری از سیاست‌گذاری‌های کلان حداقل در حوزه ورزش است.
این هفت گل هم بی‌اهمیت است، چون در نهایت ما با یک مسابقه فوتبال طرفیم و هم به اندازه‌ای اهمیت دارد که چند روز تیتر همه رسانه‌ها را به خود مشغول کند، چون برای بسیاری از مردم آن مسابقه فقط یک رقابت فوتبالی نبوده است.