۸ دلیل برای مخالفت با افزایش سن ورود به دانشگاه فرهنگیان
مرکز پژوهشهای مجلس در یک گزارش کارشناسی با ارائه ۸ دلیل با افزایش سن ورود به دانشگاه فرهنگیان را مخالفت کرد.

به گزارش خبرنگار مهر، در سالهای اخیر سقف سنی ورود به دانشگاههای تربیت معلم از ۲۲ به ۲۴ سال افزایش یافت؛ ولی با این وجود بار دیگر متقاضیان ورود به این دانشگاه درخواست افزایش سقف سنی به ۳۰ سال را داشتند که با درخواست وزارت آموزش و پرورش این افزایش سقف سنی از سوی کمیسیون معین شورای عالی انقلاب انجام شد.
مرکز پژوهشهای مجلس در یک گزارش کارشناسی این تصمیم را مورد نقد قرار داده است.
در این گزارش آمده است که افزایش سقف سنی حداقل بر اساس ۸ دلیل، کارشناسی شده نیست و خلاف روح حاکم بر دانشگاههای تربیت معلم است.
این گزارش پیشنهاد میکند که شورای عالی انقلاب فرهنگی این مصوبه را تایید نکنند و بر همان سقف سنی ۲۴ سال که در «نظامنامه سنجش و پذیرش دانشجوی متعهد خدمت به وزارت آموزش و پرورش» مصوب ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ آمده بود، اصرار ورزد.
دلایل وزارت آموزش و پرورش برای افزایش سقف سنی
وزارت آموزش و پرورش در نامه خود به شورای عالی انقلاب فرهنگی دو دلیل اصلی را برای این درخواست مطرح کرده است.
یکی بررسیهای آماری مرکز برنامهریزی منابع انسانی و امور اداری بر روی پذیرفتهشدگان در بازه ۲۲ تا ۲۴ سال و دیگری مطالعه تطبیقی «ملاحظات ورود به حرفه معلمی» در مورد عملکرد ورودیها و داوطلبان معلمی با سن بالاتر.
بررسی این دو دلیل نشان میدهد که استدلال آموزش و پرورش بر چهار پایه استوار است: محدودیت تعداد پذیرفتهشدگان، سهولت سنجش و گزینش و جداسازی بهترین داوطلبان از بین گروههای سنی با طبق گستردهتر، بهتر بودن عملکرد معلمان با سن بالاتر و اینکه در بسیاری از کشورهای دنیا میانگین سنی معلمان بالاتر از ۵۰ سال است.
برخی از مطالبات اجتماعی نیز بر مسئله اثرگذار بوده اســت.
به عنوان مثال، در مهرماه ۱۴۰۳ کارزاری به راه افتاد که درخواست افزایش سقف سنی ورود به دانشگاه فرهنگیان به ۳۰ سال را دنبال میکرد.
در این کارزار استدلال معترضان آن بود که در سالهای ۱۳۹۴ تا ۱۴۰۰ ظرفیت دانشگاه فرهنگیان به ۳۰۰۰ نفر کاهش یافته بود و درنتیجه بسیاری از داوطلبانی که در آن سالها سن ورود به دانشگاه فرهنگیان را داشتند، بهدلیل کمبود ظرفیت موفق به قبولی نشدند و اکنون که ظرفیت افزایش یافته، باید به تناسب بالا رفتن سن آن داوطلبان نیز سقف سنی ورود به دانشگاههای تربیت معلم افزایش یابد.
همچنین اشاره شده بود که آموزش و پرورش هماکنون از طریق آزمون استخدامی افرادی را تا سقف سنی ۴۵ سال بهعنوان معلم استخدام میکند.
در کارزار مذکور آمده بود: «گذاشتن سقف سنی ۲۴ سال برای ورود به این دانشگاه نه تنها موجب نادیده گرفته شدن توانمندی خیلی از جوانان بالای ۲۴ سال که کمتر از ۳۰ سال هستند، بلکه باعث شده که بهاندازه کافی متقاضی مستعد و بااستعداد برای ورود به این دانشگاه وجود نداشته باشد.
لذا باید جوانان بالای ۲۴ سال تا ۳۰ سال را در دانشگاه فرهنگیان پذیرش کرد تا عدالت آموزشی در حق جوانان برقرار گردد».
انتقادات کارشناسی و تبعات افزایش سن
با این حال؛ گزارش مرکز پژوهشهای مجلس تصمیم افزایش سقف سنی متقاضیان ورود به دانشگاههای تربیت معلم را غیر کارشناسی میداند و ۸ دلیل اصلی برای مخالفت با آن ارائه میدهد.
۱.
یکسانانگاری فرآیند تربیت معلم با استخدام
در حال حاضر براساس قانون مدیریت خدمات کشوری، سقف سنی استخدام در وزارت آموزش و پرورش از طریق آزمونهای استخدامی ۴۰ سالگی است که با برخی از امتیازات اعطا شده در مواردی تا ۴۵ سال نیز میرسد.
دانشگاه فرهنگیان محیطی هویتساز است و دانشجو معلمان باید در سن شکلگیری هویت باشند؛ در حالی که افراد ۳۰ ساله با هویتهای شکلگرفته وارد دانشگاه میشوند.
۲.
نادیده گرفتن جو فرهنگی و جامعه همسالان
فرآیند تربیت معلم فرآیندی شبانهروزی و همراه با اسکان دانشجو معلمان در خوابگاهها است.
حضور یک فرد ۳۰ ساله در کنار یک فرد ۱۸ ساله در خوابگاهها میتواند برنامههای فرهنگی دانشگاه را تحت تاثیر قرار دهد و محیطی با طیف سنی یک دستتر (۱۸ تا ۲۴ سال) برای تربیت معلم موفقتر است.
بهخصوص آنکه در سنین بالاتر بهدلیل مشغلههای اقتصادی و اجتماعی امکان تغییر اهداف افراد از حضور در کسوت معلمی و پذیرش در دانشگاههای تربیت معلم نیز وجود دارد.
۳.
ابهام در ارزیابی و سنجش بهینه داوطلبان از طیف سنی گسترده:
بهینه سازی گزینش، با افزایش تعداد متقاضیان لزوماً محقق نمیشود، بلکه نیازمند تقویت کانونهای ارزیابی و بهروزرسانی روشهای گزینش است.
۴.
عدم کفایت مطالعه تطبیقی صرف در خصوص سن معلمان
استناد به مطالعه تطبیقی صرفا کمی درباره سن معلمان در کشورهای دیگر بدون توجه به تفاوت زیرساختهای آموزشی، اقتصادی و اجتماعی ممکن است به خطای در تصمیمگیری بینجامد.
در این مطالعات باید دقت داشت که وضعیت مدارس در ایران همچون تراکم کلاسی، نسبت معلم به دانشآموز، تجهیز کلاسها به فناوریهای آموزشی، سطح رفاه اجتماعی و معیشتی معلمان، اشتغال معلمان به شغل دوم و سوم در اشتغال سنین مختلف به شغل معلمی تفاوت ایجاد میکند.
به عنوان نمونه در دو کشوری ایتالیا و آلمان که بر اساس مطالعه تطبیقی آموزش و پرورش جزو کشورهایی با بیشترین تعداد معلم بالای ۵۰ سال در مقطع ابتدایی هستند، تراکم کلاسی در نهایت ۲۲ نفر است در حالی که میانگین تراکم کلاسی مقطع ابتدایی در ایران ۲۸ نفر است.
۵.
بیتوجهی به میانگین سنی جمعیت
آنچه که در مطالعه تطبیقی مورد اشاره وزارت آموزش و پرورش آمده، سن معلمان دوره ابتدایی در کشورهای مختلف است.
بدیهی است که این مسئله با سن ورود به دوره تربیت معلم متفاوت بوده و نمیتوان با میانگین سنی معلمان سایر کشورها درخصوص سن ورود به دانشگاه تربیت معلم تصمیمگیری کرد؛ بهخصوص آنکه سیستم جذب، تربیت و نگهداری معلم در بسیاری از آن کشورها با ایران متفاوت بوده و میانگین سنی جامعه نیز در آنها بسیار بالاتر از ایران است.
کشورهایی که میانگین سنی پایینتری دارند، درصد معلمان جوانتر آنها نیز بهمراتب بالاتر است.
برای مثال میانگین سنی کشور ایتالیا بیشترین جمعیت معلم بالای ۵۰ سال را دارد، ۴۷ سال است و در برخی مناطق جنوبی به ۵۲ میرسد و در این شرایط میانگین سنی معلمان بالای ۵۰ سال آن نیز به ۵۷ درصد میرسد.
در حالی که میانگین سنی جامعه ایران ۳۵ سال است و طبیعتاً باید این ظرفیت نیروی جوان در کشور در عرصه معلمی نیز پدیدار باشد.
۶.
بیتأثیر بودن افزایش سقف سنی بر پذیرش
یکی از استدلالهای مطرح شده موافقان افزایش سن، آن است که این امر به رفع کمبود معلم در بسیاری از مناطق کمک خواهد کرد و ازسوی دیگر رقابت بیشتری بین داوطلبان ورود به دانشگاه ایجاد شده، دایره انتخاب بالاتر رفته و افراد توانمند بیشتری برای معلمی انتخاب شوند.
در حالی که دانشگاههای تربیت معلم در حال حاضر با ظرفیت خالی مواجه نیستند و با چندین برابر ظرفیت خود متقاضی دارند.
از جمله برخی از رتبههای زیر ۳ هزار و حتی رتبههای تک رقمی و زیر هزار نیز انتخاب نخست آنها دانشگاه فرهنگیان است.
بنابراین افزایش سقف سنی کمکی به جبران کمبود معلم نمیکند، بلکه باید نخبگان را با سیاستهای تشویقی و افزایش بهینگی در انتخاب جذب کرد.
۷.
غفلت از موضوعات کلیدی و نگاه جامع
مشکل اصلی نه در محدودیت سنی، بلکه در تغییرات سلیقهای و مکرر شرایط و ضوابط جذب و صلاحیتهای بهکارگیری و سازوکار سنجش صلاحیتهای معلمی است.
مصوبه ۸۳۳ شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوب ۲۷ آبانماه ۱۳۹۹ درباره الزام معلمان به داشتن گواهینامه صلاحیت معلمی پس از گذشت ۵ سال هنوز بلاتکلیف مانده است.
همچنین مصوبه ۸۸۷ شورا مورخ ۷ شهریور ۱۴۰۲ درخصوص الزام وزارت آموزش و پرورش به ارائه شرایط و ضوابط عمومی و اختصاصی داوطلبان حرفه معلمی موضوع قانون متعهدین خدمت به آموزش و پرورش و ورود به دانشگاه فرهنگیان و شهید رجایی به منظور تصویب در این شورا نیز کماکان بلاتکلیف است.
در این شرایط پیشنهاد میشود تمرکز سیاستگذاری در آموزش و پرورش بر این موضوعات مهم و اساسی قرار گیرد.
۸.
پایانناپذیری مطالبات اجتماعی درخصوص افزایش سن ورود به دانشگاههای تربیت معلم
سن پذیرش در دانشگاه فرهنگیان پیش از این تا سقف ۲۲ سال بود که با مصوبه سال گذشته شورای عالی انقالب فرهنگی سقف سنی به ۲۴ سال رسید و تا حد ممکن درخواست برخی از گروههای اجتماعی برای تقاضای افزایش سن ورود به دانشگاه را کاهش داد و اکنون به نظر میرسد هرچه سقف سنی را افزایش دهیم؛ باز هم افرادی خواهان تناسب سقف سنی با سن خودشان خواهند بود.
بنابراین اصلاح سقف سنی متوقف نخواهد شد.
بر همین اساس مرکز پژوهشهای مجلس تاکید میکند با توجه به اینکه سقف سنی مجاز برای شرکت در آزمونهای استخدامی تا ۴۵ سال نیز باز است؛ داوطلبان میتوانند تا زمان برگزاری آزمونهای استخدامی از این مسیر وارد حرفه معلمی شوند.
در این گزارش عنوان شده؛ با توجه به اینکه جمعیت ورودی بالاتر از ۲۲ سال به دانشگاههای تربیت معلم بنابر مکاتیه آموزش و پرورش با شورای عالی انقلاب فرهنگی به ۴۰۰ نفر (از ۳۰ هزار نفر ظرفیت) هم نمیرسد، پرداختن به اینگونه مسائل تنها موجب مشغولیت نهادهای سیاستگذار به امور غیراولیتدار خواهد شد.
همچنین مرکز پژوهشهای مجلس پیشنهاد کرده که شورای عالی انقلاب فرهنگی بر مصوبه کمیسیون معین صحه نگذاشته و بر همان سقف سنی ۲۴ سال اصرار ورزد.