خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

شنبه، 22 شهریور 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

سرگذشت تلخ مردی که در 17 سالگی با همسر برادرش ازدواج کرد

اعتماد | همه | شنبه، 22 شهریور 1404 - 08:52
۱۷سال بیشتر نداشتم که برادر بزرگ‌ترم از دنیا رفت و من در حالی تصمیم به ازدواج با زن برادرم گرفتم که نمی‌خواستم دو فرزند او زیر دست مرد غریبه‌ای بزرگ شوند.
برادرم،همسرم،ازدواج،خاطر،كلانتري،فرزند،مرد،دنيا،تصميم،اعتياد ...

کد خبر: 735519 | ۱۴۰۴/۰۶/۲۲ ۰۸:۴۶:۲۱
۱۷سال بیشتر نداشتم که برادر بزرگ‌ترم از دنیا رفت و من در حالی تصمیم به ازدواج با زن برادرم گرفتم که نمی‌خواستم دو فرزند او زیر دست مرد غریبه‌ای بزرگ شوند.
آن زمان همه اعضای خانواده ام مخالف این ازدواج بودند و اعتقاد داشتند که من نوجوانی بیش نیستم و تنها به خاطر یک احساس هیجانی چنین تصمیمی را گرفته ام و ...
به گزارش روزنامه خراسان،جوان ۲۷ ساله با بیان این که همسرم به خاطر اعتیادم به مواد مخدر قصد دارد از من طلاق بگیرد ،درباره سرگذشت خود به کارشناس اجتماعی کلانتری گلشهر مشهد گفت:از همان دوران کودکی پادوی یک مغازه خواربار فروشی بودم و در فصل تابستان هم دستفروشی می کردم به همین دلیل علاقه زیادی به تحصیل نداشتم و در مقطع راهنمایی درس و مدرسه را رها کردم تا فردی مستقل باشم .
خلاصه به ۱۷سالگی رسیده بودم که برادرم از دنیا رفت و من با سماجت از زن برادرم خواستم تا با من ازدواج کند.
او که ۹ سال از من بزرگ تر بود مرا نوجوانی می دانست که فقط به خاطر احساسم این تصمیم را گرفته ام البته همه اطرافیان و اعضای خانواده ام نیز چنین نظری داشتند ولی من که دوست نداشتم دو فرزند برادرم زیردست مرد غریبه بزرگ شوند ، همه تلاشم را به کار گرفتم تا به او ثابت کنم که من بزرگ شده ام.
بالاخره سماجت های من نتیجه داد و بازن برادرم ازدواج کردم اما بدبختی های من از حدود یک سال بعد زمانی شروع شد که به مصرف قرص های مخدردار روی آوردم و خیلی زود هم دنبال شیره وتریاک رفتم.
ازهمان زمان بود که به جوانی توسری خور تبدیل شدم و مورد سرزنش و حقارت های دیگران و به ویژه همسرم قرارگرفتم.
درطول ۱۰سال گذشته با وجود آن که دو فرزند خودم نیز به دنیا آمده بودند بارها تصمیم به ترک اعتیاد گرفتم و یک بار هم برای مدتی در یکی از مراکز ترک اعتیاد بستری شدم اما بالاترین مدت پاکی من فقط ۶ماه بود چراکه با سرکوفت های دیگران با خودم لج می کردم و دوباره به سوی موادمخدر می رفتم.
همسرم مرا مردی مفت خور می دانست و گاهی زندگی باجناقم یا دوستانش را به رخم می کشید.
با آن که هنوز هم دستفروشی می کنم ولی به خاطر اعتیادم همواره تحقیر می شوم.
من دوست ندارم زندگی ام ویران شود اما اکنون همسرم تقاضای طلاق داده است!
شاید هم من در ازدواجم اشتباه کردم ای کاش ...
با اظهارات این مرد جوان ، تلاش مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری و با دستور ویژه سرهنگ ابراهیم عربخانی(رئیس کلانتری گلشهر مشهد)گفت وگوهای روان شناختی دراین باره آغاز شد.
براساس ماجراهای واقعی در زیر پوست شهر