خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

یکشنبه، 23 شهریور 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

اجلاس دوحه پاتکی به طرح اسرائیل بزرگ؟

مشرق | بین‌الملل | یکشنبه، 23 شهریور 1404 - 20:58
حضور ایران در اجلاس اضطراری دوحه فرصت طرح ابتکار برای مواجهه با تهدید منطقه‌ای اسرائیل را فراهم کرده است
كشورهاي،اسرائيل،ايران،رژيم،آمريكا،تجاوز،دوحه،عربي،تهديد،حاشي ...

به گزارش مشرق، تجاوز صهیونیست‌ها به قلب قطر، جهان عرب را در شوک فروبرد.
اسرائیلی‌ها نه تنها از این اتفاق ابراز تأسف نکردند که با بهانه حضور هریک از چهره‌های مقاومت، دیگر کشورهای مسلمان را هم به تجاوزی مشابه تهدید کردند.
در این موقعیت شوک‌زده تحلیل چندین ساله ایران در تهدید خواندن بالقوه اسرائیل حالا بالفعل شده است.
رژیم صهیونیستی در حال تبدیل شدن به یک تهدید بالفعل برای کشورهای منطقه است.
اولین واکنش جهان عرب بعد از این اتفاق، برگزاری اجلاس اضطراری در پایتخت قطر بود.
شهری که هدف حمله موشک‌های رژیم صهیونی از آسمان دریای سرخ قرار گرفت، روز یکشنبه و دوشنبه میزبان سران کشورهای اسلامی و جهان عرب خواهد بود.
البته اگر این نشست نیز قرار باشد به سبک و سیاق نشست‌های شورای امنیت به جلسه‌ای برای ابراز نگرانی، محکومیت زبانی و میزی برای بیان «هرچه دل تنگ کشورهای عربی می‌خواهد» تبدیل شود، خروجی متفاوت‌تر از اجلاس‌های شورای امنیت نخواهد داشت و به تبع آن، بازدارندگی نیز برای عدم تکرار تجاوزات مشابه به همراه نخواهد داشت.
ایران می‌تواند از فرصت حضور در اجلاس دوحه برای ارائه ابتکاری که هم بتواند کشورهای مسلمان را نسبت به این تهدید بیدار کند و هم پروژه آمریکا را برای در انزوا قرار دادن ایران و محور مقاومت خنثی کند، استفاده کند.
نظم جدیدی در کار است؟
بر مبنای آنچه وال استریت ژورنال می‌گوید، تجاوز صهیونیست‌ها به دوحه با شلیک موشک و با عبور از آسمان عربستان سعودی به هدف اصابت کرده است.
بعد از این تجاوز، تئوری‌های مختلفی از تغییر نظم منطقه‌ای و جایگاه آمریکا در کشورهای جهان عرب مطرح شد.
رسانه‌های آمریکایی صراحتاً به این موضوع اشاره کردند که تجاوز صهیونیست‌ها و عدم واکنش آمریکا باعث تضعیف اعتماد کشورهای عربی به آمریکا خواهد شد.
در منطقه نیز تحلیل‌ها بر این محور استوار بود که تعامل کشورهای عربی با آمریکا و اسرائیل تحت تأثیر این تجاوز، تغییراتی ماهوی پیدا خواهد کرد.
بلافاصله بعد از حمله دوحه، بن زاید رئیس امارات، به قطر، بحرین و عربستان سفر کرد.
سفرهای منطقه‌ای آن هم در آستانه برگزاری اجلاس اضطراری در دوحه گمانه‌زنی در مورد تجدیدنظری جدی در روابط کشورهای عربی در مواجهه با بحران اسرائیل را تقویت کرد.
اما واقعیت آن است که حمله رژیم به دوحه اگرچه شوک بزرگی برای کشورهای عربی و حاشیه خلیج فارس به همراه داشت اما بعید است این اتفاق منجر به چرخش ۱۸۰ درجه‌ای در رفتار این کشورها با اسرائیل و آمریکا بشود.
کشورهای عربی، مخصوصاً کشورهای حاشیه خلیج فارس، توانمندی نظامی خودساخته‌ای برای مواجهه با تهدیدات احتمالی رژیم را ندارند.
امنیت در این مناطق عموماً با صرف هزینه مالی و اتکا به قدرت‌ نظامی آمریکا تأمین شده است.
اگر این کشورها بخواهند در مقابل تهدیدات نظامی اسرائیل، واکنش نظامی نشان دهند، به سد تهدید آمریکایی‌ها برخورد خواهند کرد و مجبور به واکنشی خنثی خواهند شد.
اجلاس دوحه مبدأ تغییر نظم منطقه‌ای؟
بعد از کشته شدن یک مقام امنیت داخلی قطری در تجاوز اسرائیل به دوحه و آسیب به مناطق مسکونی در پایتخت قطر، اقدام کشورهای عربی با اتکا به ابراز نگرانی و سکوت، زمینه را برای تکرار حملات مشابه فراهم خواهد کرد.
حضور ایران در این اجلاس که یکی از اصلی‌ترین کشورهای حامی محور مقاومت است و در جنگی ۱۲ روزه مقابل تجاوز رژیم صهیونی ایستاده، فرصتی است که می‌تواند انتفاعی دوجانبه برای کشورهای حاضر در اجلاس و طبعاً ایران به همراه داشته باشد.
اگر ایران ابتکاری را در این اجلاس مطرح کند که زمینه همگرایی کشورهای مسلمان علیه تهدید جهانی اسرائیل را فراهم کند و آن‌ها را نه صرفاً به حمایت از محور مقاومت بلکه به مواجهه‌ای بازدارنده علیه این تهدید سوق دهد، اجلاس دوحه می‌تواند مبدأ تغییر نظم منطقه‌ای علیه اسرائیل باشد.
عادی‌سازی بی‌عادی‌سازی
منزوی کردن ایران با اعمال فشارهای گسترده و القای این موضوع که ایران تهدیدی برای امنیت منطقه است، نقشه‌ای بود که صهیونیست‌ها بعد از آغاز طوفان الاقصی با شیب تندی آن را دنبال کردند.
برخی کشورهای منطقه که نگاهی تهدیدمحور به ایران داشتند بی‌سروصدا با این طرح همراه شدند.
زمینه‌سازی برای پیوستن به توافق‌نامه‌های ابراهیم نیز تلاشی برای نزدیک شدن برخی کشورهای عربی با هدف مهار تهدید ایران بود.
تجاوز اسرائیل به قلب قطر، کشوری که رویکردی صلح‌طلبانه دارد، معادلات برنامه‌ریزی‌شده سران کشورهای عربی را به‌هم ریخت.
اسرائیل نه فقط ایران و محور مقاومت بلکه تقریباً تمام کشورهای مسلمان و جهان عرب را تهدیدی محوری برای خود می‌داند و اگر بهانه‌ای پیدا کند از تجاوز به آسمان آن‌ها دریغ نخواهد کرد.
این اقدام پروژه به انزوا کشاندن ایران در منطقه را با گل به خودی صهیونیست‌ها به شکست کشاند.
تجاوز به آسمان دوحه، «سرطانی بودن این غده» را در منطقه به نمایش گذاشت و نشان داد واکنش‌های اعلامی و اعمالی ایران در مواجهه با رژیم، با شناخت دقیق از ماهیت وجودی آن تنظیم شده و برد بیشتری برای تأمین امنیتش به همراه دارد.
براین اساس پیشنهادهای مطرح شده توسط ایران با پذیرش بیشتری همراه خواهد شد.
ایران می‌تواند با یادآوری اشتباه راهبردی کشورهای حاشیه خلیج فارس در مورد تشخیص تهدیدهای جهانی، زمینه را برای نزدیک‌تر شدن روابط با این کشورها و تجدیدنظر در تقویت و عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی فراهم کند.
پاسخی برای طرح اسرائیل بزرگ پیدا کنید
نتانیاهو نشان داد آنچه به عنوان طرح اسرائیل بزرگ مطرح می‌کند، لاف‌زنی سیاسی نیست.
تجاوز به آسمان قطر و متحد آمریکا که در خاکش پایگاه نظامی دارد، نشان داد بی‌بی با باورهای نژادپرستانه به مثابه هیتلر نازی می‌تواند به تنهایی منطقه را به آشوب بکشد.
تجاوز به ۸ کشور در بازه زمانی کوتاه‌مدت نشان داد رژیم صهیونیستی برای اجرای آن نیز هراسی ندارد.
آنچه ایران می‌بایست در اجلاس دوحه بر آن تأکید کند این است که طبیعتاً در این موقعیت، افتادن در تله آمریکا و پیوستن به پیمان‌نامه‌های ابراهیم، تنها مشروعیت بیشتری به رژیم برای ادامه تجاوزاتش در منطقه خواهد داد و تنها گزینه پیش رو، جدی گرفتن خطر طرح اسرائیل بزرگ و شکل‌گیری اتحادی با کشورهای مسلمان برای ایستادن مقابل این طرح است.
ایران می‌بایست این گزاره را یادآوری کند که سکوت در مقابل این تجاوزات، آسمان کشورهای حاشیه خلیج فارس را به اتوبان جنگنده‌های آمریکایی در اختیار رژیم تبدیل خواهد کرد که هر زمان که تشخیص دهد و با بهانه حضور یکی از چهره‌های محور مقاومت آن را مورد تعرض قرار خواهد داد.
تنها راه برای مقابله با این طرح‌ریزی صهیونی، شکل‌گیری اتحاد بزرگ کشورهای مسلمان در مقابل خطر این رژیم آپارتاید است.
طبیعتاً در این موقعیت هرگونه به رسمیت شناختن و عادی‌سازی روابط با اسرائیل به حاشیه خواهد رفت.
بدانید اسرائیل برایتان تهدید است
حتی اگر این موضوع را در نظر بگیریم که این کشورها به خاطر ظلمی که بر مردم غزه وارد می‌شود، به دنبال تغییر سیاست‌هایشان در مورد اسرائیل نباشند، اما به خاطر موجودیت خودشان و تهدیدی که متوجه امنیتشان است طبیعتاً مجبور به فاصله‌گذاری با رژیم صهیونیستی خواهند شد.
ایجاد این باور برای جهان عرب که اسرائیل تهدیدی وجودی برای آنهاست، کفایت می‌کند تا با تشدید نگرانی آن‌ها نسبت به رفتارهای تجاوزکارانه اسرائیل، تغییری در جنس مواجهه‌شان با رژیم ایجاد شود یا حداقل این گزاره را بپذیرند که اسرائیل را نمی‌توان به عنوان متحدی که به مناسبات دیپلماتیک و حق تمامیت ارضی کشورها احترام می‌گذارد، به رسمیت شناخت.
علاوه برآن باید تأکید کرد که آمریکا نیز نمی‌تواند منافع کشورهای حاشیه خلیج فارس را تأمین کند.
حتی اگر پایگاه‌های این کشور در خاک آن‌ها باشد تجاوز به حریم هوایی‌شان با سکوت از جانب آمریکا همراه خواهد شد و نهایتاً نیز آمریکایی‌ها با برگزاری یک ضیافت شام و اعلام آنکه همچنان به حمایت از قطر ادامه خواهند داد، اکتفا می‌کنند.
برجسته کردن این حمایت ضعیف آمریکا فرصتی در اختیار ایران قرار می‌دهد تا به کشورهای حاشیه خلیج فارس بگوید که گذاشتن همه تخم‌مرغ‌هایشان در سبد حمایت آمریکا و سرمایه‌گذاری‌ها و هدیه‌های میلیارد دلاری، نمی‌تواند برای آن‌ها امنیت به همراه بیاورد و متحد قابل اعتمادی برایشان بسازد؛ چراکه آمریکا هر زمان که تشخیص دهد منافع این کشورها را زیر پا خواهد گذاشت.
از اهرم فشارهای اقتصادیتان استفاده کنید
کشورهای حاشیه خلیج فارس اگرچه توان نظامی قابل توجهی برای پاسخ کوبنده در اختیار ندارند، اما اهرم فشارهای قدرتمند اقتصادی ازجمله سوخت در اختیار دارند که می‌تواند برای اعمال فشار به آمریکا برای مهار رژیم استفاده شود.
هم‌زمان با حمله اسرائیل به دوحه، قیمت جهانی سوخت افزایش پیدا کرد.
این افزایش قیمت می‌تواند زنگ خطری جهانی را به صدا دربیاورد.
کشورهای حاشیه خلیج فارس می‌توانند این تهدید را روی میز بگذارند که اگر اسرائیل رفتار خود را در منطقه کنترل نکند و به تجاوزاتش ادامه دهد، این کشورها نیز از اهرم فشار قدرتمند خود یعنی سوخت استفاده خواهند کرد و این بحران تنها منحصر به خاورمیانه و حاشیه خلیج فارس نخواهد بود.
اقدام دیگری که کشورهای عربی می‌توانند برای مهار رژیم انجام دهند، به انزوا کشاندن رژیم صهیونیستی است.
گام اول قطع صادرات کالا به سرزمین‌های اشغالی از جانب کشورهای عضو است.
برای مثال از اکتبر ۲۰۲۳ تا فوریه ۲۰۲۵، پنج کشور عربی ازجمله مصر، اردن، مغرب و بحرین، بیش از ۶.۱ میلیارد دلار تجارت با اسرائیل داشتند.
قطع این تعاملات تجاری آن‌ها را با بحران‌های جدی مواجه خواهد کرد و هزینه تجاوز مجدد را برای آن‌ها بالا خواهد برد.