صنعت خودرو، نیازمند نوآوری؛ سایپا در پیچ تحول
یک کارشناس اقتصادی معتقد است نجات سایپا و دیگر گروه های خودروسازی، در گروی ریسکپذیری و سپردن سکان این شرکت ها به کارآفرینان واقعی و نوآور است.

حسین درودیان کارشناس مسائل اقتصادی در گفتگو با خبرنگار مهر در رابطه با اینکه صنعت خودروی کشور در حال حاضر به چه چیزی بیش از همه نیاز دارد و چگونه میتوانیم عملکرد بخش خصوصی را در این حوزه ارزیابی کنیم؟
اظهار کرد: ما نیاز مبرمی به نوآوری و تحول در صنعت خودرو داریم.
به نظر من، یکی از مهمترین کارهایی که باید در این زمینه انجام شود، تعیین معیارهای مشخص برای سنجش عملکرد بخش خصوصی است.
وی افزود: این معیارها باید دقیقاً مشخص کنند که چه نوع تحولی را از خصوصیسازی در صنعت خودرو انتظار داریم.
مثلاً، میتوانیم تیراژ تولید، تنوع محصولات، یا معیارهایی برای سنجش کیفیت محصولات - به ویژه با نظرسنجی از مصرفکنندهها - را در نظر بگیریم.
این کارشناس مسائل اقتصادی عنوان کرد: در واقع، میزان واگذاری، درجه واگذاری و به طور کلی ذینفع بودن بخش خصوصی باید منوط به تحقق این معیارها و ملاکها باشد.
یعنی هر چقدر این استانداردها بهتر پاس شود و عملکرد بخش خصوصی بهتر باشد، ما باید دست و بال آنها را بازتر بکنیم و انتفاعشان را افزایش دهیم.
درودیان در رابطه با اینکه مهمترین فرصتها یا تهدیدهایی که در شرایط فعلی پیش روی واگذاری سهام سایپا وجود دارد، چیست؟
گفت: در مورد سایپا، مهمترین مسئله و مشکلی که وجود دارد، اولاً بحث قیمتهاست.
آیا قیمتهای فروش محصولات، قیمتهای اقتصادی هستند یا خیر؟
یعنی آیا شرکت میتواند با آن قیمتها کسب سود بکند؟
به هر حال، ما میدانیم که ساختار خودروسازی ما یک ساختار بوروکراتیک و پرهزینه است و لذا قیمت محصولاتی که موجب سوددهی میشود، مقداری بالا خواهد بود و نمیتواند قیمتهای پایینی باشد.
وی ادامه داد: اینجاست که ما یک تناقض داریم؛ اگر بخواهیم قیمتها برای مصرفکننده خوب باشد، نیاز به تعدیل و جراحیهایی در ساختار داریم که ممکن است از لحاظ اقتصادی و سیاسی عملی نباشد.
پس یک مسئله مهم، قیمتگذاری محصولات است تا شرکت سودده باشد و سوددهی را محقق کند.
این کارشناس اقتصادی تأکید کرد: مسئله دیگر این است که طرفی که سایپا را در اختیار میگیرد، چقدر واقعاً انگیزههای نوآورانه و تحولبخش دارد؟
آیا انگیزههای کنترل و مدیریت این صاحب جدید بر اساس ملاکهایی که تصریح میشود و عملکردشان بر اساس آن ملاکها سنجیده میشود، شکل گرفته است؟
یا صرفاً یک واگذاری انجام میشود و رصد و پایش دقیق و درستی بعد از آن اتفاق نمیافتد؟
اینها سوالات کلیدی است.
درودیان در پاسخ به این سوال که آیا ما الگوی موفق خصوصیسازی در ایران داشتهایم که بتوانیم از آن در مورد سایپا الگوبرداری کنیم؟
خاطرنشان کرد: الگوی موفق خصوصیسازی حتماً داریم، اما واقعاً میزانش کم است.
ما خیلی نمیتوانیم به آن افتخار کنیم، چرا که در خصوصیسازیهایی که انجام دادهایم، نوعاً بخشهای خصوصیمان را به بخشهای حاکمیتی واگذار کردهایم، نه به بخش خصوصی مستقل واقعی.
شاید بتوان گفت مهمترین نمونهاش همین خودروسازیهایی است که انجام میشود.
شاید بتوان گفت این اولین تجربه خصوصیسازی جدی و موضوعی در صنایع مهم و اصلی ما است.
وی در خصوص واگذاری شتابزده خودروسازیها به شبهدولتیها و پیامدهایی که ممکن است داشته باشد، بیان کرد: از یک جهت، واگذاری به شبهدولتیها میتواند گامی رو به جلو باشد، زیرا آنها بالاخره به سوددهی و عدم سوددهی شرکتشان حساس هستند.
حساسیت آنها نسبت به این موضوع بیشتر از دولت است.
چرا؟
چون در نهایت آنها یک بودجه، یک مصارف و یک ساختار دارند.
مثلاً یک بانک یا صندوق بازنشستگی، به هر حال هزینههایی دارد و زیاندهی برایشان مشکلساز میشود.
لذا طبیعتاً انگیزه آنها برای سودده کردن شرکتشان، قاعدتاً باید بیشتر از دولت باشد.
این کارشناس اقتصادی اضافه کرد: اما در عمل، مشکل دیگری که وجود دارد این است که آنها نیز به دلیل ساختار حاکمیتی که دارند، در نهایت احتمالاً تن به اصلاحات جدی و اساسی در صنعت خودرو نمیدهند.
بعید است که این اتفاق بیفتد.
بنابراین، بهتر است که ما در بخش خودروسازی، کار اصلی اینکه باید انجام دهیم این باشد که بتوانیم یک سری از کارآفرینان واقعاً نوآور و واقعاً خوشنیت را که از این لابیها و مافیاها بیرون هستند، شناسایی کنیم.
این افراد شاید در حال حاضر کوچک باشند یا شناخته شده نباشند، اما میتوانیم آنها را به شکلی پیدا کرده و شناسایی کنیم.
درودیان اذعان کرد: پیشنهاد من این است که با یک دوره آزمایشی، بر اساس سنجش عملکردی و طبق یک سری معیارها، اختیار را به آنها بدهیم.
یعنی باید یک نوع ریسکپذیری را پیشه کنیم و در یک دوره مشخص ببینیم که آنها چه عملکردی از خودشان نشان میدهند.
در غیر این صورت، با ساختارهای موجود، آدمهای موجود و بازیگران فعلی، من فکر نمیکنم که تغییر و تحول جدی در این بخش حاصل شود.
وی در پایان تصریح کرد: خودرو جزو معدود صنایعی در کشور ماست که در مقیاس بزرگ، محصول صنعتی مبتنی بر صنعت ساخت تولید میکند.
یعنی بیشتر صنایع ما، صنایع منبعمحور هستند، بیشتر مبتنی بر منابع طبیعیاند؛ مثل فولاد، پتروشیمی، یا پالایش نفت.
اما صنعت خودرو یک صنعت خاص و متفاوت است و من فکر میکنم نکته اصلی و کلیدی در اصلاح و سازماندهی صنعت خودرو، شناسایی عاملان و آدمهای تحولدهنده است.
این آدمها و عاملان تحولدهنده قطعاً در سیستم وجود دارند، اما الزاماً از طریق ساز و کارهای جاری و متعارف نمیتوانند به بالا بیایند و آنها حتماً باید توسط مقام سیاسی، مشخصاً در وزارت صنعت، شناسایی و حمایت شوند.