اروپا به این دلایل تمایلی به فعالسازی مکانیسم ماشه ندارد
سفیر اسبق ایران در پاریس برای اعتماد نوشت: اروپاییها تمایلی به فعالسازی کامل اسنپبک ندارند، زیرا در حداقلیترین حالت ممکن میدانند واکنش ایران در صورت فعالسازی ماشه شدید خواهد بود.

کد خبر: 736465 | ۱۴۰۴/۰۶/۲۶ ۱۳:۵۵:۰۰
«اجرای تفاهمنامه با آژانس کلید تنشزدایی» عنوان یادداشت ابوالقاسم دلفی برای روزنامه اعتماد است که در آن آمده؛ اروپاییها از مدتها پیش، از دور اول و دوم گفتوگوهایی که در استانبول برگزار شد و سپس در مذاکرات ژنو با حضور وزرای امور خارجه تروییکای اروپایی و آقای عراقچی، همواره پیام داده بودند که در صورت محقق نشدن سه مطالبه مشخص، به «اسنپبک» متوسل خواهند شد.
این سه مطالبه عبارت بود از: آغاز همکاریهای ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی که براساس مصوبه مجلس تعلیق شده بود، دوم تعیین تکلیف ۴۰۰ کیلو اورانیوم غنیشده 60درصدی و سوم ادامه مذاکرات با امریکا؛ اگرچه در آن زمان به صراحت عنوان مذاکره مستقیم با امریکا مطرح نمیشد.
با این حال، هیچ یک از این سه مطالبه تحقق نیافت و این وضعیت تا رسیدن به ضربالاجل سی روزه اروپاییها برای فعالسازی مکانیسم ماشه ادامه یافت.
طبق مقررات، اگر اروپا قصد فعالسازی اسنپبک را داشت، باید تا اول سپتامبر نامهای به شورای امنیت سازمان ملل ارسال میکرد.
این نامه در اول سپتامبر ارسال شد و فرآیند فعالسازی مکانیسم ماشه آغاز شد؛ اما این به معنای اجرای فوری اسنپبک نبود و تنها شروع یک روند محسوب میشد.
در دو هفته نخست از آن روند سی روزه، تغییر عمدهای رخ نداد؛ جز بازدید هیاتی از آژانس بینالمللی انرژی اتمی از نیروگاه بوشهر برای بررسی و تعویض میلههای سوخت این نیروگاه.
همچنین معاون آقای گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی که به تهران آمد و مذاکرات سیاسی با مقامات انجام دادند، بدون اینکه از سایتهای هستهای اصلی آسیبدیده بازدیدی داشته باشد.
پس از آن، آقای گروسی به واشنگتن و اروپا رفت و نتایج مذاکرات معاونش با مقامات ایرانی را به طرفهای امریکایی و اروپایی منتقل کرد.
نتیجه این رفت و آمدها، آغاز مذاکرات فنی میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی بود که در سه دور در وین برگزار شد و درنهایت منجر به تهیه متنی شد که هفته گذشته در قاهره میان دو طرف امضا گردید.
آقای عراقچی درباره این متن توضیح دادند که تمام اقدامات در چارچوب مصوبه مجلس و هماهنگ با شورای عالی امنیت ملی انجام شده است.
بیانیه شورای عالی امنیت ملی نیز نشان داد که شورا با محتوای تفاهمنامه تهران و نهاد پادمانی همسو بوده است.
اینکه آقای عراقچی اشاره داشتند که اگر اتفاق یا رویکرد خصمانهای از سوی اروپا اتخاذ شود این تفاهمنامه ملغی خواهد شد اشاره دقیقی به اسنپبک نداشته، بلکه این تصور رسانهها بود که میگفتند ایشان گفته اگر ماشه فعال شود این توافق نادیده گرفته خواهد شد.
موضوع اما این است که تا به امروز نیز هیچ تحول جدی در روابط ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی رخ نداده است؛ بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی هنوز به ایران نیامدند و گزارش مربوط به سایتهایی که در جنگ دوازده روزه مورد حمله قرار گرفتهاند، هنوز تهیه و تحویل نشده است.
منشا تشدید فشارهای اخیر اروپاییها علیه این توافق این است که مهلت ددلاین آنها رو به پایان است و اگر تا آخر سپتامبر تکلیف قطعنامه 2231 را در شورای امنیت روشن نکنند فرصتی که داشتند از بین خواهد رفت.
رسانههایشان و دیپلماتهای آنها نیز به این مساله اشاره دارند.
در مقطعی وزیر خارجه فرانسه در پاسخ به آقای عراقچی درباره آزادی زندانیان فرانسوی مدعی شد که تهران به دنبال اتلاف وقت است و این نگرانی در میان آنها وجود دارد که این قطعنامه 2231 در موعد خود منقضی شود و آنها ابزار دیگری دراختیار نداشته باشند.
وضعیت کنونی به شکلی است که تفاهمنامه که شیوهنامه آینده همکاری ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی که به امضای ایران و نهاد پادمانی نیز رسیده است اگر اجرایی شود حداقل این است که اروپاییها باید به سمت تمدید قطعنامه 2231 تا شش ماه آینده بروند تا در این فرصت شش ماه مسیر دیپلماسی همچنان گشوده بماند.
حالا به این دلیل که تاکنون اتفاق ویژهای در این زمینه رخ نداده فضا را متشنج میکنند.
بر اساس تعهدات ایران و آژانس در قاهره لازم است بازرسان بازدیدهایی هم از سایتهای آسیبندیده مانند نیروگاه تهران انجام دهند و همزمان ایران نیز از سایتهایی که در جنگ دوازده روزه آسیب دیدهاند گزارشی تهیه و دراختیار نهاد پادمانی قرار دهد.
به نظر میرسد تا زمانی که این اقدامات انجام نشود، فشارهای اروپایی ادامه خواهد داشت.
با این حال، تحلیل نهایی آن است که به نظر میرسد با گزارههایی که در ادامه میآید اروپاییها تمایلی به فعالسازی کامل اسنپبک ندارند، زیرا در حداقلیترین حالت ممکن میدانند واکنش ایران در صورت فعالسازی ماشه شدید خواهد بود.
طیف این واکنشها در وهله اول بههم زدن تفاهمنامه ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی خواهد بود و عدم اجازه ورود به بازرسان این نهاد است.
دوم اینکه این مساله را در ذهن دارند که ممکن است ایران از پیمان عدم اشاعه هستهای (انپیتی) خارج شود و این وضعیت، به مراتب بدتر از قطع همکاری ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای آنها خواهد بود.
از طرفی اروپا نمیخواهد از پرونده هستهای ایران کنار گذاشته شود و درصدد است که در این پرونده همچنان بماند، چراکه در صورت به نتیجه رسیدن این پرونده بازار ایران برای اروپا جذاب است؛ چه در عرصه انرژی، چه در بخشهای مالی، صنعتی و تجاری.
لذا به دنبال حذف خودشان از این تجارت نیستند.
از سویی دیگر برجام همچنان نقطه اتصال ایران و اروپا است.
فازغ از اینکه برجام خوب بوده است یا بد اما هماکنون نیز که به نظر میرسد تمامی طرفها به دنبال احیای پیکر نیمهجان آن هستند حق غنیسازی 3.67درصدی را برای ایران قائل شده است.
لذا اگر ایران و اروپاییها به تفاهم برسند و قطعنامه 2231 در تاریخ ۲۶ مهر ماه سال جاری منقضی شود، محدودیت غنیسازی پس گرفته خواهد شد، علاوه برای ایران آزادسازی تجارت نظامی انجام و هم برنامههای موشکی به قوت خود باقی خواهند ماند.
نظامی و موشکی که در ددلاینهای قبلی در 2024 گرفته شده بود و بر اساس قطعنامه در صادرات آن آزاد هستیم.
اما درمورد اقدام اخیر کره جنوبی در شورای امنیت باید گفت که بر اساس قطعنامههای مربوط، کرهجنوبی به عنوان رییس دورهای شورای امنیت موظف است دستورکار شورا را آماده کند و یکی از موارد آن بررسی پایان قطعنامه 2231 در اکتبر است.
اینکه پایان مییابد یا خیر بحث دیگری است با این حال، گنجاندن این موضوع در دستور کار شورا وظیفه رییس دورهای شورای امنیت است و به معنای آمادهسازی تهران برای پایان قطعنامه 2231 نیست و برداشتهای خوشبینانه در این زمینه نادرست است که گفته میشود وقت را بگذرانیم تا کرهایها کار را در این زمینه تمام کنند.
توجه داشته باشیم که اگر ایران به تفاهمنامه قاهره پایبند باشد، اروپاییها به دلیل منافع خود، تمایلی به پیشبرد اسنپبک نخواهند داشت و ترجیح میدهند زمان بیشتری برای ادامه مذاکرات فراهم شود، چراکه اگر این تفاهمنامه عملی نشود اتفاقات خوبی نخواهد افتاد و امیدواریم که حداقل بر اساس بیانیهای که شورای عالی امنیت اخیرا به حمایت از این تفاهمنامه منتشر کردند این تفاهمنامه اجرایی شود.
در صورت اجرای آن، بخش عمدهای از مطالبات اروپا محقق میشود.
وقتی بخش مهمی از مطالبات اروپاییها تامین شود، آنها علیالاصول به سمت فعال کردن اسنپبک نخواهند رفت و فرصت مذاکره فراهم میشود.
شرط همکاری، آغاز عملیاتی اقدامات توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی و ارایه گزارشهای ایران پیش از پایان سپتامبر است.
این دو اقدام، بخش عمده مطالبات اروپا را پوشش میدهد و در این صورت احتمالا بعید است به سمت اسنپبک بروند.
اما قسمت سوم مطالبات که مربوط به مذاکره با امریکا است، باقی میماند که زمانبر خواهد بود و احتمالا در آن شش ماه تمدیدی تعیین تکلیف خواهد شد.
و این مذاکرات با واشنگتن است که به زمان بیشتری نیاز دارد.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز تکلیف خود را روشن کرده است و اروپاییها در مقطع کنونی این نگرانی را دارند که تهران تمایلی به اجرای توافق ایران و آژانس بینالمللی ندارد و به دنبال وقتکشی تا اول اکتبر یعنی پایان قطعنامه 2231 هستند.
اما در صورت انجام تعهدات درج شده در توافق ایران و آژانس تا پایان سپتامبر، پیشبینی میشود اروپا به جای فعال کردن اسنپبک، فرصت دیپلماسی خواهد داد.
از طرفی آقای گروسی در قاهره مدعی شد که از ایران شنیده است تمایلی به خروج از انپیتی وجود ندارد و به نظر میرسد این برداشت ایشان از رویکرد ایران است.
هرچند که چنین موضوعی در متن آن صراحتا قید نشده است.
لذا وقتی قصد خروج از انپیتی نداریم و همزمان حاضر به تفاهمی با نهاد پادمانی شدیم اروپاییها به احتمال زیاد به سمت عدم فعالسازی ماشه و بازگشت روابط به شرایط عادی هستند.
اما درباره نتایج تفاهم ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی باید گفت ایران با امضای تفاهمنامه قاهره، تصمیم گرفته که با آژانس بینالمللی انرژی اتمی همکاری کند و شورای عالی امنیت ملی نیز این تفاهم را تأیید کرده است، بنابراین هماهنگی با نهادهای بالادستی نظام وجود دارد و امیدواری به اجرای تفاهمنامه بیشتر است.
با این حال، وضعیت داخلی چندان امیدوارکننده نیست، چراکه در ایام تعطیلات مجلس، برخی نمایندگان به وزارت امور خارجه فشار وارد میکنند و شخص وزیر را احضار کنند تا متن تفاهمنامه با نهاد پادمانی را برای آنها افشا کند، نشان میدهد که جناحهای مخالف مصالحه و مذاکره، تلاش دارند روند توافق ایجاد شده میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی را مختل کنند و همزمان افکار عمومی را علیه تصمیمگیریهای کلان کشور بشورانند.
لذا فضای داخلی متناسب با فضایی که به سمت حل و فصل اختلافات با جهان میرود نیست و حتی در تضاد هستند.
تشنج جوی فضای داخلی تا حدی است که شورای امنیت نسبت به مواضع ائمه جمعه نگران است، زیرا ممکن است در نمازهای جمعه این هفته، مواضع تحریکآمیز علیه آن مطرح کنند.
به همین دلیل، فضای داخلی کشور همسو با روند دیپلماسی که به سمت حل و فصل برخی مسائل حرکت میکند، نیست.
این دو فضا در تضاد با یکدیگر قرار دارند و بخش قابلتوجهی از افراد شکستخورده در انتخابات ریاستجمهوری سال قبل از این موقعیت بهره گرفته و تلاش میکنند در روند موجود اختلال ایجاد کنند.
برخی از این اقدامات با سوءاستفاده از شرایط منطقهای، مانند حمله اسراییل به قطر نیز تشدید شده است.
ازسوی دیگر، وزارت خارجه و سازمان انرژی اتمی موظفند گزارش وضعیت سایتهای هدف قرار گرفته در جنگ دوازده روزه را طی روزهای آتی به آژانس ارایه کنند.
اگر این روند کنترل نشود، تضادهای داخلی و خارجی میتواند مسیر اجرای توافق را لغزنده کند.
در این شرایط، اقدامات هماهنگ در بالادستی نظام برای جلوگیری از پیچیدگیهای احتمالی ضروری است.