از لیست سیاه به کاخ سفید: چرخش جنجالی واشنگتن در قبال الجولانی
در دل تحولات پیچیده خاورمیانه، جایی که مرزهای جغرافیایی و ایدئولوژیک به چالش کشیده میشوند، دیدارهای اخیر مقامات آمریکایی با رهبران دولت موقت سوریه، همراه با هشدارهای جدی نسبت به طرحهای تجزیهطلبانه رژیم صهیونیستی، زنگ خطری برای ثبات منطقهای به صدا درآورده است.

باشگاه خبرنگاران جوان؛ مهسا حنیفه - این رویدادها، که از کاخ الشعب دمشق تا نیویورک امتداد یافته، نهتنها نمادی از چرخشهای دیپلماتیک واشنگتن است، بلکه پردهای از توطئههای پنهان برای تضعیف محور مقاومت را برمیدارد.
پردهبرداری از دوگانگی سیاست آمریکا
در حالی که ایالات متحده آمریکا سالها ابومحمد الجولانی، رهبر سابق جبهه النصره و تحریرالشام، را به عنوان یک تروریست بینالمللی تحت تعقیب قرار داده و در سال ۲۰۱۷ با تعیین جایزه ۱۰ میلیون دلاری برای دستگیری او، اهمیت استراتژیک این چهره را در لیست سیاه خود برجسته کرده بود، اکنون شاهد دیدارهای رسمی و گرم مقامات ارشد سنتکام با وی در کاخ الشعب دمشق هستیم.
چارلز بردلی کوپر، فرمانده ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام)، که از اوت ۲۰۲۵ بر مسند این فرماندهی نشسته و سابقهای طولانی در عملیات نظامی علیه نیروهای مقاومت در خاورمیانه دارد، به همراه همسرش سوزان کوپر و توماس باراک، فرستاده ویژه واشنگتن در سوریه، با الجولانی و همسرش لطیفه الدروبی دیدار کرده است.
این ملاقات که تعدادی از وزرا و مقامات عالیرتبه دولت موقت سوریه نیز در آن حضور داشتند، بر چشماندازهای همکاری سیاسی و نظامی تأکید ورزید و طرفین بر تقویت شراکت استراتژیک و گسترش کانالهای ارتباطی میان دمشق و واشنگتن اصرار کردند.
این چرخش ناگهانی آمریکا که بر منافع مشترک و تحکیم امنیت منطقهای استوار است، نمیتواند بدون زمینههای ژئوپلیتیکی عمیق تفسیر شود.
ایالات متحده، که پیشتر تحریرالشام را به عنوان شاخهای از القاعده تحریم کرده بود، با لغو تروریستی بودن این گروه، گامهای عملی برای عادیسازی روابط برداشته است.این اقدام، همزمان با دستور اجرایی دونالد ترامپ در می ۲۰۲۵ برای لغو گسترده تحریمها علیه سوریه (به جز موارد مرتبط با خانواده اسد)، نشاندهنده استراتژیای است که هدف آن بهرهبرداری از ضعفهای داخلی سوریه برای نفوذ مجدد آمریکا در منطقه است.
در نگاه اول، این تغییرات به عنوان "گامی به سوی صلح" دیده میشود، اما از دیدگاه منطقهای، این رویدادها حاکی از تلاش واشنگتن برای تبدیل الجولانی از یک "تروریست" به "شریک استراتژیک" است؛ تا جایی که دولت موقت سوریه اکنون روادید ورود به آمریکا را برای احمد الشرع صادر کرده و برنامهریزی برای دیدار وی با ترامپ در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در ۲۱ تا ۲۵ سپتامبر ۲۰۲۵ (۳۰ شهریور تا ۴ مهر) در جریان خواهد بود.
این دیدارها، که با همراهی اسعد الشیبانی، وزیر خارجه سوریه، و ابراهیم العلبی، سفیر جدید در سازمان ملل، انجام خواهد شد، نهتنها مشروعیتبخشی به دولت موقت است، بلکه مقدمهای برای همگرایی با ترکیه به شمار میرود.
با این حال، این چرخشها نمیتواند بدون نقد باقی بماند؛ آمریکا، که سنتکام را به عنوان ابزاری برای مقابله با "تروریسم" معرفی میکند، اکنون با همان "تروریستهای سابق" همپیمان شده، که این امر افشاگر دوگانگی سیاستهای واشنگتن در برابر محور مقاومت است.
تحریمهای پیشین آمریکا بیش از ۹۰ درصد اقتصاد سوریه را فلج کرده بود، و لغو آنها اکنون میتواند به عنوان اهرمی برای کنترل سیاسی عمل کند، جایی که الجولانی قول داده سوریه را به "پایگاه تروریستی" تبدیل نکند، اما سابقه القاعدهای او همچنان سایهای سنگین بر این وعدهها میاندازد.
توطئههای تلآویو: تجزیه سوریه در سایه "اسرائیل بزرگ"
همزمان با این دستدادنهای آمریکایی، هشدارهای سید عباس عراقچی، وزیر خارجه کشورمان، نسبت به طرحهای رژیم صهیونیستی برای تجزیه سوریه، ابعاد خطرناکی از توطئههای نتانیاهو را آشکار میسازد.
عراقچی، در بیانیهای صریح، رژیم صهیونیستی را متهم به اجرای طرحی استعماری برای گسترش مناطق اشغالی و تحقق "اسرائیل بزرگ" از طریق تجزیه سوریه کرده و خواستار اقدام فوری کشورهای اسلامی و آسیایی برای توقف این تجاوزات شده است.
این هشدارها، که بر پایه حملات اخیر رژیم اسرائیل به جنوب سوریه استوار است، نشاندهنده تلاش تلآویو برای ایجاد "کریدور داوود" – مسیری از جولان اشغالی به سمت پایگاه التنف تحت کنترل آمریکا و مناطق کردی شمال شرقی – است.
نتانیاهو، که در فوریه ۲۰۲۵ تقاضای "نظامیسازی کامل جنوب سوریه" در استانهای قنیطره، درعا و سویدا را مطرح کرده، با بهانه حفاظت از دروزها، نیروهای اسرائیلی را تا عمق ۴۰۰ کیلومتر مربع در خاک سوریه مستقر کرده و روستاهایی مانند الادنیه را اشغال نموده است.
عراقچی این اقدامات را با ترور دانشمندان ایرانی و رهبران مقاومت در سوریه و لبنان مقایسه کرده و تأکید دارد که رژیم اشغالگر، با حمایت ضمنی آمریکا، به دنبال اشغال بیشتر جولان و جنوب سوریه است.
این طرحها نهتنها ثبات سوریه را تهدید میکند، بلکه کل محور مقاومت را هدف قرار داده؛ جایی که رژیم صهیونیستی، با بمباران وزارت دفاع سوریه، به فشارهای داخلی دروزیها در اسرائیل استناد میکند، اما در واقع به دنبال اتصال به مناطق تحت نفوذ آمریکا است.
ترامپ، با لغو تحریمها، این طرح را تسهیل کرده، و نتانیاهو را برای "صلح و عادیسازی" تا پایان ۲۰۲۵ تشویق نموده، که این امر میتواند به امضای توافقی پنهان برای واگذاری جولان منجر شود.
این توطئهها، که با حملات هوایی رژیم صهیونیستی به تأسیسات نظامی سوریه همزمان شده، نیازمند اقدام جمعی است؛ ایران، به عنوان صدای عقلایی، پیشنهاد میکند کشورهای عربی و اسلامی با فشار بر واشنگتن، جلوی "افسانه اسرائیل بزرگ" را بگیرند، در غیر این صورت، سوریه به الگویی از تجزیه خاورمیانه تبدیل خواهد شد.
تلاش برای مشروعیتسازی با اتهامات ساختگی
در این میان، ادعاهای دولت الجولانی مبنی بر "دستگیری عناصر حزبالله" در حومه دمشق، که به عنوان ابزاری برای کسب مشروعیت در خلع سلاح مقاومت لبنان مطرح شده، با تکذیب قاطع حزبالله لبنان روبهرو شده است.
حزبالله در بیانیهای رسمی، هرگونه حضور یا فعالیت در خاک سوریه را رد کرده و تأکید نموده که این گروه نهایت تلاش خود را برای حفظ ثبات و امنیت سوریه به کار میگیرد.
این ادعاها، که چندین بار از سوی رژیم الجولانی تکرار شده، بخشی از سناریوی غربی برای بهرهبرداری از ارتش جدید سوریه در خلع سلاح حزبالله است، جایی که غرب از ناتوانی ارتش لبنان آگاه است.
سوریه ادعای دستگیری سلولی مسلح وابسته به حزبالله را مطرح کرده، که شامل موشکهای گراد و ضدتانک بود، اما حزبالله این را "اتهام بیاساس" خوانده و آن را تلاشی برای منحرف کردن توجه از تجاوزات رژیم صهیونیستی میداند.
این اتهامات ساختگی، همزمان با عدم واکنش عملی الجولانی به حملات صهیونیستی، نشاندهنده همسویی وی با محور ضدمقاومت است.
غرب، که به دنبال خلع سلاح حزبالله است، از دولت موقت سوریه به عنوان ابزاری استفاده میکند، اما تکذیب حزبالله این توطئه را خنثی میسازد.
سایههای آینده: سوریه در آستانه فروپاشی یا مقاومت پایدار؟
نگاهی به آینده این تحولات، حاکی از سناریوهایی پرمخاطره است؛ از یک سو، دیدار جولانی با ترامپ میتواند به لغو کامل تحریمها و سرمایهگذاریهای سعودی-ترکی منجر شود، که بیش از ۷ میلیارد دلار قرارداد تجاری را تسهیل میکند، اما این امر سوریه را به وابستگی اقتصادی به غرب و رژیم صهیونیستی میکشاند.
از سوی دیگر، طرحهای تجزیهطلبانه نتانیاهو، با حمایت ترامپ، میتواند به درگیریهای قومی در سویدا و درعا دامن بزند، جایی که پیشبینی میشود که رژیم اسرائیل کنترل دائمی بر جنوب سوریه را تثبیت کند.
با این حال، محور مقاومت میتواند با اقدام جمعی کشورهای اسلامی، این توطئهها را ناکام گذارد.
آینده سوریه نه در دستدادنهای مشکوک با سنتکام، بلکه در وحدت ملی و مقابله با استعمار نهفته است؛ جایی که الجولانی، اگر از ریشههای جهادیاش فاصله نگیرد، سوریه را به باتلاقی برای منافع خارجی تبدیل خواهد کرد، اما روحیه مقاومت، همچون گذشته، میتواند معادلات را دگرگون سازد.
این تحولات، نیازمند هوشیاری منطقهای است تا خاورمیانه از چنگال "اسرائیل بزرگ" و نفوذ آمریکایی رهایی یابد.