خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

شنبه، 22 شهریور 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

هاآرتص: ترکیه می‌تواند هدف بعدی اسرائیل باشد؛ عواقب آن فاجعه‌بار است

مشرق | بین‌الملل | شنبه، 22 شهریور 1404 - 20:52
نشریه عبری با گمانه‌زنی درباره این که ترکیه ممکن است پس از قطر هدف حمله تجاوزکارانه بعدی رژیم صهیونیستی قرار بگیرد چنین رویدادی را در بردارنده پیامدهای فاجعه‌باری می‌داند.
تركيه،اسرائيل،حماس،جنگ،صهيونيستي،سوريه،رژيم،نظامي،آنكارا،ادا ...

به گزارش مشرق، نشریه صهیونیستی «هاآرتص» تحلیل کرد چنانچه رژیم صهیونیستی برای اقدام تجاوزکارانه بعدی خود به سراغ ترکیه برود و در ادامه روند تنش‌های فزاینده بین ترکیه و رژیم صهیونیستی جنگی تمام‌عیار در بگیرد، نتیجه آن نه فقط اضافه شدن یک جنگ دیگر به جنگ‌های غرب آسیا بلکه یک زلزله استراتژیک خواهد بود که تعادل قدرت جهانی را تغییر می‌دهد.
هاآرتص با اشاره به ادعای چند روز پیش سرویس امنیتی شین بت رژیم صهیونیستی مبنی بر اینکه توطئه یک هسته از اعضای حماس مستقر در ترکیه برای ترور ایتامار بن گویر، وزیر امنیت داخلی رژیم را خنثی کرده است و تکذیبیه آنکارا در خصوص دست داشتن خود در این طرح نوشت: «اما این افشاگری، یک سوال جنجالی را مطرح کرد: آیا ترکیه می‌توانسته به حماس برای ترور یک وزیر اسرائیلی کمک کرده باشد؟
اگر این توطئه موفقیت‌آمیز بود، اسرائیل می‌توانست آن را به عنوان یک اقدام جنگی تعبیر کند.
تا همین اواخر، چشم‌انداز درگیری مسلحانه بین ترکیه و اسرائیل – که هر ۲ از شرکای استراتژیک ایالات متحده و هم اروپا هستند - غیرقابل تصور به نظر می‌رسید.»
این روزنامه عبری زبان معتقد است که بذر تقابل بین ترکیه و رژیم صهیونیستی در سالهای اخیر در یک روند فزاینده کاشته شده و به سطح اقداماتی رسیده‌اند که می‌توان آنها را اقدام جنگی در نظر گرفت.
در ادامه مطلب هاآرتص آمده است:
«بذرهای رویارویی سال‌هاست که در حال رشد است.
حمایت آشکار آنکارا از حماس و تقویت مواضع نظامی آن در سوریه را می‌توان به خوبی شاهد بود.
رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، رک و صریح بوده است.
از زمان حملات به غزه، لفاظی‌هایش علیه اسرائیل را افزایش داده و آن را به نسل‌کشی متهم کرده است.
دولت او همچنین تلاش کرده است تا مجازات اقتصادی علیه اسرائیل اعمال کند.
هاکان فیدان، وزیر امور خارجه ترکیه در این راستا محدودیت‌هایی را بر حریم هوایی و دسترسی دریایی ترافیک کشتی‌های عازم به مقصد سرزمین‌های اشغالی اعلام کرد.
این تدابیر ممکن است توخالی به نظر برسند، اما در قوانین بین‌المللی محاصره‌ها یک اقدام جنگی محسوب می‌شوند.
البته خصومت بین اسرائیل و ترکیه متقابل است.
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، در پاسخی تند، برای اولین بار علنا نسل‌کشی ارامنه توسط عثمانی‌ها در طول جنگ جهانی اول را به رسمیت شناخت.
این تشدید لفاظی‌ها چیزی بیش از یک نمایش است.»
تحلیلگر این نشریه صهیونیستی ارزیابی می‌کند خصومت ترکیه نسبت به رژیم صهیونیستی تبدیل به یک سیاست بی چون و چرای دولت آنکارا شده که محرک آن عمدتا «دستور کار شخصی اردوغان» است.
سال‌هاست که آنکارا میزبان رهبران حماس بوده، به آنها برای برگزاری تجمعات عمومی مجوز داده و همچنین به این گروه اجازه داده در خاک ترکیه به جمع‌آوری کمک‌های مالی و جذب نیرو بپردازند.
عوامل ارشد حماس با مصونیت نسبی در استانبول دفتر دارند.
اردوغان بارها حماس را نه به عنوان یک سازمان تروریستی، بلکه به عنوان یک جنبش مقاومت مشروع معرفی کرده است.
این حمایت، ترکیه را از سایر دولت‌های منتقد اسرائیل متمایز می‌کند: برخلاف مثلا قطر که ادعا می‌کند برای اهداف دیپلماتیک میزبان حماس است، آنکارا هم پوشش سیاسی و هم زیرساخت‌های عملی برای اجرای عملیاتها به حماس ارائه می‌دهد.
ترکیه که عضو ناتو است آشکارا از این گروه حمایت می‌کند.
حمله غافلگیرکننده اسرائیل به رهبران ارشد حماس در قطر، زنگ خطری برای آنکارا بوده که حالا می‌‍پرسد اگر اسرائیل ‌توانست برای از بین بردن حماس در دوحه تلاش کند، آیا ممکن نیست که عوامل آن را در ترکیه هدف قرار دهد؟
ترکیه به طرزی موجه این نگرانی را دارد که ممکن است در فهرست اهداف حملات بعدی اسرائیل قرار داشته باشد.»
رسانه عبری زبان بر این باور است هم‌اکنون ریسک جنگ بین اسرائیل و ترکیه نه در ترورها یا لفاظی‌ها بلکه در رقابت آنها بر سر کنترل سوریه نهفته است.
در ادامه این مطلب آمده است: «هم اسرائیل و هم ترکیه در حال حاضر قوای نظامی قابل توجهی در سوریه دارند.
نیروهای ترکیه در شمال متمرکز هستند، در حالی که نیروهای اسرائیل جنوب را در اختیار دارند.
میانجی‌گری آذربایجان در ماه آوریل یک مکانیسم کاهش تنش برای جلوگیری از درگیری‌های تصادفی ایجاد کرد.
اما فراتر از این ساز و کار محدود، هیچ کانال رسمی برای جلوگیری از تشدید تنش وجود ندارد.
و در ادامه موضوع برخوردهای نزدیک اخیرا بین اسرائیل و ترکیه در سوریه مطرح است.
ترکیه در پی بالا گرفتن درگیری‌های بین قبایل دروزی و سنیهای بادیه‌نشین سوریه در ماه ژوئیه، تمایل خود را برای ارائه کمک‌های نظامی بیشتر به قوای مقابله کننده با اسرائیل که برای محافظت از جوامع دروزی مداخله کرده بود، اعلام کرد.
۲ هفته پیش نیز اسرائیل به تجهیزات نظارتی ترکیه در سوریه حمله و آنها را نابود کرد.»
نشریه عبری در ادامه با مقایسه بین قدرت نظامی ترکیه و قدرت نظامی رژیم صهیونیستی نوشته است:
« روی کاغذ، اسرائیل از نظر فناوری نسبت به ترکیه برتری دارد.
ناوگان F-۳۵، پدافند گنبد آهنین و سیستم‌های پیشرفته جنگ الکترونیکی باعث تسلط آن در آسمان می‌شود.
با این حال، ترکیه از ظرفیت نظامی بالایی برخوردار است.
در یک مطالعه اخیرا نتیجه گرفته شد: "ارتش ترکیه یکی از بزرگترین ارتش‌های ائتلاف ناتو بوده و از نظر اندازه، در بین اعضای ناتو، پس از ارتش ایالات متحده قرار دارد."
زرادخانه هسته‌ای اعلام نشده اما به طور گسترده شناخته شده اسرائیل، بر هرگونه درگیری احتمالی سایه افکنده است.
در حالی که ترکیه نمی‌تواند با این عامل بازدارنده برابری کند، نقش آن در ناتو - و توانایی آن در پیچیده کردن استراتژی ایالات متحده و اروپا - به آن اهرم فشار می‌دهد.
جنگ بین این دو، چارچوب‌های امنیتی غرب در خاورمیانه را در هم می‌شکند و در بازارهای جهانی طنین‌انداز می‌شود.»
هاآرتص در پایان این مطلب درباره تبعات بروز جنگ بین ترکیه و اسرائیل گمانه‌زنی می‌کند:
« اگر جنگ آغاز شود، فراتر از ویرانی‌های فوری در سوریه، خصومت‌ها می‌تواند به مدیترانه کشیده شده و در آنجا نیروی دریایی ترکیه می‌تواند به زیرساخت‌های انرژی فراساحلی اسرائیل حمله کند.
در ادامه درگیری تمام عیار آنها شامل حملات سایبری، تروریستی و جنگ‌های نیابتی همراه خواهد شد.
بازیگران منطقه‌ای مانند مصر، یونان و پادشاهی‌های خلیج فارس مجبور به جانبداری بین یکی از طرفهای این جنگ خواهند شد.
پای قدرت‌های جهانی - ایالات متحده، روسیه و چین هم ممکن است به گرداب این جنگ کشیده شود.
نتیجه نه تنها یک درگیری دیگر در خاورمیانه، بلکه یک زلزله استراتژیک، بی‌ثبات کردن ناتو، از هم پاشیدن اتحادها و تغییر توازن قدرت خواهد بود.
در حال حاضر، تنش‌زدایی و بازدارندگی پابرجاست.
اما مسیر لفاظی‌ها، ائتلاف‌ها و استقرار نیروهای نظامی در جهت خطرناکی حرکت می‌کند.
اگر درگیری آشکاری رخ دهد، عواقب آن نه فقط برای ۲ طرف، بلکه برای کل خاورمیانه و نظم امنیتی غرب فاجعه‌بار خواهد بود.»