از کویته تا حافظیه؛ احمد شهریار و قصه پرشور پیوند شعر فارسی با دلهای اردو - تسنیم
شاعری به برنامه «زمانه» آمد که پلی میان دو فرهنگ، که با دل و زبان، شعر فارسی را زیسته است. روایت او، تنها حکایت واژه ها نبود، بلکه سفری بود از جان تا جانان، از حافظ تا امروز.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، ویژهبرنامه فرهنگی «زمانه» شبکه دو سیما میزبان چهرهای بود که دل در گرو شعر دارد و زبانش، پلی است میان دو ملت.
احمد شهریار، شاعر و مترجم پاکستانی اهل کویته، میهمان این شب بود؛ مردی که بیش از سه دهه، در گستره زبانهای فارسی و اردو قلم زده و همواره خود را حامل پیام دوستی و پیوند فرهنگی ایران و پاکستان دانسته است.
شهریار، با نگاهی گرم و زبانی آشنا، از نخستین جرقههای عاشقیاش با شعر گفت.
از شبی ساده اما سرنوشتساز در کودکی، زمانی که نخستین بیت فارسی را در شهر کویته بر زبان آورد؛ تجربهای که شعلهی علاقه به زبان فارسی را در جان او روشن کرد.
او با حافظ آغاز کرد، با سعدی انس گرفت و با بیدل دهلوی و سهراب سپهری پرواز کرد؛ تا جایی که امروز، شعر فارسی را نه از ترجمه، که از جان میفهمد.
شهریار گفت که بارها دیوان حافظ را با ترجمه اردو خوانده، اما آنچه امروز در جانش طنین انداخته، صدای بیواسطه واژههای فارسی است.
او هرچند خود شعر سپید نمیسراید، اما خواندن آثار شاعرانی چون سهراب و مولانا را برای پالایش ذهن و زبان شاعر، ضروری میداند.
در لحظهای از برنامه، شهریار با خواندن ابیاتی در ستایش وحدت، به کلمات، رنگ معنا بخشید:
«برادر جان!
بیا تا در کنار هم قوی باشیم
یکی هستیم، الهی تا ته دنیا یکی باشیم»
و در ادامه، با نگاهی به قصههای کهن و عبرتآموز، افزود:
«جهان ما را فقط هابیل یا قابیل میخواهد
ولی ما مثل عباس و حسین ابن علی باشیم»
این شعرها، پیام روشن همدلی و برادری میان ملتهای منطقه را در خود داشت و مورد استقبال مجری و مخاطبان قرار گرفت.
از حافظیه تا حرم؛ ایران را زیستهام
شهریار، تنها فارسیدان نیست، بلکه فارسیزیست است.
او از شانزده سال اقامت در ایران گفت؛ سالهایی که نه تنها در آن به تحصیل و پژوهش پرداخت، بلکه کوچهپسکوچههای فرهنگ و ایمان را نفس کشید.
از مشهد تا شیراز، از قم تا تبریز، هر گام او در این سرزمین، روایتگر پیوندی عمیقتر شد.
تخلص «شهریار» را نیز از دل همین سفرها برگزید؛ تخلصی که نه تنها ادای دینی به محمدحسین شهریار است، بلکه نمادی از پیوند میان دو ملت است.
چشمانداز پاکستان به ایران؛ سه نگاه، یک حقیقت
در نگاهی جامع، شهریار سه زاویه دید رایج مردم پاکستان نسبت به ایران را چنین توصیف کرد:
نگاه انقلابی و مقاومتی که ایران را سمبل ایستادگی در برابر استکبار میبیند.
نگاه مذهبی که آن را تنها کشور شیعی جهان میداند.
و نگاه فرهنگی و ادبی که ایران را سرزمین حافظ، سعدی و خیام میخواند؛ ورای سیاستها و مرزها.
او با انتقاد از کلیشهها و ناآگاهیهای متقابل، خواستار تلاشی بیشتر برای شناخت متقابل ملتها شد؛ شناختی عمیق، انسانی و ریشهدار.
زبان، پلی از گذشته تا آینده
این شاعر پاکستانی، زبان را عامل اصلی نزدیکی دلها دانست.
او یادآور شد که ریشههای عمیق زبان اردو در فارسی، خود گواهی است بر پیوند ناگسستنی فرهنگی میان دو ملت.
اما در عین حال، از کمتوجهی به این میراث ارزشمند ابراز تأسف کرد و خواهان احیای ارتباطات فرهنگی در سطحی گستردهتر شد.
شهریار، در این مسیر، از تجربههای خود در حوزه ترجمه گفت: از داستانهای محمدرضا سرشار که در مدارس پاکستان خوانده میشود تا ترجمهی آثار مصطفی مستور و محمدرضا شرفی خبوشان.
او تأکید کرد که ادبیات فارسی، زبانی قدرتمند برای معرفی فرهنگ ایرانی به اردوزبانان است؛ زبانی که نیازمند بهرهگیری خلاقانهتر است.
شعر، رسانه بیمرز دلها
او همچنین به نقش مؤثر فضای مجازی در ترویج فرهنگ اشاره کرد: «امروز با یک کلیپ کوتاه میتوان برج میلاد را به میلیونها نفر در هند و پاکستان معرفی کرد.
باید از این امکان برای شناساندن چهره واقعی ایران بهره برد.»
در پایان، شهریار ادبیات را «زبان مشترک دلها» خواند؛ زبانی که مرزهای جغرافیایی را در مینوردد و ملتها را در بستری از معنا، تاریخ و محبت به هم پیوند میدهد.
او سخنش را با این توصیه به پایان رساند: «باید همه ظرفیتها را بهکار گرفت، از نشستهای فرهنگی تا رسانههای اجتماعی، تا ایران را آنگونه که هست، به مردم پاکستان شناساند.
این سرمایه مشترک فرهنگی، میراثی است که اگر حفظ شود، میتواند نسلهای آینده را نیز در مسیر دوستی و برادری هدایت کند.»
انتهای پیام/